مراسم بزرگداشت مجازی مرحوم استاد سیدهادی خسروشاهی، به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، دیروز یکشنبه 5 بهمن ماه برگزار شد.
دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این نشست
مجازی اظهار کرد: جناب خسروشاهی یکی از مصادیق بسیار برجسته این گفتار نورانی حضرت
امام صادق (ع) است که «هرکس عالم به زمان خویش شد، مورد هجوم فتنههای زمان قرار نمیگیرد.»
این روایت در بطن و جان خودش، بیانگر یک حقیقت متعالی در متن اندیشههای اسلامی و شیعی
است: بهروز بودن یا به تعبیر فلسفی رایج، مدرن بودن؛ به دنبال دنیاهای جدید بودن و
نوعی تجدد را در عرصه سنت تعقیب کردن. به عبارت دیگر، سنت در ذات خود، زاینده تجدد
و ادراک زمان خویشتن و اقتضائات آن است. جمله امام صادق (ع) به این معناست که زمان
در جوهر خود، بیانگر ظهور مسائل مستحدثهای است و هرکه به این مسائل عالم شد، نهتنها
از هجوم فتنهها در امان میماند، بلکه میتواند کاروان اندیشه را با درک دقیق از تحولات
زمین و زمان، به جلو ببرد.
وی افزود: روحانیون و عالمانی که در چنین بستری رشد میکنند
و ظاهر میشوند، تفسیرهای جدید مبتنی بر حقیقت سنت دین ارائه میدهند و جهان جدیدی
که با پرسشهای جدید، پاسخهای جدیدی میطلبد، با این عالمان، مسیر فکری خود را تعیین
میکند. این نکته مهمی است. مرحوم مطهری، از جمله این عالمان بود. ایشان از طرفی با
تکیه بر سنت و از سویی با ورود به فضای دانشگاه و ادراک مسائل جدیدی که فضای آکادمیک
آفریده و نیازمند پاسخهای جدید است، بیانگر ظهور عالمی شد که از یک سو تکیه بر سنت
دارد، از سوی دیگر عالم به زمان است. هرکه عالم به زمان شد، کاشف زبان آن زمان هم میشود؛
آنگاه با وقوف به مسائل زمان و همچنین انتخاب زبانی که بتواند معانی را به مخاطبان
منتقل کند، مسیری را ایجاد میکند که در قلمروی آن، هم گوهر دین به سلامت میماند و
حضور خود را اثبات میکند و هم جامعه جدید از اندیشههای دینی بهرهمند میشود.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تصریح کرد: مرحوم خسروشاهی یکی
از علمای مصداق کلام امام جعفرصادق (ع) است. وی در مدت حضور در واتیکان و سالهای اولیه
انقلاب که هجمه عظیمی علیه مبانی فرهنگی اسلام در جهان مطرح شد، سعی کرد بر بنیاد یک
سنت اعتدالی دقیق تا جای ممکن از مشاجرات میان اسلام و مسیحیت بکاهد. ایشان تلاش وسیعی
برای ارتقاء مناسبات فرهنگی میان ایران و مصر انجام داد. زیرا مصر یکی از حوزههای
تمدنی جهان اسلام محسوب میشود و مصر و ایران در ظهور اندیشههای اسلامی نقش برجستهای
داشتهاند. حال تصور کنید بر اثر برخی سیاستهای مصر، این دو منطقه فرهنگی چقدر میتوانستند
از هم دور شوند. در این میان، نقش برجسته مرحوم خسروشاهی، درخشان است. من ایشان را
نواندیش و یکی از چهرههای برجسته عالمان مشرف به زمان در عصر حاضر میدانم.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز در این مراسم گفت: مرحوم
سیدهادی خسروشاهی از همکاران خوب و برجسته وزارت امور خارجه بود؛ چه در دوران مسؤولیت
در واتیکان و چه در دوران مسؤولیت در قاهره که با تلاش فراوان و بینش عمیق و انقلابی،
سابقه درخشانی از خود در وزارت خارجه و در نهضتهای اسلامی باقی گذاشت. ایشان از پیشگامان
تقریب و وحدت جهان اسلام بود، به سیدجمالالدین اسدآبادی عشق میورزید و او را نمونهای
از تلاش برای وحدت اسلامی و بیداری جهان اسلام میشناخت. همچنین برای معرفی نهضت اسلامی
در داخل ایران و نیز معرفی ایران اسلامی به جهان اسلام و جهان مسیحیت، تلاش فراوانی
کرد. آثار ارزشمند استاد خسروشاهی قبل از انقلاب برای همه کسانی که علاقمند به نهضت
اسلامی بودند، بسیار گرانقدر بود و جوانان ایرانی را در کنار مرحوم شریعتی، با دیدگاههای
اسلامی آشنا میکرد و از طرفی بعد از انقلاب، در شناسایی نهضتهای اسلامی جهان عرب
و شناساندن آنها به داخل کشور تلاش کرد و بینشی روشنگر نسبت به حرکتهای اسلامی از
جمله «اخوانالمسلمین» داشت.
