دکتر سید حسین نصر در مراسم رونمایی از کتاب «آفاق فکرت در سپهر فطرت» گفت: آقای اعوانی خدمات بسیار ارزنده ای به فلسفه اسلامی و حکمت و معارف عقلی، نه تنها در ایران بلکه در عرصه معارف عقلی اسلامی انجام داده است.
مراسم رونمایی از کتاب «آفاق فکرت در سپهر
فطرت»، مجموعه گفتگوهای حامد زارع با غلامرضا اعوانی روز یکشنبه هشتم دی ماه در
کافه کتاب ققنوس برگزار شد. در این مراسم، که با حضور شخصیتهایی چون رضا داوری اردکانی،
غلامحسین ابراهیمی دینانی، علامرضا اعوانی، محمد قوچانی و حامد زارع برگزار شد از
تجدید چاپ کتابهای آفاق فلسفه در سپهر فرهنگ (گفتگوی حامد زارع با رضا داوری
اردکانی) و آفاق معرفت در سپهر معنویت (گفتگوی حامد زارع با غلامحسین ابراهیمی دینانی)
هم رونمایی شد.
بنا به این گزارش در ابتدای این مراسم، حامد
زارع که گفتگوهای این مجموعه را به عهده داشته است، گفت: در ابتدا مایلم عرض کنم
که جای یک کتاب و یک متفکر در این جمع خالی است. جای کتاب «آفاق فلسفه در سپهر
فرهنگ» که شامل گفتگوهای بنده با دکتر رضا داوری اردکانی است به دلیل دقتنظر و
روحیه مکتوبگرایی استاد، در این جمع خالی است. دکتر داوری اردکانی به دلیل یک
گذار حساس از فلسفه به علوم اجتماعی و به دست گرفتن تولیدات عبور از ایدئولوژی اندیشی
به اندیشیدن در باب توسعه، جایگاهی بسیار ممتاز در عرصه تفکر معاصر ایران دارد. جایگاهی
که اگر چه گاهی برای آنانی که با فیلتر سیاست فکر میکنند، سوءتفاهم برانگیز شده،
اما بدون تردید حاوی دقیقترین طرح مسألهها و ظریفترین رویکردها در باب آینده ایران
است.
این روزنامه نگار اضافه
کرد: اما کتاب دیگری که امروز تجدید چاپ آن رونمایی میشود، «آفاق معرفت در سپهر
معنویت» است که متشکل بر مجموعه گفتگوهایم با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی است. فیلسوفی
صریح که در دفاع از خود و کاربست آن بسیار بیملاحظه است. دینانی لحاظ هیچ خط و
خطری را برای دفاع از عقلانیت نمیکند و به همین دلیل با روحیهای ارسطویی و بیانی
ابنسینایی، همواره در باب فضل تقدم و تقدم فضل عقل سخن میگوید. این رویکرد سینایی
استاد دینانی گاهی در برابر رویکردهای سهروردیگرایانه و صدراگرایانه نیز قرار میگیرد.
ایشان همواره هوادار نگاه عقلایی در برابر نگاه حکمایی است؛ نگاهی که در ایران
کربن، نصر و غلامرضا اعوانی مروج آن بوده و هستند. دکتر غلامرضا اعوانی که امروز
مجلس رونمایی از کتاب گفتگویم با ایشان با عنوان «آفاق فکرت در سپهر فطرت» برپاست،
نماینده نگاه حکمایی در سپر فلسفی ایران معاصر است و طبیعی است که همواره در برابر
این نگاه حکمایی و افلاطونی، نگاه عقلایی و ارسطویی صف آرایی کرده است.
زارع در پایان گفت:
غلامرضا اعوانی در منش و روش خود به حکمت پایبند است. هر امری را در چارچوب حکمت
به سنجش میگیرد. او دین و علم را نیز از منظر حکمت به رسمیت میشناسد و به همین سبب
در نظام فکری خود دچار تنش میان مسائل علمی در مواجهه با باورهای دینی نمیشود.
پس از سخنرانی زارع، پیام
صوتی سیدحسین نصر خطاب به حاضران در جلسه پخش شد. نصر گفت: بیشتر دوستان میدانند
که بنده صله دوستی و مودت طویلی با آقای دکتر غلامرضا اعوانی دارم. در سال 1964،
هنگامی که در دانشگاه آمریکایی بیروت، درس اسلامشناسی میدادم، ایشان در کلاس
بنده حضور یافت و از آن وقت به بعد، صله عمیق علمی، فکری، روحی و انسانی بین ما
وجود داشته و دارد. ایشان خدمات بسیار ارزندهای به فلسفه اسلامی و حکمت و معارف
عقلی نه تنها در ایران بلکه در عرصه معارف عقلی اسلامی انجام داده است. سفرهای
متعدد بینالمللی و داخلی، سخنرانیهای گوناگون و کلاسهای درس بیشمار، ثمر این
دانش بسیار ارزنده است که ایشان به عنوان ولی از جانب حق در قلب و فکر خود جای
داده است.
