به بهانه ثبت
روز اسناد و میراث مکتوب در تقویم- واژه «شناسنامه» برای همه ما نامی آشناست؛ واژهای
که بیش از هر چیز هویت ما را برایمان نمایان میکند.
این واژه گاهی از مرز فردی و شخصی عبور میکند و باید از آن به منزله هویت و میراث
فرهنگی ملی یاد کرد؛ میراثی که گاه در کشاکش حوادث و در مسیر دهلیز روزگاران،
دستخوش ناملایمات میشود.
در این بین گاه ما وارثان فراموشکار نیز از یاد گنجینهها و دستاوردهای نیاکانمان
غافل میشویم و گاه به بهایی اندک آنها را به تاراج میگذاریم.
سرنوشت نسخ خطی هم جدا از سایر گنجینههای فرهنگی دیگر نبوده است و در طول تاریخ،
آثار مکتوب و گرانسنگ دانشمندان و فرهیختگان را آنچنان که شایسته بوده است، گرامی
نداشتهایم.
از این رو نامگذاری روزی برای میراث مکتوب را نباید تنها یک حرکت نمادین تلقی
کـــــرد و ارج نهادن به آن را تنها یک وظیفه فردی دانست.
نامگذاری روزی
برای «اسناد و میراث مکتوب» بهانهای شد تا با اکبر ایرانی، رییس مرکز پژوهشی
میراث مکتوب به گفتوگو بنشینیم.
مرکزی که با
گذشت حدود 18 سال از سابقه تاسیس ـ با داشتن امکانات ناچیز و مکانی محقر ـ رسالتی
بزرگ را در زمینه احیای متون بر عهده گرفته است.
سرانجام با تلاش
شما و مرکز پژوهشی میراث مکتوب 19 اردیبهشت همزمان با روز بزرگداشت شیخ کلینی به
نام اسناد و میراث مکتوب نامگذاری شد. شاید نامگذاری این روز بهانهای باشد تا
پژوهشگران به حوزه مغفول تصحیح متون توجه بیشتری کنند. با تلاشهایی که مرکز شما
در این 18 سال انجام داده است آیا به چشمانداز و نقشه راهی که در ابتدا برای خود
ترسیم کرده بودید، دست یافتهاید؟
موضوع میراث
مکتوب همانا دستاوردهای ذوقی و اندیشهای دانشمندان بزرگ ایران و اسلام است که نسل
به نسل گشته و به عنوان یک امانت به دست ما رسیده است. خداوند به این حقیر لطف
فرموده است که از سال 1372 کار مدیریت نسخههای خطی در حوزه ایران و اسلام و در
واقع پژوهش در این حوزه را عهدهدار شدهام. یکی از توفیقات بنده این است که از
مدیران چندشغله نبودهام و فقط متمرکز بر این موضوع بودهام. در این 18 سال آثار ی
اعم از کتاب، مجله و تحقیقات منتشر شده است که تعداد آن بسیار زیاد است و آنچه
هست در اختیار محققان قرار گرفته است.
در این مدت
همچنین توانستیم جریان احیای نسخ خطی را راهاندازی و نسلی را با میراث گذشتگان
آشنا و تصحیح متون کهن را نهادینه کنیم. بسیاری از دانشجویان از سراسر کشور با
تحقیقات این مرکز آشنا هستند و همین طور کمتر مؤسسه پژوهشی و دانشگاهی حوزه ایرانشناسی
در خارج از کشور است که با این مرکز آشنا نباشد و آثار این مرکز را نداشته باشد.
این هم از برکات خدماتی است که همکاران ما انجام دادهاند و سبب شده است تا این
مرکز باعث اعتبار فرهنگ مکتوب کشور شود.
به همین سبب، به
دلیل اهمیتی که میراث مکتوب در کشور پیدا کرده است، پیشنهاد دادیم روزی به عنوان
میراث مکتوب در تقویم رسمی کشور درج شود. در این باره ما مکاتباتی با شورای فرهنگ
عمومی کشور انجام دادیم و گزارشهایی را در این زمینه ارائه دادیم و در نهایت روز
«اسناد و میراث مکتوب» همزمان با روز بزرگـــــداشت شیخکلینی که یکی از بزرگترین
محدثان ارزشمند شیعه است، نامگذاری شد. البته آنطور که مد نظر ما بود درباره این
روز عمل نشد، اما به خود میبالیم که ثبت روز میراث مکتوب در روز بزرگداشت شیخ
کلینی مقدمهای شد تا سالانه این روز را جشن بگیریم و برای معرفی چنیـن روزی
اقداماتی به عمل آوریم.
در کشور ما
همایشها و جشنوارههای بسیاری برگزار میشود که گاهی جنبه سفارشی و شعاری به خود
میگیرد و در بیشتر اوقات حالت نمادین دارد. در این جشنوارهها هزینههای زیادی میشود
اما خروجی کار آنچنان که باید و شاید نیست و معمولا بعضی برنامهها فقط روی کاغذ
خلاصه میشود. شما برای اینکه برنامههای مربوط به این روز جنبه عملی پیدا کند،
چه راهکاری اندیشیدهاید؟
هنوز زود است که
طرحها و برنامههایی را که برای روز میراث مکتوب درنظرگرفتهایم ارائه کنیم به
دلیل اینکه هنوز این طرحها مطالعه نشده است. اما در این روز درنظر داریم که به
یک مصحح ایرانی و یک مصحح خارجی یک لوح و مدال به نام مدال میراث مکتوب اهدا کنیم.
