حسن
بلخاری در سخنرانی اینستاگرامی درباره دنیای پساکرونا اینچنین آرزو کرد: اولا،
بشر در بازنگری به دین، نگاهی عالمانه و منصفانه به خدمت بگیرد و کشف حقیقت را بر
دیگر اهداف مقدم بدارد. ثانیا، در سراسر جهان، مصلحان دینی به دنبال تعریف مسؤولیت
دینی در قرن ۲۱ باشند
و نقش ادیان را در بهبود حیات معنوی و مادی بشر بازتعریف کنند. ثالثا، امکانات
ذاتی اسلام به کار گرفته شود که لازمهاش کاستن از اختلافات بهویژه درمیان
متفکران جهان اسلام است.
دکتر حسن بلخاری، استاد دانشگاه تهران و
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سخنرانی زنده با موضوع «دین و دینداری در جهان
پس از کرونا» یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ماه، گفت: دوران پساکرونا به تعبیر بسیاری
متفکران، دوران بازبینی بشر در بسیاری از مسائل و از جمله ارزیابی دوباره از دین
است؛ با این حال من چندان خوشبین نیستم که بشر از این واقعه درس بگیرد و آنچه که
آرزوی بحق متدینین است تحقق یابد. بعید میدانم که انسان، کرونا را یک بیدارباش
برای بازبینی نسبت خود با دیگر انسانها و با خدا بداند.
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره
به شاخصهای ادیان زنده بیان کرد: دو شاخص برای شناخت ادیان زنده مطرح است: تعداد
نفوس یا عدد پیروان و «قدرت نفوذ» در معادلات سیاسی اجتماعی؛ در دنیای امروز، به ترتیب
مسیحیت، اسلام، هندو، بودیسم و یهودیت، ادیان زنده جهان ازنظر جمعیت هستند.
او در توضیح قدرت نفوذ گفت: هندویسم باوجود جمعیت ۹۰۰ میلیونی در قلمرو هند، هیچ
تلألو سیاسی و اجتماعی ندارد و بودیسم هم یک مشرب معنوی است که در حوزه مسؤولیتهای
اجتماعی، عامل مؤثر نیست و موضوعاتی مثل دالایی لاما یا موارد تلخ شکل گرفته ازسوی
بوداییان افراطی علیه مسلمانان هم به خود بودیسم برنمیگردد و ناشی از جریانهای
سیاسی است. یهودیت اما طبق عقیده یهودیان فقط از مسیر وراثت قابل انتقال است و از
این جهت، جمعیت اندکی نسبت به دیگر ادیان دارد اما رسانههای مهم جهان امروز تحت
تأثیر و تصرف کارتلهای بزرگ یهودی هستند.
بلخاری با طرح این پرسش که آیا مسیحیت و اسلام، بهعنوان
دو دین با نفوس بالا، عامل مؤثری در زندگی انسان امروز یا پساکرونا هستند؟ پاسخ
داد: مسیحیت با بیشترین جمعیت، یک نسبت قوی و پایدار با جهان امروز ندارد و در نظام
زندگی فردی و اجتماعی انسان غربی حاضر نیست. اگر از عوامل تاریخی بگذریم، باید در
این دوسه ماه، یک جریان قدرتمندی از مسیحیت میتوانست به مردم ایتالیا کمک کند؛
ایتالیایی که واتیکان را در قلب خود دارد. اما هیچ تبلوری از مسیحیت حداقل در
تسکین آلام بشر دردکشیده از کرونا ندیدیم.
او افزود: در حوزه اسلام، هرچند در ایران برخی روحانیون
وارد صحنه شدند و اقدامات مهمی در کمک به کادر درمانی یا کفن و دفن انجام دادند،
ولی من در دوره پساکرونا مطلقا به حوزه اسلامی نیز خوشبین نیستم.
