نشست مجازی بزرگداشت شیخ شهابالدین سهروردی به مناسبت فرارسیدن هشتم مردادماه، روز بزرگداشت سهروردی، فیلسوف ایرانی بنیانگذار مکتب «اشراق»، توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
به
گزارش روابط عمومی و امور بینالملل بنیاد بوعلیسینا به نقل از روزنامه اطلاعات،
در این نشست ابتدا دکتر حسن بلخاری، استاد دانشگاه و رئیس انجمن آثار و مفاخر
فرهنگی و عضو هیئت امنای بنیاد بوعلیسینا به ایراد سخن پرداخت که مشروح آن
درشماره دیروز روزنامه اطلاعات چاپ شد.
در ادامه این نشست دکتر مهدی محقق، رئیس هیأت مدیره انجمن
آثار و مفاخر فرهنگی هم اظهار کرد: شیخ شهابالدین سهروردی از فیلسوفان بزرگ اسلامی
است، بهویژه آنکه خود او مؤسس مکتب «اشراق» بود. یک معنای «اشراق» این است که او
فلسفهای را عرضه کرد که از ایرانیان باستان گرفته بود. معنای دیگر آن بود که این
مکتب بر پایه اشراق، یعنی کشفیاتی که بر دلها آشکار میشود، نهاده شده است.
وی افزود: معروفترین اثر سهروردی، حکمتالاشراق است که
شروح متعددی بر آن نوشته شده است. شیخ اشراق تأثیر فراوانی بر حکمای بعد از خودش
داشت. جا دارد که آثار شیخ اشراق مورد بررسی و تحقیق قرار بگیرند، هرچند پروفسورهانری
کربن، مجموعه آثار عربی او و سیدحسین نصر مجموعه آثار فارسی او را چاپ کردند.
دکتر احمد تمیمداری، استاد دانشگاه علامه طباطبایی نیز طی
سخنانی گفت: سهروردی دانشمند بزرگ
ایران، مختصات و ویژگیهایی دارد که او را از بسیاری دانشمندان دیگر متفاوت میکند.
برخی دانشمندان واقعا مؤسس هستند ولی برخی دیگر، مبتکر هستند و فلسفه جدید، تئوری
جدید و حرف تازهای بیان میکنند. سهروردی هم مؤسس است
و هم مبتکر. او از آثار پیشینیان بسیار استفاده کرده اما تئوریهای تازهای نیز در
فلسفه خلقت و توجیه مذهب دارد و مکتب اشراق را پایهگذاری کرده که فلسفه جدیدی
است. یکی از کارهای او تلفیق حکمت افلاطونی، خسروانی، نوافلاطونی و حکمتهای قدیم
است. او در عین استفاده از این فلسفهها، استقلال فکری دارد و مکتب خود را بنا مینهد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: سهروردی هم به عربی مینوشت،
هم فارسی. این دیگر از امتیازات او این است که در بیان فلسفه اشراقی خود سعی میکند
از تمثیل استفاده کند. اهمیت دادن به داستان برای نشر حقایق و مسائل فکری و فلسفی
بسیار مهم است.
وی درباره مراحل چهارگانه حکمتالاشراق سهروردی توضیح داد:
این مراحل عبارتند از تزکیه نفس، مشاهده انوار الهی، دریافت علم صحیح (علمی که از
راه کشف ذوقی و حکمت استدلالی بهدست میآید) و ترکیب و تدوین سه مرحله قبلی.
تمیمداری در پایان تأکید کرد: امیدوارم انجمن مفاخر همت
کرده و آثار سهروردی را به زبان ساده برای عموم مردم منتشر کند.
دکتر حسن سیدعرب، عضو هیأت علمی دانشنامه جهان اسلام،
اظهار کرد: منزلت شهابالدین سهروردی در تاریخ فلسفه اسلامی بسیار با اهمیت است.
تمامی اندیشه اسلامی متأثر از یونان نیست. بررسی ارسطو و الهیات شفای ابنسینا، نشان
میدهد نوآوریهای زیادی در اندیشههای ابنسینا درباره اصول فلسفی وجود دارند که
در فلسفه یونان وجود نداشتند. این جریان بدیع ادامه داشت تا به سهروردی رسید. شهابالدین
سهروردی به عنوان دومین مؤسس حوزه فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی، اصول فلسفی خودش
را در بررسی حمکت مشاء بهدست آورد. نمیتوان بدون سیر در
سنت تاریخ فلسفه، به تأسیس حوزهای جدید دست یافت. به همین دلیل سهروردی بررسی وسیعی
در اندیشههای فارابی و ابنسینا انجام داد و ضمن تحلیل مسائل متداول در این
فلسفه، توانست به فلسفه اشراق دست پیدا کند.
