وارثان آثار بوعلی در کدام کشورند؟/ حکیم هزاره‌ها از تکفیر تا افتخار

وارثان آثار بوعلی در کدام کشورند؟/ حکیم هزاره‌ها از تکفیر تا افتخار
توکل دارائی: یک: اول شهریورماه در تقویم ملی ما، روز بزرگداشت ابوعلی، حسین بن عبدا...، ابن‌سیناست. نام حجّت‌الحق، بوعلی، آنچنان پرآوازه و شکوهمند است که میراث او در گستره گیتی در هزاره گذشته به انحای مختلف مورد رجوع و وثوق بوده است.

 

 

در پزشکی، قانون بوعلی حرف نخست و آخر را می‌زند و قریب 500 سال، دایرة‌المعارف پزشکی در شرق و غرب عالم بوده است.


هر چند امروز پزشکی نوین با استفاده از ابزار حیرت‌انگیز و کمک‌کننده به شناسایی میکروب‌ها و بیماری‌ها سیطره بلامنازعی پیدا کرده است، اما نفس‌های گرم و حتی امیدوارکننده طب قدیم و بویژه طب اسلامی- سینوی در گوشه‌گوشه کره خاکی همچنان نویدبخش درمان با این‌گونه از روش مداواست که به پزشکی نیاکان شهره یافته است.


در فلسفه، علوم عقلی، ریاضیات و شعبه‌های آن نیز، شیخ ما ید طولانی داشته و جهان‌های معنایی که به روی بشریت گشوده است، همچنان برای اعتلای زیست اخلاقی- انسانی مورد نیاز است.


بشر امروز با وجود پیشرفت‌های محیرالعقول در صنایع گوناگون و پا نهادن بر کُرات دیگر به راهنمایان و راهبرانی از جنس شیخ‌الرئیس محتاج است که در روند صعود به قله‌های دانش از هدف اصلی که همانا تعالی بشر و خدمت به سعادت اوست غافل نشود.


دو: بوعلی؛ پورسینا و ثمره فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی است. او که در بخارا رشد یافت، در فرهنگ ایرانی آن روزگار زیست و جان پاکش در همدان به عرش اعلا پر کشید.


با این حال در این سال‌هایی که تفاخر به گذشتگان در جای‌جای جهان رشدی عجیب و غریب پیدا کرده، مدعیانی که او را از آنِ خویش می‌دانند، شیخ‌الرئیس را پناهگاه هوّیت و بودنِ کشور و ملتشان تعریف می‌کنند.


از ازبکستان تا ترکیه و حاشیه خلیج‌فارس، هر یک به واسطه‌هایی چون زادگاه، گذرگاه، لهجه، تحریر کتاب به زبان عربی و... بوعلی را فرزند خویش می‌خوانند.


از آن طرف کشورهای دیگری هم از شرق و غرب عالم پیدا می‌‌شوند که فارغ از این انتسابات از ثمره فکر و اندیشه و میراث شیخ، همچنان بهره می‌برند.


مثال خیلی واضحش طرح در حال انجام تصحیح الهیات شفا با بودجه 2/1 میلیون یورویی اتحادیه اروپا در شهر پیزای ایتالیاست که بدون این تفاخرهای بی‌حاصل، در جست‌وجوی شناخت دوباره از آثار و رساله‌های بوعلی است.


یا همین احیای طب سنتی- سینوی که باعث رجوع بیش‌ از پیش کشورها به درمان‌های مبتنی بر این روش است و گفته می‌شود درمان‌های پزشکی سنتی در غرب از حد یک چهارم نیز گذشته است، نشان از زنده بودن میراث ماندگار این طبیب هزاره‌هاست.


می‌ماند ما ایرانیانی که بدون هر حاشیه و حرف و حدیثی، میراث‌دار آن ابرمرد بزرگ جهان علم هستیم و آرامگاه او را در شهر هگمتانه، دست‌کم یک بار در طول عمر زیارت کرده‌ایم.


بسیاری از کشورهایی که مدعی میراث شیخ‌الرئیس هستند؛ بی‌تردید در زمینه فلسفه نمی‌توانند ادعایی قابل اثبات داشته باشند. میراث و مکتب فلسفی بوعلی در هزاره گذشته در ایران گسترش و نمو یافته و حکمای ایران‌زمین یکی پس از دیگری میراث‌دار حکمت سینوی بوده و نسل‌به‌نسل به آیندگان منتقل کرده‌اند.


رشد و توسعه فلسفه اشراق و صدرا و ادامه‌دار بودن حکمت سینائیان مسلمان تا عصر ما که به قول بزرگان این حوزه تنها در جغرافیای ایران لاینقطع بوده است، دست مدعیان را جز در تبلیغات و پروپاگاندا کوتاه و خالی می‌کند.