بلخاری ادامه داد: اسلام قابلیتهای ذاتی بسیار دقیقی در
تعاملات اجتماعی دارد و بهشدت جامعهگرا و انسانگراست. عظمتی که اسلام برای
انسان بهعنوان اشرف مخلوقات قائل است در مقایسه با دیگر ادیان از جمله مسیحیت که انسان
را گناهکار جاودان میداند، کاملا متفاوت است. زندگی پیامبر و ائمه اطهار مملو از
مبارزات سیاسی و اجتماعی است و ما از این نظر دستمان بسیار پر است. اهمیت نماز
جماعت و حج بهعنوان عالیترین ظهور نگره اجتماعگرای اسلام، گواه این مدعاست. اما
ظرف چند دهه گذشته، غرب با قدرت عظیم رسانه، اسلام را بهشدت به حاشیه برده و
تصویر بسیار غلطی از اسلام ارائه کرده؛ تصویری که در آخرین تلاش به داعش رسیده است.
او افزود: داعش از نگاه هر انسانی در دو کلمه خلاصه میشود:
خشونت و شهوت؛ بعد از جنگهای صلیبی تا امروز همین دو تصویر از اسلام ارائه شدهاند
و داعش ادامه کار فاجعهبار تئوریسینهای جنگهای صلیبی است. کتاب آیات شیطانی هم
برآمده از همین جریان است؛ جریانی که ازدواجهای متعدد پیامبر اسلام را در مقابل
عیسی(ع) بهعنوان پیامبری که هرگز ازدواج نکرده، مطرح میکند و پیامبر اسلام را
پیامبر شمشیر میخواند. تصویر داعش، مبتنیبر ۸۰۰ سال تصویرسازی غرب از اسلام
است. ما در این دنیا، از تأثیر اسلام چه میتوانیم بگوییم؟ فضاسازی رسانهای بهگونهای
است که حتی در میان قشرهایی از کشور خود ما نیز هرگونه سخن از اسلام، بازخوردهای
منفی بههمراه دارد. درود می فرستم بر روح
همه کسانی که در مقابل این تصویرسازی از اسلام ایستادند، بهویژه به روح سردار
سلیمانی قهرمان این عرصه؛ اما بدانید این تصویر جای دیگری دوباره بازخواهد گشت.
رئیس انجمن آثار و مفاخرفرهنگی در بخش دیگری از سخنان خود
گفت: جهان امروز، جهان تصویر است نه واقعیتها. در تصویر، امکان پردازش، تغییر و
روتوش دارید. در جهان امروز، رسانه ماقبل واقعیت عمل میکند؛ سال ۲۰۱۲ یعنی ۸ سال قبل، فیلمی به نام
«شیوع» ساخته شده است که همین ماجرای کرونا را نشان میدهد یا در ۱۹۹۹ فیلمی ساخته میشود که ۱۱سپتامبر را پیشاپیش
تصویرسازی کرده است. من معتقد به تئوری توطئه نیستم بلکه این اتفاقات را ناشی از
خیال خلاق میدانم؛ با این حال نمیتوان در بازنمایی و تحلیل واقعه، تأثیر این تصویرسازی
رسانهها را نادیده گرفت.
او تأکید کرد: در چنین جهانی، مسلمانی که ۲۰ تا ۲۵ درصد جمعیت دنیا را تشکیل میدهد،
چه نگاهی به دین خود دارد و دیگران از همین تصویرسازیها، چه نگاهی به اسلام
دارند؟ ای کاش جهان اسلام دستکم در زدودن این تصویر غلط از اسلام متحد شود؛ ولی
مراکز مهم جهان اسلام خود به محل مناقشه تبدیل شدهاند.
بلخاری در پایان سخنان خود گفت: باید برای دنیای پساکرونا
چند آرزو کنیم: اولا، بشر در بازنگری به دین، نگاهی عالمانه و منصفانه به خدمت
بگیرد و کشف حقیقت را بر دیگر اهداف مقدم بدارد. ثانیا، در سراسر جهان، مصلحان
دینی به دنبال تعریف مسؤولیت دینی در قرن ۲۱ باشند و نقش ادیان را در بهبود حیات معنوی و
مادی بشر بازتعریف کنند. ثالثا، امکانات ذاتی اسلام به کار گرفته شود که لازمهاش
کاستن از اختلافات بهویژه درمیان متفکران جهان اسلام است و درنهایت اینکه پیروان
همه ادیان باید به این حقیقت پی ببرند که دین برای پر کردن لحظات خلوت انسان نیست
و فقط نقش مسکن ندارد و ادیان مسؤولیت جدیتری دارند.