در دنیای امروز کمتر ملتی است که به
مفاخر گذشته خود توجه نکند، زیرا یکی از علایم حیات و زنده بودن ملتها ملتفت بودن
و توجه داشتن به مفاخر ملی آنهاست که این گذشتگان با وجود گذشت روزگار و سیر زمان
و وقوع حوادث ناگوار با هزاران خون دل برای آیندگان خود به میراث گذاشتهاند.
در همین زمینه و به مناسبت سالروز وفات ابنسینا در تیرماه، خبرگزاری فارس به
گفتگو با آیتالله غیاثالدین طه محمدی، رئیس بنیاد علمی و فرهنگی بوعلیسینا
پرداخته که مشروح آن در پی میآید.
* حضرت استاد لطفا
به عنوان نخستین سؤال بفرمایید بوعلی سینا و حکمت سینوی چه جایگاهی در فلسفه
اسلامی دارد؟
ـ بوعلی از نظر
علمی و جهاد علمی شخصیتی بینظیر است و نوشتار و کتابهای بهجا مانده از این
نابغه بینظیر علمی در جهان بیهمتا است. امام خمینی(ره) در یکی از کتابهای
عرفانی خود عظمت این مرد را اینگونه تعبیر میکند: «وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا
أَحَدٌ»؛ هیچ کس او را همتا نیست.
البته غیر از
امام معصوم، هر انسانی دارای اشتباهاتی است. بشر فارغ از اشتباه نیست و امام خمینی
نیز به این آسانی از کسی اینچنین تعریف نمیکند. خود امام که در
عالیترین سطح عقلانیت، فلسفه، تفکر، تدبر و فقه است از شیخالرئیس اینگونه تعریف
میکند که امری قابل تأمل است. این نابغه علمی ذو فنون است و در تمام علوم زمان
خود مهارت داشته است.
یکی از آن علوم،
علم حکمت است که به «حکمت سینوی» معروف است و کسانی که رسالههای این مرد بزرگ را
جمعآوری میکنند از چند صد رساله نام میبرند؛ با اینکه بیشتر کتابهای شیخالرئیس
در حمله غزنویان به اصفهان از بین رفته است و با توجه به اینکه عمری در حدود 60
سال داشت، حجم به جا مانده علمی از ایشان قابل تقدیر است و جای بسی شگفتی دارد.
به قول استاد
بزرگوار ما علامه جوادی آملی، بوعلی شخصیتی غریب بوده است که نه استاد داشت که از
حضور استاد بهره ببرد و نه شاگرد؛ تنهای تنها بود! مجبور بود علوم
را تولید کند که باید جهان برای این یگانه روزگار به خصوص در آیینهای نکوداشت،
تولد و وفات او تلاشی دوباره کند.
* حکمت سینوی در
حوزه علمیه چه جایگاهی دارد؟ چرا که مدتی است فلسفه صدرایی در حوزه علمیه جایگاه
یافته و کمتر به فلسفه ابن سینا پرداخته میشود.
ـ علوم به طور
معمول به تدریج تکامل پیدا میکنند. حکمت اسلامی و فلسفه الهی یکروزه پا به عرصه
علمی نگذاشته است؛ بلکه پلهپله رشد کردهاست. مثلا ابونصر
فارابی برای ارتقای فلسفه، جانفشانی و فداکاری کردهاست و بعد از فارابی بوعلی و
شاگردان فارابی انصافاً دست از جهاد علمی برنداشتهاند و صدرالمتألهین با نبوغی
که داشته، حکمت متعالیه را بنا گذاشته است و هر کدام در زمان خود کار عظیمی انجام
دادند.
بوعلی، فلسفه را
احیا کرده است و امروزه مطالعه فلسفه بوعلیسینا عمری دراز میخواهد. الحمدلله در
حوزه علمیه، به بخشهای فلسفی و عرفانی توجه میشود و دانشگاهیان نیز باید به بخشهای
دیگر دانش بوعلی بپردازند.