همچنین از مصححان و محققان جوان که پا به عرصه تصحیح متون گذاشتهاند و علاقهمند
به این حوزه هستند، قدردانی میکنیم. یکی دیگر از اقداماتی که در این روز انجام میشود
انتشار ویژهنامهای است تا علاقهمندان به میراث مکتوب را از اطلاعاتی که در حوزه
تصحیح متون در داخل یا خارج از کشور وجود دارد مطلع کنیم.
در این روز
تصمیم داریم علاوه بر بزرگداشت برخی پیشکسوتان حوزه تصحیح متون، از آثار جدید در
حوزه تصحیح متون رونمایی کنیم و حتی المقدور سردیس یکی از مفاخر را نیز سفارش دهیم
که البته این موضوع نیاز به زمان دارد ما برای اردیبهشت سال آینده چندان کار وسیعی
نمیتوانیم انجام دهیم، اما در نظر داریم روزی که به عنوان میراث مکتوب نامگذاری
شده یک روز باشکوه باشد و مردم از طریق مطبوعات و رسانهها از ماهیت این برنامههامطلع
شوند. داشتههای پیشینیان برای ما بسیار ارزشمند است و آنها را باید حفظ کرد. آنچه
مسلم است ما به نسبت غیر ایرانیها نسبت به متون خودمان کمتوجه بوده و هستیم. در
کشورهای مختلف اگر خشتی پیدا میکنند برای آن موزه تشکیل میدهند.
اگر دیوار خرابهای
پیدا میکنند برای آن مراسم و جشنوارهای تشکیل میدهند. ما این همه آثار فرهنگی،
علمی و دستاوردهای به جای مانده از پیشینیان داریم که نسبت به آن هیچ اطلاعی
نداریم و نمیدانیم که حتی اروپاییها و غربیها در قرون سوم و چهارم تا هفتم و
هشتم خود را مدیون این آثار میدانند و ما وظیفه داریم اینها را ارج بنهیم و برای
جهانیان و ایرانیان خارج از کشور معرفی کنیم و در عمل به دانشهایی که در این آثار
نهفته و تاکنون منتشر نشده است توجه بیشتری داشته باشیم.
شما به این
موضوع اشاره کردید که میراث مکتوب تا حد زیادی مورد غفلت واقع شده و چندان مورد
توجه عوام مردم نیست. حتی در مواقعی مورد بیمهری قرار گرفته است. با توجه به
فعالیتی که شما در این 18 سال در زمینه نسخ خطی و میراث مکتوب انجام دادهاید، چه
آسیبهایی را در این حوزه میبینید؟
به نکته بسیار
مهمی اشاره کردید. ما دوگونه سازمان و نهاد داریم؛ اول نهادهای خصوصی و غیردولتی و
دوم نهادهای دولتی که به تغییر و تحولات دورهای و زمانبندیشده پایبند هستند و
مسوولان الزاما متخصص، در آن حوزهها وجود ندارد. در حقیقت مسوولان این نهادها
مسوولیتپذیر نیستند، با جان و دل کار نمیکنند و انگیزه بقا و دوام در آنها نیست
که کاری انجام دهند تا نام آنها ماندگار شود، اما در مقایسه با بخشهای خصوصی باید
گفت آنها انگیزه کارو موفق بودن دارند و دنبال این هستند با مراکز علمی رقابت
کنند.
دنبال رفع نقایص
کار خود و پیشرفت بیشتر هستند. این مؤسسات در کار خود ثبات دارند و ثبات به آنها
انگیزه میدهد و زمانی که یک مدیر ثابتقدم، توانمند و علاقهمند روی کار باشد
توقع دارد مورد حمایت قرار بگیرد و همینطور اشخاص دیگر باید متوجه شوند که باید
این بخشهای خصوصی را کمک و حمایت کنند. این حمایت الزاماً محدود به حمایتهای
مادی نمیشود و میتواند شامل حمایتهای فکری، پرسیدن حال آنها و پیگیری کارشان و
بررسی اینکه چه موانعی و نقایص و نیازهایی که دارند، باشد.
حالا اگر مدیران
دولتی و وزرای وزارتخانهها این مؤسسات و بخشهای خصوصی را حمایت کردند آن مؤسسات
پا میگیرند. اما همه جا در کشور اینگونه عمل نمیشود. همیشه در بحث آسیبشناسی
ما دچار این مسائل هستیم و میبینیم اهرمهای نظارتی مسوولان خیلی ضعیف است یا
تشخیص نمیدهند که فلان شخص یا اشخاص، مؤسسه یا انجمن، مرکز و سازمان بجا و درست
کار میکنند.
