تقریبا از قرن ششم به بعد جریان دیگری
در تصوف پدید آمد که مقدمات آن پیش از آن در آثار برخی عرفا و صوفیان آشنا با کلام
و فلسفه پدیدار شده بود و آن همانا تبیین نظری از آگاهی ها و دریافت های شهودی
عارفان و صوفیان دربارۀ حقیقت جهان و انسان بود. شاید رواج فلسفه و تشخصی که اهل
فلسفه لااقل در نظر برجستگان و فرهیختگان یافته بودند سبب شد تا برخی صوفیان به
دفاعی نیمه فلسفی از مبانی تصوف برخیزند همچنان که در گذشته برخی از مؤلفان صوفی به
سبب رواج کلام در عصر خویش به دفاع کلامی از تصوف در آثار خود برخاسته بودند. بدین
ترتیب رفته رفته جریانی که به نام عرفان نظری شهرت یافت در تصوف ظاهر شد که بیشتر
به جای ارائۀ برنامۀ عملی برای سیر در مراحل و منازل و رسیدن به مقامات و احوال و
نیل به توحید و فنا به تشریح نظری این مقامات یعنی وحدت، شهود، فنا و عشق می
پرداخت.
حکمت از مهمترین مفاهیم در فرهنگهای
گوناگون است؛ در فرهنگ اسلامی نیز این مفهوم جایگاه ویژهای دارد و در بخشهای
مختلف این فرهنگ بروز یافته است. تصوف و عرفان اسلامی از مؤلفههای اساسی فرهنگ
اسلامی است و شناخت جایگاه حکمت در این فرهنگ حتی اگر ممکن باشد، بدون توجه به
مفهوم حکمت در تصوف و عرفان اسلامی ناقص است.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل
بنیاد بوعلیسینا به نقل از مرکز پژوهشی میراث مکتوب، سال گذشته کتاب "مفهوم
حکمت در تصوف و عرفان اسلامی"، تالیف خانم پروانه عروجنیا، به منظور آشنایی
با جایگاه حکمت در فرهنگ اسلامی به جاپ رسیده است.
فهرست مطالب این کتاب به شرح زیر است:
پیشگفتار
مقدمه
فصل اول: مفهوم حکمت در تصوف اولیه
(تا پایان سدۀ پنجم)
فصل دوم: حکمت در تصوف سدۀ ششم و هفتم
فصل سوم: حکمت در عرفان نظری
در فصل اول ابتدا با توجه به برخی
شواهد حاکی از قدمت حکمت و حضور برخی حکما در سدههای اولیۀ ظهور نشان داده میشود
که تصوف تنها جریان معنوی و عرفانی در ایران نبوده است. به همین سبب در بحث «حکمای
شرق» و «ویژگیهای حکمت و حکما از نظر حکمای شرق» به طور جداگانه ابتدا به زندگی و
احوال کسانی که در سدههای اولیۀ اسلام با لقب حکیم نامبردارند و سپس به آرای آنان
دربارۀ حکمت و حکیم پرداخته شده است. در بحث «حکمت در تفاسیر صوفیان» نیز به طور جداگانه
مفهوم و اهمیت حکمت در سدههای اولیۀ اسلام در تفاسیر صوفیان تا قرن چهارم و سپس
این مفهوم در متون تعلیمی اهل تصوف در سدۀ چهارم و پنجم بررسی میشود.
در فصل دوم به مفهوم حکمت در متون
تعلیمی صوفیه تا پایان قرن هفم پرداخته شده است و سپس به سبب ویژگیهای خاصی که
تصوف رفتهرفته بعد از قرن پنجم یافت، از جمله شهرت و گسترش تصوف و ورود بیشتر عشق
در آن، این بحث را در ادبیات عرفانی فارسی در سدههای ششم و هفتم (در آثار سنایی و
عطار و مولوی) پی گرفته شده است.
در فصل سوم در بحث «حکمت در نگاه ابن
عربی و شارحان وی» به طور جداگانه به عرفان نظری ابن عربی و مفهوم حکمت در این
مکتب مهم و تقریباً فراگیر در تصوف پس از قرن هفتم پرداخته شده و به دنبال آن به
سبب تأثیر ابن عربی بر مکاتب عرفانی در میان شیعه در بحث «پیروان شیعی ابن عربی»
به پیشینۀ این مکاتب پرداخته شده و سپس مفهوم حکمت و حکیم نزد عرفا یا حکمای شیعی
متأثر از عرفان نظری بررسی شده است. در انتها نیز مفهوم حکمت و ویژگیهای آن در
تصوف جمعبندی شده است.