* اقداماتی که
تاکنون برای معرفی جایگاه و شخصیت ابنسینا صورت گرفتهاست را چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ بوعلی رسالههای فراوانی در عشق، موسیقی و تفسیر قرآن دارد. حتی در بعضی از
کتابها دیدهام که بوعلی هر سه روز یکبار قرآن را ختم میکرد. با چند جمله، حق
مطلب در رابطه با این شخصیت عظیم علمی و فرهنگی ادا نمیشود.
مراکز پژوهشی و
تحقیقاتی درباره آثار و اندیشه بوعلی نیز که در کشورهای مختلف جهان مشغول به
فعالیت هستند، به دلیل اینکه غالباً در سطح پایین علمی قرار دارند؛ در ادای حق
بوعلی موفق نیستند. بنده نیز کوچکتر از آن هستم که رئیس بنیادی به نام بوعلیسینا
شوم؛ بوعلی را باید با تمام ابعادش بررسی کرد.
برای ارج نهادن
به مقام بارز ابن سینا، باید از اساتید فن استفاده کرد و پیام آنها را به وسیله
رسانههایی که در اختیار داریم جهانی کنیم تا دنیا این شخصیت برجسته علمی را
بشناسد و بداند چقدر برای پیشرفت و عظمت بشریت اقدامات شایستهای انجام داده است.
* آلمان قصد ساخت
فیلم درباره ابوعلیسینا دارد. ارزیابی شما از این اقدام چیست؟
ـ بر اساس تجارب گذشته، سینمای غرب دلی سوخته
برای بوعلیسینا ندارد و ما نگرانیم از اینکه چهره زیبا و نورانی او با طرح برخی
شبهات غلط، در ساخت چنین فیلمی خدشهدار شود. البته فیلمسازان مسلمان و متعهد باید با فیلمنامه و
درونمایهای بهتر و حاوی اطلاعات صحیحتر، با امکانات و تجهیزات مناسب چنین فیلمی
را بسازند تا این فیلم در جهان سینما ماندگار شود و ارزش علمی و جهادی این مرد
بزرگ بهدرستی نشان داده شود.
* آیا خود بنیاد
تصمیمی برای معرفی بوعلی سینا به زبان هنر از جمله سینما ندارد؟
ـ بنیاد بوعلی،
بنیادی نوپاست، هنوز پر و بالی شایسته و بایسته نگرفته است؛ ولی امیدواریم با
اختصاص بودجه و امکانات و استفاده از حضور دانشمندان ابنسینا پژوه و نیز با
استفاده از ابزار مختلف علمی و فرهنگی در معرفی این شخصیت بزرگ اسلامی و ایرانی،
تلاش شایسته صورت گیرد. اداره بنیاد بوعلی از عهده یک شخص خارج است تا بتوان تمام
ابعاد گوناگون این شخصیت عظیم علمی را نشان داد.
یک فیلسوف نمیتواند
پزشک باشد، یک پزشک نمیتواند فیلسوف باشد؛ همچنین یک فیلسوف نمیتواند عارف باشد
و یک عارف نمیتواند استاد علوم طبیعی باشد. اما ابوعلیسینا
یک استثنا و استاد تمام علوم بود و در تمام علوم عصر، حاذق و شهره بود.
اگرچه بنیاد
بوعلیسینا در حد مقدور خود و امکانات محدود، گامهای اولیه برای معرفی این
دانشمند عظیمالشأن برداشتهاست و برگزاری جشنواره های علمی و برنامههایی که در
دست اقدام دارد از آن جمله است اما اگر میخواهیم حق این مرد بزرگ علمی ادا شود
باید مجموعه علمی وسیعی با حضور دهها متخصص در فنون مختلف بیایند دست به دست هم
بدهند و نظریات بوعلی را تحلیل کنند.
اگر چنین کاری
صورت بگیرد، یقیناً به نفع بشریت است و پیاده کردن آنها میتواند در رفاه و سعادت
جامعه بشری مفید و موثر باشد چرا که جهان نیازمند شناخت دوباره این شخصیت جامعالاطراف
و دانشمند عالیمقام است.