وزیر امور خارجه کشورمان ادامه داد: استاد خسروشاهی از معدود
افرادی بود که در سلک دیپلماسی میتوانست با اقشار مختلف جوامع اسلامی، با حوزههای
دینی، گروههای سیاسی، انقلابیون و کسانی که الزاما همراه و همفکر ایران نبودند ارتباط
برقرارکند، و همه او را بهعنوان یک شخصیت فرهیخته میشناختند. جای سیدهادی خسروشاهی
همواره در وزارت امور خارجه خالی خواهد بود ولی تألیفات و راهنماییها و نصیحتهای
او، همیشه در خاطرمان زنده است.
در ادامه آیتالله سیدجمالالدین دینپرور، دبیرکل بنیاد نهجالبلاغه
طی سخنانی گفت: استاد خسروشاهی از آغاز جوانی رسالتی در رابطه با جهان اسلام، اتحاد
مسلمین و بیداری آنها بر دوش خود احساس میکرد و با نوشتن مقاله و کتاب و شرکت در مجالس
در این مسیر تلاش میکرد. ایشان یک حالت اعتدال، توجه به علایق و سلیقههای مختلف و
هماهنگی و همسازی با دیگران داشت و از معدود طلابی به شمار میآمد که در کنار درس و
بحث، دست به قلم داشت و به قول جلال آلاحمد، نبش قبری کار نمیکرد بلکه با مسائل روز
جهان اسلام آشنا بود و درباره آن مسائل قلم میزد.
وی افزود: ویژگی دیگر استاد خسروشاهی آن بود که بعد از انقلاب
در بحرانها و درگیریهایی که پیش میآمد، بهویژه در آذربایجان، تلاش میکرد وحدت
اسلامی را در پرتو انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی حفظ کند. همچنین روحیه تعهد مذهبی
و تعهد به اهل بیت را در کنار توجه به جنبههای بینالمللی و اخبار روز داشت و با شخصیتهای
جهان اسلام، اعم از شیعه و سنی ارتباط برقرار میکرد تا بتواند بر ارکان اسلام پافشاری
کرده و در ایجاد وحدت اسلامی سهیم باشد. در بیداری اسلامی هم، با فعالان نهضتهای اسلامی
در تماس بود و تلاش میکرد آنها را در مسیر صحیح قرار دهد. استاد خسروشاهی، همواره
در امور فرهنگی به سازماندهی اعتقاد داشت و کتابها و مقالات را جمعآوری میکرد و
مجموعه ایشان یکی از منابع غنی فرهنگی زمانه ما است.
حجتالاسلام محمدجواد حجتی کرمانی، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ اسلامی
نیز طی سخنانی اظهار کرد: موقعیت فرهنگ و خدمات دینی استاد خسروشاهی، نهتنها در ایران،
بلکه در کشورهای اسلامی شهره عام و خاص است. وی یک رجل بینالمللی اسلام بود و به اندازه
یک وزارتخانه به تنهایی کار انجام میداد؛ از جمله بیش از دویست مصاحبه و ترجمه و تألیف
و مقاله و نامه و ...
