آیین رونمایی از کتاب جدید استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی با عنوان «اختیار در ضرورت هستی» برگزار شد.
اختیار هم می آفریند و هم از میان
برمی دارد ولی البته مادام که چیزی را از میان برندارد چیز دیگری را می آفریند.
آنچه اختیار نمی تواند آن را بیافریند و از عهدۀ آن نیز برنمی آید، خودِ اختیار
است. عدم امکان سلب اختیار از اختیار، نشان دهندۀ این است که اختیار، هرگز از میان
برداشته نمی شود و قدرت آن با هیچ قدرت دیگری در جهان قابل مقایسه نیست.
فرازی از کتاب اختیار در ضرورت هستی
دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی ص 52
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل
بنیاد بوعلیسینا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه
ایران، این مؤسسه به مناسبت هفته پژوهش، یکی از برنامههای خود را به برگزاری
مراسم رونمایی از آخرین اثر انتشاریافته استاد ابراهیمی دینانی با عنوان «اختیار
در ضرورت هستی» اختصاص داد. در این مراسم که در روز دوشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۶ برگزار شد، به ترتیب دکتر سیدحمید
طالبزاده، آیتالله استاد سیدمصطفی محققداماد، دکتر محمدجواد اسماعیلی، دکتر شمسالملوک
مصطفوی، دکتر شهین اعوانی، جناب آقای مجید حمیدزاده، حجتالاسلام و المسلمین
استاد عبدالحسین خسروپناه به معرفی آثار استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی و بیان ویژگیهای
شخصیتی و روش فکری حضرت استاد در آثارش پرداختند.
استاد آیت الله محقق داماد از «ویژگیهای
استاد دینانی در نگارش آثار فلسفی» سخن گفتند و چهار تن از شاگردان استاد هریک به
معرفی یکی از آثار استاد پرداختند.
دکتر طالب زاده "«پرسش از هستی
یا هستی پرسش»، دکتر اسماعیلی «از محسوس تا معقول»، خانم دکتر شمس الملوک مصطفوی
«من و جزمن»، و خانم دکتر شهین اعوانی «فراز و فرود فکر فلسفی»، جناب آقای
حمیدزاده از «اختیار در ضرورت هستی» به محضر علاقمندان آثار حکمی و فلسفی
معرفی نمودند و در پایان حجتالاسلام و المسلمین استاد عبدالحسین خسروپناه حجتالاسلام
و المسلمین استاد عبدالحسین خسروپناه (رئیس مؤسسه) نیز درباره مقام علمی استاد
دینانی و تأثیر افکار و آثار ایشان در جامعه علمی سخن گفتند.
ویژگیهای کتاب « پرسش از هستی یا
هستی پرسش» در بیان دکتر طالبزاده:
در
ابتدای این مراسم دکتر سیدحمید طالب زاده، استاد فلسفه دانشگاه تهران راجع به کتاب
پرسش از هستی یا هستی پرسش سخنرانی کرد و فرمودند: ابراهیمی دینانی یک فیلسوف
اسلامی معاصر است چون در زمانه فعلی عمر خودش را وقف اندیشیدن کرده است. کتاب
«پرسش از هستی یا هستی پرسش» کتابی بالغ بر 450 صفحه و 14 فصل است و فضای مطبوعی
برای خوانندگان فلسفه فراهم میکند. در کتابهای اخیر دینانی ما با فیلسوفی مواجه
هستیم که از منظر اندیشه اسلامی مستقیما و با شجاعت درباره انبوهی از مفاهیم و
عناوین مهم صحبت کرده و می کوشد راجع به آنها بیاندیشد.
وی افزود: بنده هنگام خواندن این اثر
متوجه شدم که حدود 50 عنوان از اندیشه های دوران مدرن در این کتاب مطرح شده است.
عناوینی چون اتحاد اندیشه و هستی، هستی و معناداری، جهان های ممکن، مرگ مولف و
هرمنوتیک از جمله این مباحث است.
