چهره ماندگار فلسفه گفت: حکیم ابوعلی سینا معتقد است انسان مادامی که خود را نشناسد بیرون از خود را نمیتواند بشناسد، چرا که انسان به حضور خودآگاهی دارد و این علم حضوری باعث میشود از درون به شناخت بیرون برسد.
به گزارش روباط
عمومی و امور بینالملل بنیاد بوعلیسینا به نقل از گروه آیین و اندیشه خبرگزاری
فارس، غلامحسین ابراهیمی دینانی، چهره ماندگار فلسفه ایران و عضو مؤسسه پژوهشی
حکمت و فلسفه ایران در برنامه اخیر معرفت (شبکه چهارم سیما) درباره مسئله شناخت و
شناخت شناسی عنوان کرد: امروز دنیا به اپیستمولوژی یا شناخت شناسی بسیار اهمیت میدهد.
یعنی ما اگر میخواهیم خود را بشناسیم باید جهان را بشناسیم، حکمای ما این را از
قرون قبل مطرح کردند.
وی در ادامه
گفت: ما قبل از اینکه بخواهیم جهان را بشناسیم باید خود را بشناسیم و این مسئله
خیلی مهمی است. انسان ، انسان به شناخت است. جهان انسان به تصورات او بستگی دارد
هر انسانی یک جهان خاص خود را دارد یعنی یک انسان بیش از تصوراتی که از جهان دارد،
نمیتواند جهان را بشناسد.
دینانی با بیان
اینکه موجودی که جهان را نمیشناسد اگر چه در جهان است اما جهان را ندارد مثل
حیوانات و نباتات، افزود: اینها در جهان هستند اما جهانی ندارند ولی انسان هم در
جهان است و هم جهان دارد چرا که جهان را میشناسد. حال بحث این است برای اینکه ما
جهان را بشناسیم آیا باید اول جهان را بشناسیم و سپس درون خود را بشناسیم نظر دیگر
این است که تا مادامی ما درون خود را نشناسیم بیرون از خود را نمیتوانیم بشناسیم؟
چهره ماندگار
فلسفه ایران گفت: به نظر میآید که ابن سینا معتقد است انسان مادامی خود را نشناسد
بیرون از خود را نمیتواند بشناسد چرا که انسان به حضور خود آگاهی دارد و این علم
حضوری قدری مشکل است. علم حضوری تصور و اکتسابی نیست اما هر کسی به طور فطری و
غریزی بدون اینکه با جهان ارتباطی داشته باشد، خود را مییابد و این همان حضور
است. مادامی انسان خود را نیابد نمیتواند جهان را بشناسد. پس خودشناسی در مرحله
اول قرار دارد.
وی یادآور شد:
خودشناسی روانشناسان امروز تا حدودی متفاوت از خودشناسی فلسفی است خودشناسی که ابنسینا
معتقد است جنبه حضوری دارد درحالیکه خودشناسی روانشناسان امروز از راه گفتار و
کردار و حالات و اعمال است اما آنچه ابن سینا میگوید این است که انسان به حسب
ذات، آگاهی به خود دارد. همیشه این معرفتهای فلسفی تا حدودی با معرفتهای علمی
متفاوت است، البته اینکه علم و فلسفه دو تا هستند هم همین است چراکه شناخت
فلسفی یک شناخت و شناخت فلسفی امر دیگری است.
دینانی با تأکید
بر اینکه در فلسفه باید آنچه در بیرون است را در خود بیابیم تا آن را بشناسیم،
توضیح داد: فلسفه معتقد است که انسان، جهان را در درون خود میآورد و اینجاست که
انسان باید خود را بشناسد تا جهان را بشناسد. انسان از بام تا شام که بیدار است در
حال کار و تلاش و کوشش است بهرحال همه این تلاشها برای شخص خود فرد است و خیلی
افراد هستند که جز برای خود کاری نمیکنند اما انسانهای دیگری هم هستند که
برایشان خدمت به خلق مهم است و دسته سوم نیز انسانهایی هستند که کارهایشان را
برای رضایت خداوند انجام میدهند.
وی با بیان
اینکه مؤمن انسان اخلاقی است اما هر انسان اخلاقی هم مؤمن نیست، گفت: نام این
دسته سوم را «مؤمن» میگذاریم، یعنی کسی که برای ایمان کار میکند حال از بین این
سه گروه مردم، دسته سوم هستند که کار متعالی انجام میدهند. بنابراین انسانِ دسته
اول کسی است که فقط خود را در نظر میگیرد اما دومی و سومی ضمن اینکه خود را در
نظر میگیرند خلق و خدا را نیز در نظر میگرفتند.