وی ادامه داد: من به سید محمود، فرزند مرحوم سیدهادی خسروشاهی
گفتم که باید مجموعه آثار ایشان در مجلداتی تجدیدچاپ شوند و آنهایی که چاپ نشدهاند،
تنظیم، ویراستاری و چاپ شوند. خود سیدمحمود هم میتواند بهعنوان فرزند آن مرحوم خاطراتش
را چاپ کند.
حجتی کرمانی تأکید کرد: از کسانی که به آقای خسروشاهی نزدیک
بودند، خیلی ها از دنیا رفتهاند و فقط من ماندهام و معدودی دیگر. من هم مصداق این
شعر هستم که «شخصی همه شب بر سر بیمار گریست/ چون صبح شد او بمرد و بیمار بزیست.» آن
بیمار در این شعر من هستم و آن کسی که شب تا صبح گریست، آقای خسروشاهی بود زیرا من
پیش از ابتلای ایشان به کرونا، دچار کسالت شدم و در بیمارستان بستری شدم. آقای خسروشاهی
مرتب زنگ میزد و از همسرم، جویای احوالم بود. وقتی برگشتم منزل، متوجه شدم خود او
از دنیا رفته است.
سیدمحمود دعایی، سرپرست مؤسسه اطلاعات نیز توضیح داد: من حدود
سال 42 برای ادامه تحصیل از کرمان به قم آمدم و در زمره فعالان مبارزاتی قم قرار گرفتم.
در آن زمان دوستان برای تأسیس یک نشریه و ارگان فعالیتهای مبارزاتی طلاب و روحانیون
قم برنامهریزی کردند و بنا شد نشریهای زیرزمینی را سامان دهند که آن را «بعثت» نامیدند.
از هستههای اولیه تشکیل این نشریه، مرحوم شهید باهنر،
مرحوم هاشمی رفسنجانی، مرحوم ربانی شیرازی، مرحوم آیتالله مصباح
یزدی، مرحوم خسروشاهی و مرحوم علی حجتی کرمانی بودند و پشتوانه مالی و لجستیکی آن را
هم مرحوم منتظری اداره میکرد. من برای اداره این نشریه و اجرای فعالیتهای مربوط به
انتشار آن انتخاب شدم. اولین سرمقاله نشریه را آقای باهنر نوشت. بعد از دستگیری و تبعید
حضرت امام (ره)، ضرورت دفاع روشن از راه امام، اقتضا میکرد که نشریه ما جهتگیری خطامامی
داشته باشد. دوستان هم همواره تأکید داشتند درون نشریه از اختلاف بپرهیزیم. این نشریه،
مبنای آشنایی من با مرحوم خسروشاهی شد.
وی افزود: آقای خسروشاهی از علاقمندان آیتالله شریعتمداری بود
و بعد از انقلاب که جهتگیریهای اجتماعی با تشکلهای ویژه سیاسی همراه شد، طیف خط
امامی حزب «جمهوری اسلامی» را تأسیس کردند و علاقمندان آیتالله شریعتمداری، بنیانگذار
حزب «خلق مسلمان» شدند و از آقای خسروشاهی به عنوان مؤسس این حزب دعوت کردند که در
مسیر فعالیتهای این تشکل، متوجه برخی ناخالصیها شد و صادقانه استعفا داد و مواضع
خود را روشن بیان کرد.
دعایی ادامه داد: آقای خسروشاهی در همه مراحل فعالیتهای اجتماعی،
بهعنوان یک شخصیت عزیز و مورد احترام امام تلقی میشد. به دلیل روشنبینی، توانایی
قلمی، تحلیلی و سیاسی، امام نسبت به ایشان عنایت ویژهای داشت؛ به همین دلیل بعد از
انقلاب، نماینده امام در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. همچنین مأموریتها و ارتباطات
ویژهای هم برعهده گرفت، مثلا یکی از مرتبطان تشکیلات حزب توده بود و اگر کیانوری میخواست
اطلاعات ویژهای را در اختیار امام قرار دهد، از طریق آقای خسروشاهی این کار انجام
میشد.
