دکتر لیلی انور: سرتاسر منطق‌الطیر عطار‌ درس خودشناسی است‌

دکتر لیلی انور: سرتاسر منطق‌الطیر عطار‌ درس خودشناسی است‌
استاد دانشگاه و مترجم منطق‌الطیر به زبان فرانسه با اشاره به کاربردی بودن کلام عطار برای انسان امروز گفت که این شاعر به دنبال بیدار کردن ما از خواب غفلت است.

 

 

به گزارش روابط عمومی و امور بین‌الملل بنیاد بوعلی‌سینا به نقل از روابط عمومی کمیسیون ملی یونسکو-ایران، بخش دوم گفتگوی دکتر عبدالمهدی مستکین و دکتر لیلی انور، شامگاه چهارشنبه چهارم تیرماه ۱۳۹۹ با عنوان «درنگی در منطق الطیر عطار نیشابوری» در قالب برنامه‌های زنده نت‌گپ‌های یونسکویی در اینستاگرام کمیسیون ملی یونسکو –ایران انجام شد.‌

 

دکتر مستکین این گفتگو را با خواندن بخشی از منطق الطیر مربوط به سرنوشت حضرت یوسف (ع) آغاز کرد و دکتر انور با تجلیل این انتخاب، اشاره به پیرزنی در این داستان عطار کرد که مشتاق خریداری یوسف (ع) بوده و آن را اشاره‌ای به زیبایی‌طلبی و به ویژه طلب جمال الهی قلمداد کرد.‌

 

لیلی انور همچنین با اشاره به اثر یوسف و زلیخای «جامی»، او را به شدت متاثر از منطق‌الطیر عطار به شمار آورد .‌

 

وی در پاسخ به این پرسش که عطار چه آموزه‌هایی می‌تواند برای مردمان امروز داشته باشد؟ عنوان کرد: عطار خود می‌گوید اگر شعر او را صرفاً برای لذت بخوانیم، متوجه عمق تفکر و تجربه معنوی او نشده‌ایم. خود عطار این مسیر (هفت وادی) را طی کرده است اما به رغم تمام سختی‌ها، به حال برگشته تا به دیگران نیز آگاهی بدهد.‌

 

این استاد دانشگاه و مترجم آثار عطار تصریح کرد: پرندگان به مانند همه انسان‌ها در وجود خود یک طلبی دارند که همان وادی اول است. اما به دنبال موجودی هستند تا پادشاه آنها باشد. عطار در اینجا به ما می‌آموزد که همه ما در وجود خود یادگاری از وطن واقعی و زیبایی آفرینندۀ خود داریم. اما چون روح وارد جسم شده، غباری او را گرفته و دچار فراموشی شده است .‌ وی توضیح داد: هدهد در آن داستان آگاهی بخشی کرده به «سیمرغی» اشاره می‌کند که پادشاه پرندگان است. به عبارتی هدهد همان عطار است که نشان می‌دهد سیمرغ ارزش زحمت کشیدن و به سوی او راه افتادن را دارد. چرا که نماد زیبایی‌ها و جمال الهی است.‌

 

این استاد و مترجم آثار عطار به زبان فرانسه گفت: برای فهم بهتر افکار عطار، خوب است منطق‌الطیر و غزلیات عطار با هم مطالعه شود. در تمام آثار عطار این مطلب بیان شده که نخستین گام، بیدار شدن و فهم آن چیزی است که در دل ما نهفته است و اینکه زیبایی‌های این دنیا از آن جهت ارزش دارند که ما را متوجه زیبایی‌های آخرت کنند. از نگاه دکتر انور از این حیث عطار متأثر از افکار افلاطون (اثر شهر زیبا) و نوافلاطونیان است.‌

 