حتی اکثر کشورهای عربی فاقد تفکر فلسفی اسلامی‌اند که ثمره این کمبود، به سر برآوردن تحجر و خشک‌مغزی و حدیث‌گرایی و ظهور گروه‌های تندرویی چون طالبان و داعش و بوکوحرام منجر شده است.


اما از نظر ترویج طب سینوی نمی‌توان با قاطعیت از رشد و اعتلای این نحله از میراث ابن‌سینا در ایران سخن گفت. با گذشت بیش از یک سده از حذف طب قدیم در فرایند آموزش پزشکی کشور هنوز مخالفان پر و پا قرص طب سنتی- سینوی به قدری در بدنه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی وزارت بهداشت و سایر دستگاه‌های علمی نفوذ و قدرت دارند که هرگونه تلاش برای احیای طب سینوی را محکوم به شکست یا ناکامی می‌کنند. در این رقابت جهانی برای نسخه‌نویسی و درمان به وسیله طب سنتی- سینوی جایگاه ایرانیان در رتبه‌های پایین قرار دارد و میراث طبی شیخ‌الرئیس در کاغذبازی‌های نافرجام وزارت بهداشت به مظلومیت و بی‌توجهی دچار شده است.


اگر مدعی هستیم که ابن‌سینا از آنِ ماست "که قطعاً چنین است" باید فراخور این ادعا برای استفاده و بهره‌مندی از میراث شیخ‌الرئیس در همه زمینه‌های علم و دانش "از پزشکی و سلامت و حکمت و ریاضی و امور اجتماعی و ..." شرایط لازم را فراهم کنیم.


نگاهی کوتاه به عملکرد مسئولان امر در حوزه پژوهش پزشکی و حتی فلسفی، نشانی از جدیت ندارد و جز وعده‌هایی همیشگی و تکراری حاصلی دیده نشده است.


سه: مخاطب این نوشتار همه دلسوزان و فرهنگ‌دوستان ایرانی با هر تخصص و تجربه و نگاه است. کسانی که بوعلی، مولوی، حافظ و سعدی و نظامی را میوه تمدن ایرانی می‌دانند، می‌بایست هم علم و آگاهی خود را از عمق علم و میراث این گذشتگان حاضر و ناظر ما، بیشتر از پیش کنند و هم در هر جا که دستشان می‌رسد، برای عمل به میراث آنان گام‌هایی هرچند کوچک بردارند.


بوعلی، این نابغه اعصار و دهور برای معرفی خود احتیاجی به ما ندارد. او در عین مظلومیت قرن‌ها را در نوردیده و با وجود برچسب‌های ناجوانمردانه‌ای چون تکفیر و تفسیق، بزرگان حکمت او را پرچمدار عقلانیت دینی می‌دانند و زنده‌تر از هر تهمت زننده‌ای بر تارک احترام مسلمان و غیر مسلمان نشسته است.


اما؛ این ماییم که به بوعلی نیازمندیم برای حضور و ظهوری شایسته در جهان علم و دانش. اگر می‌خواهیم ایران سرافراز همچون تاریخ بالنده‌اش، مأمن و مرکزی برای پرورش "پسر سینا"باشد؛ باید بیش از هر زمانی برای شناخت صراط علمی- فرهنگی بوعلی‌ها جهد و تلاش کنیم.


چهار: بوعلی و میراث حکیم هزاره‌ها متعلق به کسانی است که از آن استفاده می‌کنند؛ فارغ از اینکه نسبت خونی و قومی و جغرافیایی با او داشته باشند.


بزرگانی چون بوعلی به همه بشریت تعلق دارند؛ کسی نمی‌تواند آنها را مصادره کند. اگر می‌خواهیم وارث واقعی بزرگانمان باشیم؛ راهی جز تعمیق و گسترش شناخت سیره، روش و منش آنان نداریم. راهی که نجات‌بخش ما در جهان پرآشوب کنونی است. همین.

 

 

 

۲ شهریور ۱۳۹۵ ۰۹:۳۷
روابط عمومی و امور بین‌الملل بنیاد بوعلی‌سینا |
تعداد بازدید : ۱,۵۹۴
کد خبر : ۵۰۲

ارسال نظر


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم اینجا کلیک کنید.

همدان - بنای آرامگاه بوعلی‌سینا - ساختمان اداری بنیاد بوعلی‌سینا

 ۹۸۸۱۳۸۲۶۳۲۵۰+ -  ۹۸۸۱۳۸۲۷۵۰۶۲+

info@buali.ir

برای دریافت پیامک‌های بهداشتی در زمینه طب سینوی، کلمه طب را به شماره ۳۰۰۰۱۸۱۹ ارسال کنید