به گفته ابراهیمی دینانی در این کتاب،
اندیشه و هستی یکی است و باید دوگانگی میان اینها مرتفع شود. بحث راجع به اندیشه و
هستی را فیلسوفان قبلی هم مطرح کرده بودند ولی شنیدن این بحث از زبان یک فیلسوف
اسلامی چیز دیگری است و حال پرسشی که مطرح میشود این است که چه نسبتی میان این
صحبت و سایر فیلسوفان مثل هگل، کانت و هایدگر است. بنابراین لازم است که ایشان
نسبت چنین اندیشه ای را با آنچه که در دوران مدرن و گذشته بیان شده مطرح کنند. توقع
بنده به عنوان شاگرد ایشان این است که بدانم جایگاه این سخنان کجاست و این اندیشه
ها را در نسبت با گذشته و اندیشه مدرن تبیین کنند.
وی در ادامه همچنین به یکی دیگر از
نوآوریهای اندیشه وی در زمینه اعتقاد به عقل تاریخی و تلفیق آن با فلسفه اسلامی
اشاره کرد که وی را به عنوان میراث دار فلسفه اسلامی و نظریهپردازی بدیع در
فلسفه اسلامی بیشتر مطرح می کند.
«ویژگیهای استاد دینانی در نگارش
آثار فلسفی» از زبان حضرت استاد آیت الله محقق داماد:
آیتالله استاد
محقق داماد در نشست رونمایی از کتاب «اختیار در ضرورت هستی» غلامحسین ابراهیمیدینانی
فرمودند: کتاب وجود رابط از بهترین کتب آقای دینانی است و متاسفانه به خاطر آنکه
سنگین است مورد استفاده قرار نگرفته است. در گذشته نه چندان دور، صدای بحث از حجرهها
و مسجد بلند میشد. مدرسه غیر از درس و بحث مفهوم دیگری نداشت. من عقیده ندارم که
گیس علم به فقر گره خورده است و غیر از راه فقر انسان باسواد نمیشود، اما مطلبی
وجود دارد اینکه اگر انسان با فقر با سواد شود، با تبلیغات خود را معرفی نکرده و
خودش باید خودش را نشان دهد.
پدر من که استاد ایشان بود معتقد بود
که مقام ثبوت را باید درست کنید، مقام اثبات خودش درست میشود. اگر پولدار باشید
نوعی میتوانید خودتان را معرفی کنید. بسیاری از پولدارها که بیسوادند، اما خود
را باسواد نشان دادهاند. باید واقعا کاری کرد که افراد علاقهمند به دانش شوند.
آقای دکتر دینانی فلسفه اسلامی خوانده است، اما فلسفه اسلامی خواندن دو جور است،
نوعی که پس از خواندن این است که فرد بیاید فلسفه اسلامی را درس بدهد و اگر زورش
برسد بتواند خوب معنا کند. یک وقت دیگر است که کل فلسفه اسلامی و معقولات به نگاه
ثانوی نگاه کند و سخن جدیدی بگوید که در هیچکجای فلسفه اسلامی نیست. این حرف روی
همان پایه نگاه بازبینانه گفته میشود. باید میراث اسلامی را بازخوانی کرد. دکتر
دینانی از این نعمت برخوردار است که خداوند به او قدرت نظریهپردازی در فلسفه
اسلامی داده است.
ویژگیهای کتاب «از محسوس تا معقول»
در بیان دکتر محمدجواد اسماعیلی:
دکتر اسماعیلی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به معرفی کتاب از
محسوس تا معقول پرداختند. دکتر اسماعیلی در آغاز سخنانش گفت: ظرافتی که در انتخاب
عنوان از محسوس تا معقول بوده این است که با وجود اینکه این عنوان به طور مستقل نه
در میان آثار فیلسوفان مسلمان و نه در بخشی از آثار فیلسوفان مسلمان یاد نشده است
با این اوصاف هیچ اثری از فیلسوفان مسلمان را نمیتوان یافت که از ارزیابی مسأله
محسوس و معقول خالی باشد.