انور ادامه داد: از نگاه افلاطون و سقراط، فیلسوف، عاشق حقیقت است. فیلسوف مسیری را طی کرده، از غار دنیا خارج شده، آفتاب را دیده (همانگونه که در اندیشه عطار سیمرغ نماد آفتاب است) و حال آمده تا ما را آگاه سازد که این آفتاب و در واقع حقیقت است که ارزش مردن دارد. نه تجملات و زیبایی‌های دنیوی.‌

 

انور با اشاره به اینکه عطار به این خاطر منطق‌الطیر را به نگارش درآورده تا مریدانش، راهنمایی داشته باشند، بیان کرد: عطار بهانه‌جویی‌های پرندگان برای حرکت به سمت سیمرغ را نشانه بی‌خبری آنها می‌داند. امری که موجب می‌شود هدهد شروع به آموزش خودشناسی و مبارزه با نفس به پرندگان کند تا در گام بعدی سیمرغ (نماد جمال پرودگار) را بشناسند. از نگاه عطار به این دلیل نیاز به خودشناسی و مبارزه با نفس داریم که جمال الهی صرفاً در آیینه قلب نمود پیدا می‌کند: هیچ‌کس نمی‌تواند خداوند را مستقیم ببیند. تنها جایی که یک اشعه‌ای از نور خورشیدی الهی می‌تابد، قلب انسان است. اما به شرط آنکه این قلب با صیقل دادن تبدیل به یک آیینه شفاف شود.‌

 

به گفته انور، تمام این موارد درس‌های خودشناسی است. چرا که هدهد سعی می‌کند ضعف یک یک پرندگان را به آنها یادآوری کرده تا آن را اصلاح کند. از نگاه عطار مسأله عشق آن است که چه چیز حقیقت است و چه چیز حقیقت نیست. به عبارتی مسأله عشق، خوب بودن یا بد بودن نیست.‌

 

انور توضیح داد: ممکن است انسان خیال کند شخص خوبی است، اما در حقیقت بسیار از مرحله پرت باشد چرا که درگیر غرور است. از اینجاست که عطار با به کار بردن واژه «من» مشکل دارد. چرا که او دانستنِ هیچ و نادان بودن را بسیار مهم می‌داند. عطار بسیار تلاش می‌کند ما را بیدار کند و به عبارتی از به خواب رفتن ما جلوگیری کند.‌

 

انور در ادامه مولوی را به ویژه در مثنوی به شدت متأثر از عطار دانست و به خصوص ساختار مثنوی را بر اساس هفت وادی عشق عطار در منطق‌الطیر ارزیابی کرد.

 

این استاد دانشگاه افزود: اینکه مثنوی شش دفتر دارد، بدان خاطر است که مولانا هرگز به خود اجازه نمی‌داد وادی هفتم را به رشته تحریر درآورد چرا که وادی هفتم وادی فقر و غناست. حال که مولوی خود را دارنده این مرتبه نمی‌دانست و در وادی ششم (وادی حیرت) توقف کرد.‌

 

مستکین نیز با استفاده از نکات دکتر شفیعی کدکنی، عطار را متأثر از سنایی و مولوی را متأثر از عطار دانست و بیان کرد: برای درک این منظومه باید تمام این بزرگان را مطالعه کرد.‌

 

 

۷ تیر ۱۳۹۹ ۱۳:۲۲
روزنامه اطلاعات، شنبه ۷ تیرماه ۱۳۹۹ - روابط عمومی و امور بین‌الملل بنیاد بوعلی‌سینا |
تعداد بازدید : ۱,۴۷۱
کد خبر : ۸۱۶

ارسال نظر


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم اینجا کلیک کنید.

همدان - بنای آرامگاه بوعلی‌سینا - ساختمان اداری بنیاد بوعلی‌سینا

 ۹۸۸۱۳۸۲۶۳۲۵۰+ -  ۹۸۸۱۳۸۲۷۵۰۶۲+

info@buali.ir

برای دریافت پیامک‌های بهداشتی در زمینه طب سینوی، کلمه طب را به شماره ۳۰۰۰۱۸۱۹ ارسال کنید