سرپرست مؤسسه اطلاعات یادآوری کرد: آقای خسروشاهی دو مسؤولیت
در امر دیپلماتیک پذیرفت که به اعتقاد من یکی از آنها خیلی مناسب بود و دیگری مناسب
نبود. مسؤولیت مناسب آن بود که ایشان به عنوان سفیر ایران در واتیکان انتخاب شد و به
دلیل مطالعات عمیق و روشنبینی اجتماعی و تاریخی، در این سمت منشأ برکات شد. وی قبل
از آن، نماینده ایران در سفارت مصر بود؛ اما از آنجا که خسروشاهی، درباره تشکلهای
اسلامی در جهان مطالعه میکرد؛ با اخوانالمسلمین، نهضتهای اسلامی در الجرایز، تونس
و غیره ارتباط داشت و تمامی سران و شخصیتهای برجسته تشکلهای اسلامی به ایشان احترام
میگذاشتند، طبیعتا رژیم مصر به این مسائل حساس بود و وقتی نماینده ما شخصیتی بود که
تقریبا عضو اخوانالمسلمین بود، حساسیت مصریها را برانگیخت. این مسؤولیت به اعتقاد
من از یک جهت خیلی خوب بود، زیرا ما یک فرد امین داشتیم و این نهادها به او اعتماد
داشتند ولی این زمانی خوب است که ما در عمق این رابطه و ارتباطات، شناختهشده نباشیم
و همه ندانند که ما یکی از تقویتکنندههای اهداف تشکل مخالف رژیم مصر هستیم.
وی اعلام کرد: مرحوم خسروشاهی در مصر با یک سؤال مواجه شد. اعضای
حزبالتحریر به ایشان مراجعه کرده و پرسیدند که شاه در قاهره دفن شده است. هر سال در
سالگرد شاه، همسر، فرزندان و متعلقین او به مصر میآیند و برای ما این امکان هست که
ولیعهد و دیگران را ترور کنیم. ما اجازه شرعی میخواهیم. آقای خسروشاهی برای کسب اجازه
از امام به ایران برگشت ولی امام اجازه ترور خانواده شاه و قتل بدون محاکمه را نداد.معروف
است وقتی مرحوم خلخالی شنیدند که آقای خسروشاهی برای این مطلب نزد امام آمده بودند،
عصبانی شدند و گفتند چرا به من نگفتید؟ من به عنوان حاکم شرع دستور میدادم آنها ترور
شوند.
دعایی ادامه داد: آقای خسروشاهی قریحه سطح بالایی در نگارش،
ترجمه و تحقیق داشت. تشکیلاتی که ایشان بهوجود آورده بود، یکی از غنیترین آرشیوهای
مبارزاتی و سیاسی بود و هرچه را بهعنوان سند تلقی میکرد، کپی میگرفت و جمعآوری
میکرد. وی آثار گرانبها و ارتباطات برجسته با محافل دانشجویی داشت و در جلسات نهضت
آزادی حاضر بود.وی تأکید کرد: من در دوران فعالیتهای مبارزاتی، اجتماعی و سیاسی
با آقای خسروشاهی همراه بودم و از سعهصدر و تسلط او به مسائل جهان اسلام آموختم. فقدان
ایشان خسارت بزرگی برای حوزه و جامعه روشنفکری اسلامی ما است. یکی از کارهای بزرگ ایشان،
توجه به جای خالی مرکز پژوهشی جامع برای طلاب بود و این مرکز را ایجاد کرد و آنچه در
اختیار داشت را در اختیارشان نهاد و برای غنیتر کردن آن مجموعه تلاش کرد.
دکتر محمدمهدی جعفری، استاد دانشگاه شیراز بیان کرد: زندهیاد
خسروشاهی طرفدار تقریب بین مذاهب اسلامی بود و در این راه بسیار کوشید، نوشت، در سمینارهای
مختلف شرکت کرد، خواستار وحدت حوزه و دانشگاه بود و اولین کسی بود که بهعنوان دانشجوی
حوزه علمیه، مقاله مینوشت. وی طرفدار فداییان اسلام و شهید نواب صفوی بود و هرگز از
این موضع عدول نکرد. طرفدار اخوانالمسلمین و مدافع رهبران آن بود، طرفدار آیتالله
کاشانی بود و مخالف دکتر مصدق؛ اما این موضعگیری باعث نشد که اندکی از احترامش به
آیتالله طالقانی که طرفدار دکتر مصدق بود، کم شود. در همه حال از دکتر شریعتی در برابر
مخالفان دفاع میکرد و در جریان مخالفت شهید مطهری با حسینیه ارشاد، هم از شهید مطهری
دفاع کرد و هم از دکتر شریعتی و تقصیر را متوجه مدیران حسینیه ارشاد میدانست.