آقای دکتر دینانی مسائل مهمی از میراث
عقلی دوره اسلامی را در سیاقی جدید مطرح کرده است. مسائلی که در فلسفه زبان، فلسفۀ
تحلیلی و هرمنوتیک مطرح شده است، آقای دکتر دینانی کوشیده است به یاری اندیشههای
فیلسوفان مسلمان پاسخ دهد.
یکی دیگر از ویژگیهای این کتاب،
پیوند وثیق آن با اثر دیگری از ایشان با عنوان فلسفه و ساحت سخن است. در این کتاب
مسئله اصلی ارتباط لفظ و معناست و جایگاه این مسأله دردانشهای گوناگون نظیر منطق،
نحو، اصول فقه، اصول بلاغت و فلسفه است. دکتر دینانی دانشهای گوناگونی را مطالعه
کردهاند و مباحثی که در این دانشها در خصوص ارتباط لفظ و معنی مطرح شده است در
کتاب از محسوس تا معقول مطرح کردهاند، اما تمرکز بحث بیشتر بر فلسفه است.
در کتاب فلسفه و ساحت سخن تمرکز اصلی
بر آثار أبو نصر فارابی و کتاب الحروف وی است. دکتر دینانی به فارابی توجه ویژهای
داشته و دارند. برای نمونه نخستین اثر انتشار یافته از ایشان در سال 1353مقالهای
است با عنوان نیایش فیلسوف در خصوص نیایشی است منتسب به فارابی در خطاب به حقّ
تعالی. بعداً همین عنوان "نیایش فیلسوف" بر کتاب مجموعه مقالات ایشان
نیز اطلاق شد. مسئله زبان رهگذری برای توجه به اندیشههای فارابی در کتاب الحروف،
شرح کتاب العباره ارسطو و الألفاظ المستعمله فی المنطق بوده است. به نظر میرسد
که تأملّات ایشان در اندیشه فارابی در کتاب فلسفه و ساحت سخن هنوز وافی به مقصود
نبوده است بنا بر این دو سال بعد از انتشار کتاب فلسفه و ساحت سخن کتاب از محسوس
تا معقول را در سال 1394 منتشر میکنند.
مقایسه کتاب فلسفه و ساحت سخن و کتاب
از محسوس تا معقول نشان میدهد این دو کتاب فصول مشترکی دارند نظیر بحث در باب
مقولات دهگانه اما بررسیهایی که در باب این مسأله صورت گرفته است در دو کتاب
متفاوت است و این نشاندهنده آن است که دکتر دینانی مطالعه آثار فارابی را از
منظری متفاوت ادامه دادهاند. گوهری ارزشمند به نام ابنسینا سبب شده است تا
فراگیران حکمت اسلامی توجه کمتری به فارابی کنند یا اینکه تا اندازهای فارابی را
از منظر ابن سینا رؤیت کنند. در اینجا به دو مسأله از مسائلی که در کتاب از محسوس
تا معقول مطرح شده است اشاره میکنم: فارابی در کتاب فلسفه ارسطوطالیس مسئله
شناخت انسان را مورد توجه قرار داده است و اینکه انسان از آن جهت که بخشی از جهان
است بنا بر این تا جهان شناخته نشود پس نمیتوان شناخت دقیقی از انسان به دست
آورد. دکتر دینانی این مسأله را که ذیل عنوان شناخت جزء و کل و اینکه کدامیک در
قلمرو شناخت دارای تقدّم است مطرح کردهاند و با آنچه اندیشمندان امروزی از آن با
«دور هرمنوتیک» یاد کردهاند مقایسه میکنند.
در خصوص بحث منطق موجّهات که بحث مورد
توجّهی است و آقای دکتر ضیاء موحّد نیز کتابی با همین عنوان منتشر کردهاند، نکتهای
که دکتر دینانی در این خصوص اشاره میکنند این است که ضرورت بتاته که در زمرۀ
نوآوریهای سهروردی قلمداد شده است، فضل تقدّم را به فارابی دادهاند که موجّهات
سهگانه را به دو جهت بازگردانده است و حتی به پیشگامی ابن سینا در این مسأله نیز
اشاره کردهاند که ابن سینا جهات را به یک جهت بازگردانده است.