وی افزود: سهروردی پس از بررسی فلسفه مشاء، فلسفه اشراق را
پایهریزی کرد. بعد از سهروردی، جریان
اشراقیان به سیر تاریخی خودش ادامه داد. نخستین شارح اندیشههای سهروردی ، شهرزوری
است که هم مورخ است هم شارح. اندیشههای او کاملا فلسفیاند و با شرحی که بر حکمتالاشراق
نوشت، میراث سهروردی را به نسلهای بعدی منتقل کرد. پس از او قطبالدین شیرازی هم
شرحی بر این کتاب نوشت. اگرچه شرح این دو حکیم اشراقی در بسیاری از مطالب شبیه هم
هستند اما بررسی تطبیقی این دو شرح هم از بایستههای سهروردیپژوهیاند.
سیدعرب ادامه داد: بعد از سهروردی، میراث حکمت اشراق به این
دو فیلسوف رسید و آنها حکمت سهروردی را به حوزه شیراز منتقل کردند و آثار بزرگی در
این رابطه نوشتند. شاید بتوان بعد از حوزه فلسفی شیراز، بزرگترین مفسر اندیشههای
سهروردی را ملاصدرا دانست. ملاصدرا به شرح قطبالدین شیرازی، تعلیقه نوشت که از
شرح بسیار مهمتر است و تاریخ فلسفه اشراق، او را به عنوان یکی از شارحان بزرگ
سهروردی محسوب میکند. این تعلیقه، رویارویی دو فیلسوف بزرگ، یعنی سهروردی و
ملاصدرا است.
وی تصریح کرد: بعد از ملاصدرا، تمایل به اندیشههای سهرودی
ادامه یافت، بهویژه در آثار حاج ملاهادی سبزواری. این جریان تاریخی علاقه به اندیشه
سهروردی، تا کنون ادامه داشته و خوشبختانه اندیشههای سهروردی، به اهتمام شارحان و
مفسران او، به نسل ما منتقل شده و ما امروز در مقابل میراثی بسیار غنی قرار داریم.
*بزرگداشت در شهر کتاب
همچنین مراسم مجازی بزرگداشت بنیانگذار حکمت اشراق، شهابالدین
سهروردی، به همت مرکز فرهنگی شهر کتاب و به مناسبت فرا رسیدن هشتم مرداد، روز
بزرگداشت سهروردی، برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی مرکز فرهنگی شهر کتاب، در این
مراسم، دکتر نجفقلی حبیبی، استاد دانشگاه تهران، سهروردیپژوه و مصحح با اشاره به
سه فیلسوف سرشناس ایرانیان (ابنسینا، سهروردی و ملاصدرا) درباره بیمهری به
سهروردی گفت: از این سه فیلسوف، ابنسینا در تاریخ و ایران جایگاهی درخور دارد و در
همدان، آرامگاهی در شأن این فیلسوف بزرگ ساخته شده است. درباره ملاصدرا هم بنیاد
حکمت اسلامی صدرا تأسیس شده که متولی انتشار آثار ملاصدرا است و با موفقیت در این
زمینه فعالیت میکند. اما، متأسفانه سهروردی با بیمهری روبهرو شده است. گرچه
کتابهای او منتشر میشوند و درباره او فراوان بحث میکنند، اما جایگاه خاصی
ندارد. سهرورد در زمان شهابالدین یحیی سهروردی جایگاه مهمی داشته است. بزرگانی از
این سرزمین برخاستهاند که برخی از آنها با عنوان سهروردی و بقیه با عناوین دیگر مطرح
شدهاند.
وی با اشاره به مقایسه حکمت اشراق در اندیشه سهروردی و
آنچه در برخی آثار از جمله شاهنامه فردوسی آمده، اذعان کرد: شاید مطالبی که سهروردی
در کتب اشراق خود آورده در «شاهنامه» فردوسی هم باشد، ولی نحوه بیان و تلقی سهروردی
شگفتانگیز است. اگر فردوسی در «شاهنامه» میگوید کیخسرو در آخر عمرش افراد را در
جایی جمع کرد و وصیت کرد و بعد رفت، سهروردی از عروج به آسمان و صعود معنوی او سخن
میگوید که با مفهوم حکمت اشراق ایرانی سازگارتر است. نحوهی تأمل سهروردی با نحوه
تأمل فردوسی در این باب بسیار متفاوت است.