استاد علوم اسلامی در
دانشگاه جرج واشینگتن ایالات متحده آمریکا اضافه کرد: مخصوصاً میخواستم این نکته را متذکر شوم که چندین سال است
به ایشان فشار میآورم که بیشتر به نوشتن آثار بپردازد. به این دلیل که قلمی توانا
دارد و با وضوح و روشنی میتواند مسائل مشکل فلسفی و عرفانی و حکمی را بیان کند. خوشحالم
که این نصیحت بنده را پذیرفت و در دو - سه سال گذشته چند کتاب مهم به قلم ایشان
تحریر شده و به دست ما رسیده است.
پس از پخش پیام نصر،
داوری اردکانی گفت: رابطه من و آقای اعوانی یک رابطه خاص است و من هم مثل آقای نصر
امیدوارم که آقای اعوانی بیشتر بنویسد. یک روز در جایی از فضائل ایشان میگفتم و یکدفعه
کسی گفت مگر شما باهم اختلاف نظر ندارید و من پاسخ دادم: عالم فلسفه بر پایه
اختلاف است و در فلسفه دو نفر را پیدا نمیکنید که باهم اتحاد نظر داشته باشند.
وی افزود: آقای اعوانی
افلاطونی است، ایشان با افلاطون تفکر میکند و مأنوس است و ایشان را اسوه تفکر میدانند.
فلسفه لفظ نیست، درد است و در جان قرار دارد. فیلسوف دردمند است. من ارسطویی هستم
اما نه به اندازهای که اعوانی افلاطونی است. اختلافات جدی میان ارسطو و افلاطون
وجود دارد؛ رابطه من و اعوانی هم به نوعی رابطه ارسطو و افلاطون در مقیاس خودمان
است. وظیفه من است که به اقای اعوانی احترام کنم چون باید به فلسفه احترام بگذارم.
یکی از تفاوتهای من و اعوانی در این است که بنده به مسائل روز و اجتماعی بیشتر
ورود میکنم. یک زمانی حدود یک سال در آمریکا زندگی کردم و خواستم کتابی درباره
فلسفه معاصر ایران بنویسم ولی نتوانستم؛ چون در آن زمان ذهنم درگیر زمان و مکان دیگری
بود. علاقه من به اخلاق و سیاست به دوره جوانیام برمیگردد. البته علاقه به سیاست
نه از آن جنبه که وارد سیاست شوم و کارهای سیاسی کنم بلکه به این معنا که برایم خیلی
اهمیت داشت. همانطور که هایدگر هم برای من خیلی اهمیت دارد و کتاب اخلاق نیکوماخوس
به نظرم بزرگترین کتاب است.
این چهره ماندگار فلسفه
تصریح کرد: به نظرم آقای اعوانی با تسلطی که برفلسفه و دین دارد میتواند کمک کند
که ما بدانیم فلسفه در دیار ما چه کرده و چه نقشی در زندگی ما داشته است؟ چون ما
تنها قومی در خارج از اروپا هستیم که به فلسفه یونانی توجه کردهایم؛ چرا؟ چون
طالب داشتیم و جستجو میکردیم. لازم است که امروز به سؤالاتی از قبیل فلسفه با فهم
امروز چه کرده است؟ پاسخ دهیم و به آنها فکر کنیم. شاید برخی بگویند چرا فقط طرح
سوال میکنی؟ من هم میگویم، نادان همیشه سؤال میکند؛ شما هم اگر میتوانید پاسخ
دهید.
غلامرضا اعوانی، دیگر
سخنران این مراسم هم بیان کرد: من همیشه آقای داوری را برادر بزرگ فلسفه میدانم. ایشان
بنده را متهم به افلاطونی بودن میکند اما واقعیت این است که ایشان هم به اندازه
من افلاطونی است؛ همانطور که من هم به اندازه ایشان ارسطویی هستم.
وی افزود: حکمت، نور الهی
است و اگر نباشد، ظلمت است. ما علم مطلق داریم که نور مطلق است. نور مطلق، حکمت
است و حکمت، مشترک لفظی نیست. ما حکمت را در همه زمانها به یک معنا ترجمه و تفسیر
میکنیم؛ بنابراین حکمت، علم مطلق است. دین هم برمبنای حکمت است. حکمت، غرب و شرق
ندارد. حکمت، انسان را انسان میکند. کاربرد همه علوم دنیوی است ولی علمی که با
انسان میماند و انسان را انسان میکند، حکمت است. در میان همه کشورهای اسلامی هیچ
جا جز ایران حکمت نیست. حتی مخالفان حکمت مثل فخررازی و غزالی هم از ایران بودند.