ویژگیهای کتاب «من و جز من» در بیان
خانم دکتر شمس الملوک مصطفوی:
خانم
دکتر شمسالملوک مصطفوی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی به بررسی و معرفی کتاب
«من و جز من» دینانی پرداخت و فرمودند:
بحث من در فلسفه غرب بحثی جدی است و
از این منظر به کتاب نگاه میکنم. در اندیشه غربی این بحث از دکارت به صورت جدی
مطرح شد. من در دکارت جوهر روحانی، بسیط و مجرد است. دکارت به من به عنوان جوهر
راه نمییابد اما صفت اندیشه این جوهر را باز میشناسد و این آغازگاهی برای
رویکرد سوبژکتیویستی غرب شد.
من استعلائی در کانت وحدت آگاهی را
سبب میشود. این من از دسترس شناخت کانت خارج است. فیشته که استاد دینانی به او
نزدیک است اساس هستی را من مطلق میداند. هم پدیدارشناسی آگاهی هم متافیزیک آگاهی
در فیشته مبتنی بر من مطلق است. این پرسش فراروی دکتر دینانی است در درون این من
مطلق یک من تنها و یک جز من وجود دارد که با هم درگیرند، فیشته به این طریق میخواهد
اختلاف نومن و فنومن کانتی را حل کند. از این رو تعین من مطلق طبیعت است که جز من
متناهی و در مقابل من است. منظر فیشته اخلاقی است و ویژگی من را اراده میداند.
علیرغم اینکه فیشته معتقد بود که من
میتوانم از سوبژکتیویسم خلاص شود، اما در آن مانده است. یکی از جدیترین اندیشمندان
که در حوزه من وارد شده، هوسرل است. او انواع نگاهها به من را در فلسفه غرب بررسی
کرده است. هیوم معتقد به جوهریت من نبود و آن را انباشت پدیدارها میداند. هوسرل
به این نتیجه میرسد که من همان آگاهی است. اگر من آگاهی نبود ما باید میتوانستیم
با یک تقلیل به من برسیم که نمیتوانیم این کار را بکنیم.
من در فلسفههای اگزیستانس مطرح شده
است. فیلسوف مهم اگزیستانس یعنی هیدگر با عنوان دازاین به من پرداخته است. هایدگر
معتقد است که دیگری جزء مقومات من است و نیازی به اثبات دیگری نیست. در مقابل
هایدگر سارتر قرار دارد. سارتر از منظری دیگر به دیگری نگاه میکند. کار سارتر
پدیدارشناسی اگزیستانسیالیستی است. در دوره اول سارتر دیگری را دوزخ میداند، زیرا
ما ناچاریم دیگری را بپذیریم. مسئله مهم این است که در عین نیازی که من به دیگری
دارم، دیگری محدودکننده آزادی من است. وارد حوزه پست مدرن نمیتوان شد، زیرا وقت
زیادی میطلبد، نگاهها در فلسفه های غربی متفاوت است اما تمرکز روی بحث دیگری در
فلسفه معاصر مسجل است. در بحث گفتوگوی بینافرهنگی بحث دیگری برجسته میشود.
کتاب من و جز من چند محور زیادی دارد.
