خبر درگذشت استاد دکتر احمد احمدی
برای کسی که با او سابقه یک عمر دوستی داشته است نمیتواند بسیار ناگوار و اندوهبار
و تأسفآور نباشد. این درگذشت مصیبتی بزرگ نه فقط برای خانواده و دوستان بلکه برای
علم و فرهنگ ایران است.
دکتر احمدی در حوزه و دانشگاه خوب درس خوانده بود و مهمتر اینکه دانشمندی به تمام
معنی اخلاقی و دیندار بود اما اهل تظاهر نبود. در دانش و دانشمندی و حتی در کار
فلسفه با اینکه جامع قدیم و جدید بود داعیه نداشت. طلب و جستجوی علم و معرفت را
هرگز رها نکرد. آخرین باری که ایشان را دیدم گفت آدم پیر که میشود تنبل هم میشود.
یعنی متأسف بود که چرا مثل زمان جوانی که خستگی نمیشناخت نمیتواند کار کند. رسم
اینست که وقتی کسی از دنیا میرود با چشمپوشی میگوییم «انّا لانعلم منه الّا
خیراً و انت اعلم به منّا». در مورد دکتر احمدی به جرأت میگویم که جز خوبی و حسن
نیت و قصد خدمت در کارها از او ندیدهام.
دکتر احمدی یک دانشمند جامع بود. در تفسیر قرآن به دقایقی توجه داشت که اسلاف و
معاصران کمتر به آنها التفات کرده بودند و البته شاگرد خاص و محرم و امین علامه
طباطبایی و ویراستار تفسیر المیزان باید هم چنین دقتنظرهایی داشته باشد.
در فلسفه گرچه زیاد ننوشت اما آنچه نوشت خوب نوشت. اصراری هم در چاپ نوشتههای خود
نداشت. پنجاه سال پیش برای یکی از استادان مقالهای به عنوان تکلیف کلاس نوشته
بود. مقاله در باب اشعری و هیوم بود. استاد مقاله را شاید چون آن را تحقیقی یافته
بود، به من داد که بخوانم. مقالهای بسیار خوب بود و با اینکه مضمون آن همواره تا
آخر عمر ذهن حضرت استاد را مشغول کرده بود تا آنجا که من میدانم هرگز آن مقاله یا
صورت تفصیلیافتهاش را چاپ نکرد.
تواضع دکتر احمدی مثال زدنی است. او مرد بزرگ و سادهای بود. با صراحت سخنش را میگفت
و هر چه میگفت از روی عقیده بود و البته شیرین زبان و خوش محضر هم بود. اکنون با
درگذشت دکتر احمدی جامعه فرهنگی و دانشگاهی و البته حوزه علمیه قم و مخصوصاً
فرهنگستان علوم عضوی مؤثر و استادی را از دست داده است که به دشواری میتوان نظیر
و جانشینی برای او یافت.
این ضایعه بزرگ را به همه صاحبان دانش و معرفت و دوستداران اخلاق و حقیقت و بخصوص
به استادان و دانشجویان فلسفه و علوم انسانی و بالاخص به همسر و فرزندان گرانمایهاش
که جناب آقای دکتر وحید احمدی مقدّم آنان است، تسلیت عرض میکنم. درود و رحمت خدا
بر او باد که خوب و پاک زیست. اهل ریا و تظاهر نبود و همانطور زندگی و عمل کرد که
میگفت و میاندیشید.