بزرگداشت پروفسور شریف حسین قاسمی در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
مراسم بزرگداشت استاد دانا، ادیب
توانای دانشگاه دهلی و پژوهشگر نستوه، پروفسور شریف حسین قاسمی با حضور علما،
استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش روز یکشنبه 28 شهریورماه 1395 در
تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار گردید.
در این مراسم که با حضور شخصیتهای
علمی و فرهنگی همچون دکتر محمدمهدی مظاهری، مشاور عالی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛
پروفسور عبدالقادر هاشمی، استاد بازنشسته دانشگاه جواهر لعل نهرو؛ حجتالاسلام و
المسلمین سید هادی خامنهای، رئیس پژوهشکده تاریخ اسلام و دوستداران علم و دانش
برگزار شد، دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ دکتر غلامعلی حداد
عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ دکتر کریم نجفی برزگر، معاون فرهنگی
اجتماعی و دانشجویی دانشگاه پیامنور؛ دکتر رضا مصطفوی سبزواری، عضو هیأت علمی
دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر نرگس جابرینسب، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
به بیان دیدگاههای خویش نسبت به این استاد فرزانه پرداختند و مقام علمی، ادبی و
اخلاقی وی را تکریم کردند.
متن سخنرانی دکتر مهدی محقق بدین شرح است:
من ضمن خوشامدگویی به حضار محترم که در این مجلس بزرگداشت و تکریم یکی از استوانههای
علمی که در کشور دوست ما هندوستان سالیان دراز به ترویج زبان و ادبیات فارسی
اشتغال داشتند.
سخنرانی خود را با این شعر از فرخی سیستانی آغاز میکنم.
خاری که به من درخَلَد اندر سفر
هند به چون به حضر،
در کف من، دستهٔ شببوی
من اگر در سفر هند خارها پایم را زخم
کنند برای من بهتر است از آن که در خانه بنشینم و در دست من گل شب بویی
باشد.
درباره رابطه ایران و هند باید بگویم از دیرباز برقرار بوده است. ارتباط معنوی بین
کتاب دینی ما اوستا و وداهای هندی وجود دارد و شباهت مطالب این کتابها به وسیله
دانشمندان ذکر شده است تا به زمانهایی برسد که کتابهای علمی و ادبی مانند کتاب
رامایانا و کتاب مهابهاراتا از زبان سانسکریت به زبان فارسی ترجمه شد. این فرهنگ،
فرهنگ هندی بود که وارد مملکت ما شد.
بعد از اسلام هم علومی که در هند بود
به وسیله دانشمندان ما اقتباس شد. شاهدش کتاب ابوالحسن علی ابن سهل ربان طبری است
که کتاب پزشکی است. در آخر این کتاب فصلی دارد تحت عنوان مختصری از پزشکی هندی و
در آن جا از دو کتاب مهم پزشکی هندی نقل قول میکند. همچنین علوم دیگری که از هند
وارد ایران شد. در ستارهشناسی در نجوم و ریاضیات.
کتابی در موزه بریتانیا هست تحت عنوان
«ضرب و تقسیم به روش هندوان» و همچنین سایر علوم این ارتباط بوده است که مهمترین
آن کلیله و دمنه است که به زبان سانسکریت بوده و به زبان پهلوی و از آن به عربی
ترجمه شد. در حدود 40 صورت کلیله و دمنه موجود است. چه به شعر و چه به نثر.
هرکه نامخت ازگذشت
روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
بس که برگفته پشیمان بودهام
بس که برنا گفته شادان بودهام
اصل کتاب کلیله و دمنه رودکی باقی
نمانده است ولی در کتب لغت اشعاری از آن نقل شده است.
بنابراین این احتساب و این تفاهم میان هند و ایران بوده است. در آن زمان که زبان
فارسی زبان رسمی و زبان دیوانی و اداری هندوستان بوده است و کتابهایی در علوم
مختلف باقی مانده است. حتی کسانی که در ستارهشناسی و علوم نجوم مطالعه دارند کلمه
«سند هند» را شنیدهاند که در تفسیر آن نوشتهاند «راستی که کجی در آن راه نیابد»
این وارد اسلام و ادبیات عرب شده است. بنابراین این ارتباط از لحاظ زبان ادامه
داشته است، بسیاری از لغات از زبان هندی به زبان سانسکریت وارد زبان فارسی شده
است. ما خیلی سپاسگزاریم از استادانی که زبان فارسی را در نقاط مختلف ترویج میکنند
و زنده نگه داشتند که برخی از آنان را من میشناختم مثل مرحوم پروفسور سید حسن
عابدی و دکتر یونس جعفری که به تازگی فوت کردند و استاد اظهر دهلوی که از
دانشجویان خود من در تهران و بعدها رئیس انجمن سراسری زبان فارسی بودند.
این ارتباط هند و ایران یک ارتباط محکمی بوده است و به مرور زمان از بین نرفته است
و اکنون نیز به همت استادان بزرگی مثل استاد شریف حسین قاسمی این زبان در آنجا
زنده نگه داشته شده است. از جمله کتابهایی که چاپ میکنند، کتابهایی فارسی که
تصحیح کردند و مقالاتی که درباره ادبیات فارسی نوشتهاند.
این وظیفه ما بود که این مراسم را برگزار کنیم و خوشحال هستیم که استاد شریف قاسمی
فرصت نمودند و به ایران تشریف آوردند.
بسیاری از تمثیلهایی که از عطار و سنایی در کتب ادبی ما است از سانسکریت گرفته
شده است. من زمانی با وزیر فرهنگ هندوستان ملاقات کردم و ایشان از من برای شرکت در
کنگره ملی سانسکریت دعوت کردند. من گفتم که من حتی یک کلمه از سانسکریت بلد نیستم.
ایشان گفتند که شما درباره کلیله و دمنه صحبت کنید که به 40 صورت به عربی و فارسی
عرضه شده است و از زبان سانسکریت به زبان پهلوی و از آن به عربی و از آن به فارسی
و صورتهای مختلف درآمده است.
من قبول کردم در آن کنگره بینالمللی سانسکریت شرکت کنم و بعداً در ضمن سخنرانیها
متوجه شدم که بسیاری از تمثیلهایی که در عطار هست در زبان سانسکریت بوده است. از
جمله این تمثیلها یک تمثیلی آورده است که نفس و بدن در کار نیک و کار بد هر دو
شریک هستند. نمیشود کسی کار بد کند و بگوید که بدن من میخواست و روح من بیزار
بود. روح و بدن هر دو شریک هستند.
کوری بود که میخواست دزدی کند و چون کور بود نمیتوانست فرقی میان مس و طلا
بگذارد و ناچار بود شخصی را که پا نداشت روی دوش خود سوار کند و بگوید تو اشیاء
قیمتی را انتخاب کن و با هم تقسیم میکنیم.
این دو نفر گرفتار و دستگیر شدند. شخص کور گفت من که چشم ندارم و تقصیر اوست که
اشیاء قیمتی را انتخاب کرد. و شخص دیگر گفت من نیز نمیتوانم راه بروم و او مرا
برده است و تقصیر اوست. قاضی گفت شما هر دو مقصر هستید و نقص همدیگر را تکمیل
کردید. و با کمک هم دزدی نمودید. این تمثیل را عطار از برای این که جسم و
جان هر دو در کارهای بد و نیک شریک هم هستند، میآورد.
در هرحال ما خوشحال میشویم که استادان دیگر را هم از هندوستان در اینجا زیارت
کنیم. چون که پیش از این هم ما از استادان بزرگ هندی دعوت کردیم و این ارتباط
دائمی بوده، هست و خواهد بود.