یکی اینکه چرا به جای من از اسم ظاهر استفاده میشود، شکاف من و جز من، تفاوت من
با انسان، چگونگی یگانگی من و انسان در ماهیت انسان. من بیش از آنکه اندیشه باشد،
اندیشیدن است. نقد دیدگاه مادیمسلکان و نسبت میان معنی و من. استاد در این کتاب
می گویند من نه بدن است و نه روح زیرا ما می گوییم روح و نفس من. من بدیهی و
غیرقابل مشاهده و بنابراین واحد و بسیط است. وجود من باعث می شود که من به ما شما
و ایشان تصریح کنم. من آیینه هستی و واسطه ظهور مطلق است. جز من نوعی از خود
بیگانگی انسان است. میفرمایند آیا بین جزمن و من دوگانگی وجود دارد؟ در بحث اتحاد
عالم و معلوم ایشان این بحث را حل میکنند. چون عالم و معلوم متحدند، من و جزمن
وحدت نسبی میتوانند داشته باشند. من همان اندیشیدن است. اندیشیدن نوعی کنش است
بنابراین من فعلی است که انجام داده میشود.
ایشان در این کتاب تصریح میکند: من
دروازه ورود به عالم حضور است و این عالم جز در من نمیتواند در عالم دیگری حضور
داشته باشد. ایشان به من مطلق اشاره میکنند که بسیط مجرد است و هیچ قیدی را به
خود راه نمیدهد.
مصطفوی با بیان اینکه نظرات استاد در این کتاب پرسشهایی را ایجاد میکند، گفت:
حال باید از ایشان پرسید که این من چه نسبتی با من مطلق دارد؟ آیا من میتواند از
خود تجربهای پیدا کند. ایشان گفتهاند با شهود این امکان وجود دارد؟ آیا این شهود
مانند چیزی است که فیشته میگوید.
وی در پایان گفت: استاد میفرمایند من
تشخص دارد و بنابراین هم کلی است و هم جزئی، این بسیار مهم است که وقتی میگوییم
من مطلق است کلی و جزئی است و این نیاز به توضیح دارد. انسان چه نسبتی با من مطلق
بسیط دارد؟ آیا انسان نسبت به وجود مطلق جز من حساب میشود؟ مضامین بسیار زیادی در
این کتاب دکتر دینانی وجود دارد که میتواند دستمایه گفتوگو با فلسفه غرب باشد.
ویژگیهای کتاب «فراز و فرود فکر
فلسفی» در بیان خانم دکتر شهین اعوانی:
شهین
اعوانی، معاون پژوهشی و تحصیلات تکمیلی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در ادامه
این مراسم درباره کتاب فراز و فرود فکر فلسفی سخنرانی کرد و فرمودند: ابراهیمی
دینانی در ابتدا و پیش از هر چیزی سعی می کند خوب بفهمد و پس از خواندن یک کتاب
حسابی با آن درگیر میشود. علاوه بر اینکه به مسائل روز بسیار توجه دارند و فکرشان
بسیار به روز است. به عنوان مثال به تازگی در دانشگاه وین مطرح شده که نشستی
درباره اینکه «میان» در موضوع گفتگوی میان فرهنگی کجاست، برگزار شود این در حالی
است که ابراهیمی دینانی در کتاب فراز و فرود فکر فلسفی به این موضوع پرداخته است و
میان را تعریف کرده است.
ابراهیمی دینانی فیلسوفان غربی را خوب
خوانده و آنها را تحلیل و تلفیق کرده است. یکی دیگر از ویژگی های ایشان این است که
دائما دنبال پرسش و پاسخ است و فلسفه را در جستجو می بیند.
ویژگیهای کتاب «اختیار در ضرورت
هستی» در بیان جناب آقای حمیدزاده:
جناب
آقای مجیدزاده در این مراسم به معرفی کتاب «اختیار در ضرورت هستی» پرداختند.
وی با بیان اینکه این اثر استاد با دیگر آثار استاد ارتباط دارد، فرمودند:
تمام مطالب ایشان در هر یک از آثارشان منعکس شده است، از این رو اندیشه ایشان
دارای عنصر پویایی است. ما در عالم ضرورت زندگی میکنیم. هر چه هست اول باید وجوب
یابد بعد وجود پیدا کند و وجوب و وجود با هم مساوق هستند، در این صورت اختیار چه
معنایی دارد؟ این مسئله در این کتاب مورد تحلیل قرار گرفته است.