دکتر قاسم کاکایی، استاد فلسفه و عرفان اسلامی دانشگاه شیراز
در سخنانی درباره اصطلاح «نور» در آراء و آثار سهروردی گفت: شیخ اشراق قطعاً بر فلسفه
مشاء ناظر و آگاه بوده و فلسفهاش را با توجه به فلسفه مشاء نوشته است اما قدمی پیش
آمده تا فلسفه اسلامی را تکامل بخشد. او از حکمت ذوقی که در عرفان اسلامی ساری و
جاری بوده استفاده کرده و حکمت خود را بارور ساخته است. به همین دلیل از اصطلاح
«وجود» که ابنسینا و فلسفه مشاء بهکار بردهاند به بحث «نور» برمیگردد. اما
نوری که سهروردی بهکار میبرد به اصطلاح قرآنی بسیار نزدیکتر است که «اللهُ
نُورُ السَّماواتِ وَالأَرْض». ضمناً
در نور هم حرارت و هم نورانیت بیشتری نسبت به وجود دیده میشود. او با مباحثی که
طرح میکند، پویایی، زنده بودن و حیات فلسفه اسلامی را تداوم بخشیده است. شیخ
اشراق فرزند حقیقت است و حقیقت همان تجلی حق است در ذهن و جان و در نفس آدمی.
دکتر سعید رحیمیان، استاد فلسفه و کلام اسلامی و مؤلف کتاب
«مقدمهای بر حکمت اشراق»، با اشاره به اینکه هدف از نگارش این اثر ارائه اطلاعات
لازم برای ورود به ساحت حکمی، فلسفی، عرفانی حکمت اشراق و نظریات سهروردی است، درباره
اصطلاحشناسی شیخ اشراق تصریح کرد: در اصطلاحشناسی شیخ اشراق با سه نوع اصطلاح
مواجهیم: اصطلاحات جدیدی که برای مفاهیم عقلی بهکار رفتهاند، از جمله هیأت بهجای
عرض؛ اصطلاحات قدیمی که برای مفهوم جدید بهکار رفتهاند، از جمله نور که شیخ اشراق
از آن به معنای متافیزیکی مراد میکند و اصطلاحات جدید که برای مفهوم جدید بهکاررفتهاند،
همچون انوار قاهره عرضیه و اعلون که تا پیش از شیخ نه چنین معنایی بوده و نه چنین
لفظی. نور، اصطلاحی قدیم است که سهروردی آن را برای مفهوم جدید به کار میگیرد.
برخی بر این باورند که از حکمت ایرانیان باستان یا مفهوم زرتشتی نور استفاده کرده
است، برخی دیگر این اصطلاح را برگرفته از آیه شریفه «الله
نور السماوات و الارض» یا از تفاسیر فیلسوفان از این آیه میدانند و مشخصاً از تفسیر
غزالی در رساله «مشکاتالانوار» که در آن نوعی متافیزیک نور مطرح شده است. بههرروی،
مهم این است که سهروردی بر مبنای این مفهوم یک نظام متافیزیکی مطرح و استخراج کرد.
وی افزود: شیخ اشراق بعضی از موجودات را اساساً نورانی نمیداند.
در نظام سهروردی هر آنچه موجود است، لزوماً نور بر او اطلاق نمیشود. درحالیکه در
حکمت متعالیه اینها همه حائز درجهای از وجودند. در حکمت اشراق، نور هم محتوای
اشراق نور و نگرش شیخ اشراق را تشکیل میدهد، هم روش نگریستن او را به اشیاء و
عالم.
شکرخدا گودرزی، کارگردان و نویسنده، درباره تفاوت سهروردی
با فیلسوفان پیش از خود گفت: آنچه سهروردی را از پیشینیان خود متمایز میکند این
است که سهروردی، جوهره و درونمایه حکمت ایرانی را کشف میکند؛ نه مجیزگوی و اصطلاحاً
تسلیم صددرصد فلسفه غرب است و نه حکمت عربی.
وی درباره اهمیت سهروردی در فرهنگ ایرانی تأکید کرد: متاسفانه این فیلسوف و حکیم بزرگ را ما
خودمان معرفی نکردهایم بلکه به ما معرفی شده است. اگر شخصیتی مثلهانری کربن
نبود، چه کسی میخواست سهروردی را به ما معرفی کند؟ هانری کربن نه تنها سهروردی
را به ایران، بلکه به تمامی جهان شناساند.