وی افزود: خسروشاهی با همه انجمنهای اسلامی و دانشجویی ارتباط
داشت. در سالهایی که نماینده امام خمینی در واتیکان بود، رسالت خود را برای شناساندن
جمهوری اسلامی ایران و مذهب شیعه به دنیای مسیحیت و جهان کاتولیک، به خوبی انجام داد.
در سالهایی که بهعنوان نماینده سیاسی ایران در مصر بهسر میبرد، نهتنها به وظایف
دیپلماتیک خود برای رفع سوءتفاهمها میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری متحد عربی
مصر عمل میکرد، بلکه پیوسته با رؤسا و استادان دانشگاه الأظهر ارتباط داشت و در راستای
رفع سوءتفاهم طرفین، یعنی شیعه و مذاهب اهل سنت، مذاکره میکرد و مقاله مینوشت.
جعفری تصریح کرد: خسروشاهی پیوسته از آرمان مردم فلسطین دفاع
میکرد و در این راه سخت کوشید و شاید یکی از کسانی که فلسطین و آرمان آن را به مردم
ایران معرفی کرد، زندهیاد خسروشاهی بود. او از اختلاف میان برادران روحانی و غیرروحانی
درون جمهوری اسلامی ناراحت بود و با نامه هشدار میداد که از تجربیات گذشته درس بگیرند.
سیدمحمود خسروشاهی، فرزند مرحوم سیدهادی خسروشاهی و مدیر مرکز
بررسیهای اسلامی در این مراسم اظهار کرد: مرحوم خسروشاهی از سال 1333 کار فرهنگی و
نوشتن را شروع کرد. بعد از آن بهتدریج کارهای تحقیقی را در حوزه علمیه ادامه داد و
همزمان با نوشتن و ترجمه در کارهای علمی مشارکت داشت و در سی سالگی از علما اجازه اجتهاد
دریافت کرد، ولی وظیفه خود را در این دید که فعالیتهای خود را در عرصه فرهنگی و بینالمللی
گسترش دهد و محدود به حوزه علمیه قم نباشد. در همین راستا، در جاهای مختلفی که حضور
داشت، کتابهای متنوعی چاپ کرد که شامل بیش از 220 کتاب تألیف یا ترجمه میشوند.
وی افزود: مرحوم خسروشاهی مجموعه آثار سیدجمالالدین اسدآبادی،
علامه طباطبایی و آثار استاد غلامرضا سعیدی و مجموعه اسناد نهضت اسلامی ایران را احیا
کرد؛ از جمله بیانیهها و اسنادی که در طول مبارزات علیه رژیم شاه توسط علما صادر میشدند.
همچنین 28 جلد از مجموعه خاطرات و اسناد مربوط به شخصیتهای مختلف را، بدون مرزبندیهای
مرسومی که برخی تاریخنویسان دارند و با یک نگاه بیطرف، چاپ کرد.
خسروشاهی تصریح کرد: آخرین کاری که برای خود آن مرحوم اهمیت
داشت، افتتاح کتابخانه مرکز بررسیهای اسلامی بود که سال 94 انجام شد. مخزن این کتابخانه
حدود صدهزار جلد ظرفیت دارد. مرکز بررسیهای اسلامی توسط مرحوم خسروشاهی در سال
1354 راهاندازی شد و همواره با مراکز علمی دنیا ارتباط داشت؛ یعنی یک مرکز بینالمللی
است و محدود به حوزه علمیه و قم نمیشود. در وصیت مرحوم پدر آمده است که این کتابخانه
در اختیار طلاب، دانشجویان و محققان قرار بگیرد. کتابهای آن هم از نظر موضوعی طیف
وسیعی دارند.