یکی از بحثهای اساسی در فلسفه مناط
ثلاثه است و هر امری در این جهان واجب، ممکن و یا ممتنع است. ضرورت، حاکم بر این
سه است. واجب، ممکن و ممتنع ضرورتا واجب، ممکن و ممتنع هستند. یکی از چهرههایی که
ضرورت خود را نشان میدهد، اختیار است.
این وحدت است که خود را در کثرت نشان
میدهد و همین طور این قدیم است که خود را در حوادث نشان میدهد. کمال ضرورت تحقق
اختیار است و اگر اختیار نبود ضرورت محدود بود. اختیار وجوبا وجود دارد و بنابراین
خود اختیار اختیاری نیست.
بحث دیگری که مطرح است، تفاوت میان
آزادی و اختیار است. ایشان معتقدند که برخی آزادی را آزادی از شهوات میدانند و
برخی آزادی را انتخاب شهوات میدانند. ایشان معتقدند که آزادی مانند یک شی نیست که
ما آن را تملک کنیم. آزادی یکی از وجوه وجود انسان است. هر جایی که وجود و آگاهی
تحقق داشته باشد، آزادی معنا مییابد که اوج آن در ذات مقدس ربوبی است. از نظر
ایشان اختیار ملازم با مسئولیت و تکلیف است . دینانی همواره در حال شدن است.
ویژگیهای «روش فکری استاد دینانی» از
زبان حجت الاسلام و المسلمین استاد خسروپناه:
در
ادامه این نشست، حجتالاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه، رییس موسسه حکمت و
فلسفه ایران به تجلیل از مقام غلامحسین ابراهیمیدینانی پرداختند. و فرمودند:
جهت ارائه مباحث این جلسه از شب گذشته
تا نزدیک سحر دوازده اثر دکتر دینانی را بررسی کردهام، گفت: آثار استاد را می
توان به دو دسته تقسیم کرد که دسته اول بر دسته دوم عمدتاً تقدم دارند. دسته اول
این آثار معرفی شخصیت های فکری، فیلسوف و متفکر جهان اسلام است. ایشان سهروردی،
غزالی، ابن رشد، جلال الدین دوانی، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن سینا را در کتاب های
مستقل معرفی کرد. اما سوال آن است که آیا استاد این شخصیتها را تصادفی انتخاب کرده
است؟ من اصلاً چنین گمانی نبردم چرا که هر کدام از این شخصیت ها در جهان اسلام
تاثیر بسزایی گذاشتند.
برای مثال بارها گفتهام اگر به
اندیشه تمدن اسلامی بنگریم از مصادیق بزرگ آن خواجه نصیر است و من از استاد
درخواست می کنم در مورد ابن عربی و ملاصدرا نیز کتاب مستقلی بنویسند. از این جهت
دو فیلسوف مذکور را نام بردم چون استاد زمانی که با یک فیلسوف مواجه می شود با او
درگیر می شود و او را به چالش می کشاند و در واقع او را استنطاق می کند و نظام
معرفتی از این کار استخراج می کند.
من کمتر کسی را دیدم که از ملاصدرا
بپرسد، او جسماش در لحد آرمیده اما زنده است، زنده بودن یک اندیشمند به اندیشه
اوست و هرچه که اندیشه او را استنطاق کنیم بیشتر نصیبتان می شود. همچنین در مورد
ابن عربی نیز مطالب ضد و نقیضی نوشته شده و نگاه دکتر دینانی در خصوص ابن عربی
بسیار ارزشمند خواهد بود.
دسته دوم از آثار دکتر دینانی موضوعات
حکمی و فلسفی است، اکثر آثار ایشان در این سال ها به موضوعات حکمی، عقلانیت و
معنویت اختصاص داشته است. اما سوال این است که استاد این موضوعات را تصادفی انتخاب
کرده است؟ استاد به چالش های اساسی انسان معاصر پرداخته اند و جدی ترین
بحث معرفت شناسی در جهان معاصر از محسوس تا معقول است. همچنین مساله اختیار از
جدی ترین مسائل روزگار ماست نَه ما به عنوان ایرانی بلکه به عنوان انسان معاصر.
از استاد درخواست می کنم در مورد ربط
عقل و دین، نیز کتابی بنویسند، چرا که می توانند تعامل عقل و دین را با نگاه پرسش
گرانه خود توضیح دهند؛ همچنین می توانند در خصوص نسبت رئالیسم و ایده آلسیم
کتابی مستقل بنویسند. من تا اینجا یک نگاه مختصری در خصوص آثار ایشان گفتم، حال می
خواهم در مورد شخصیت استاد نکاتی را بیان کنم. نکته اول اینکه مهترین دغدغه استاد
عقلانیت است. برخی می گویند جامعه ما نیاز به اخلاق و معنویت دارد اما منشاء
رفتارهای غیراخلاقی فقدان عقلانیت است، ام المسائل، ضعف اخلاقی نیست بلکه ضعف
عقلانیت است. عقلانیت خرافه را می زداید، افزود: ما در عالم مدرن، خرافه زیادی
داریم. این همه عرفان های کاذب شکل گرفته است، این به ضعف عقلانیت باز می گردد.
اکثر این گروههای معنویت گرا یا عقل گریزند یا عقل ستیز و به همین دلیل مریدان
فراوانی دارند.
نکته دوم اینکه به نظرم استاد در طول
عمر علمی خود همواره به دنبال تاویل خویش بوده است نه تاویل حکمت، فلسفه و دانش.
برخی آدم ها وقتی با اندیشه و حکمتی مواجه می شوند تلاش می کنند آن اندیشه را
تاویل کنند، چنین انسانی همیشه در جا می زند اما کسی که خود را تاویل می کند،
مرتب تعالی پیدا می کند و همیشه در حال شدن است. دینانی امروز با دینانی دیروز
متفاوت است. دینانی همیشه در حال شدن است چون همیشه در حال تاویل شدن است.
نکته سوم در مورد استاد این است که
بسیار پرسش گر است؛ می توان گفت دکتر دینانی به معنای واقعی فیسلوفِ پرسش گر است و
ادای این کار را در نمی آورد. من از شاگردان ایشان تقاضا دارم در مورد منظومه فکری
دکتر دینانی کار کنند، آدم هایی که اندیشه ساز هستند خودشان منظومه فکری شان را
مدون نمی کنند و منظورم از منظومه نظام معرفت شناسی است. پیشنهاد دیگرم آن است که
یک محقق بیاید و تفسیر حکمی که ایشان از مقوله های قرآنی دارند را کار کند و به
صورت مقاله یا کتاب استخراج کند.
ما فلسفه را برای چه می خواهیم؟ اگر
قرار است که دلمان را با مباحث انتزاعی خوش کنیم و یک سری اصطلاحات را بدانیم این
کافی نیست، تعالی هست ولی کافی نیست، امروز در حوزه علوم انسانی پرسش های فراوانی داریم
که حل نشده و معتقدم که مباحث استاد این ظرفیت را دارد که مبنا برای حل برخی مسائل
شود. استاد به مقولاتی پرداخته که نیاز و ضرورت امروز بشر است.
وی در پایان گفت: ایشان بسیار
پرسشگرند. میتوان گفت دینانی فیلسوف پرسشگر است. ایشان به معنای واقعی پرسشگرند و
ادای این کار را در نمیآورند.
در ادامه این مراسم ضمن رونمایی از
کتاب جدید استاد دینانی، حضرت استاد به دلیل نزدیکی با اذان مغرب جملاتی کوتاه
برای حاضران صحبت و فرمودند: وقت کم است و دو حدیث را می خوانم که امالمسائل است:
«من عرف نفسه فقد عرف ربه»، کسی که خود را نشناسد محال است که خدا را بشناسد. حدیث
دیگر از امیرالمومنین مولا علی(ع) که فرمودند: «وای بر کسی که دو روزش یکسان
باشد».