گاهی هم تشخیص
میدهند اما آنچنان که باید و شاید پیگیر جویای احوال آنها نیستند و تفقدی از آنها
نمیکنند. مثل اینکه بود و نبود آنها یکی است، در حالی که سازمانهایی که کار
باارزش میکنند انتظار دارند کارشان دیده شود یا اگر همایشی برگزار میکنند که در
جهان صدا میکند انتظار یک دستمریزاد دارند.
در حال حاضر
سازمانهای زیادی هستند که بودجهشان تقریبا یکی است اما کدام گروه نظارتی به آنها
میگوید شما به دلیل اینکه در این ششماه 20 عنوان کتاب چاپ کردهاید این قدر
اضافه بگیرید و موسسهای در شش ماه یک کتاب چاپ نکرده است یا اگر عملکردش مناسب
نبود بودجهاش را کمتر کنند. اینها مسائلی است که همه توقع دارند که اهرمهای
نظارتی نسبت به آن مراکز علمی درست عمل کنند.
در حوزه تصحیح
متون، مرکز پژوهشی میراث مکتوب همواره مورد توجه پیشکسوتان و استادان بوده است. در
سالهای اخیر نیز جوانان به این سمت سوق پیدا کردهاند. مرکز پژوهشی میراث مکتوب
در سابقه 18 ساله خود چه فعالیتی برای آموزش جوانان کرده است آیا برنامههایی برای
این موضوع در دست دارد؟
طبعاً اگر آموزش
در کشور نباشد پژوهش هم ابتر میماند. برای انجام پژوهشهای عمیق محققان باید از
آموزشهای لازم برخوردار باشند. از اهداف این مرکز تربیت محققان و مصححان بوده است
و برای این موضوع، پیش از این کارگاههای نسخهشناسی در سه دوره برگزار کرده است،
اما آن چیزی که مقدمه برگزاری این کارگاههاست برنامههای آموزشی است یعنی ما برای
این کار باید استاد، آموزش نامه و شیوهنامه تصحیح متون داشته باشیم که بحمدالله
اینها را داریم، اما علاوه بر اینها برای برگزاری کارگاهها نیاز به مکان و
امکانات مناسب است.
ما در طول این
سالها همواره با وضعیتی که اکنون در آن هستیم به سر بردهایم و شرایط جغرافیایی
ما از کار در دو واحد محقر کوچک تغییری نکرده است. هرچه گفتهایم و خواستهایم
برای برگزاری کارگاهها، کتابخانه و نشستهای نقد و بررسی و همایشهای سراسری خود،
احتیاج به جا و مکان مناسب است، ولی متاسفانه آنچه به گوش نمیرسد حرف این حقیر
بوده است و اگر در شرایطی قرار بگیریم که کتابخانه و فضای مناسب داشته باشیم میتوانیم
این دورهها را برگزار کنیم.
ما در جای دیگری
که به فکر برگزاری این دورهها بودیم در عمل با مشکل مواجه شدیم و به جز مبالغی که
از ما درخواست کردند، کارشکنیهایی هم مرتکب شدند، لذا از برگزاری این کلاسها
منصرف شدیم. ان شاءالله اگر شرایط مساعد شود، دورههایی را برای آموزش مصححان جوان
برگزار میکنیم. در این باره حتی از ریاست محترم جمهور هم نامه گرفتهایم و ایشان
دستور دادهاند که فضای مناسب در اختیار ما قرارداده شود، اما تاکنون به رغم
پیگیریهای مکرر این موضوع حاصلی نداشته است.
یکی از موضوعاتی
که در تصحیح متون مورد انتقاد است، نبود نقد کافی در این حوزه است و یکی از مراکزی
که همواره در این زمینه پیشقدم بوده است مرکز پژوهشی میراث مکتوب است که با
انتشار مجلاتی چون «ماهنامه گزارش میراث» سعی داشته است به آسیبشناسی تصحیح متون
بپردازد. دیدگاه شما در زمینه نقد و تصحیح متون چیست؟
ایرانی: در حال
حاضر سازمانهای زیادی هستند که بودجهشان تقریبا یکی است اما کدام گروه نظارتی به
آنها میگوید شما به دلیل اینکه در این ششماه 20 عنوان کتاب چاپ کردهاید این
قدر اضافه بگیرید و موسسهای که در شش ماه یک کتاب چاپ نکرده است و عملکردش
نامناسب است بودجهاش را کمتر کنند.
یکی از مسائل
بسیار مهم و اساسی در حوزه تحقیق در همه زمینهها بحث نقد است. یعنی چون نقد وجود
ندارد پختهخواری، کتابسازی و سادهانگاری به وجود میآید و هرکسی به خود اجازه میدهد
از هرجایی هر مطلبی را که میخواهد بردارد و کتاب یا پایان نامه یا مقاله خود را
فربهسازی کند و چون نقد وجود ندارد هرکسی پیش خود فکر میکند مصحح است و از روی
چاپ سنگی، نسخه خطی متأخر و ناقص، مغشوش و مغلوطی را مثلاً تصحیح میکند و مینویسد
به کوشش فلان.
الحمدلله ناشران
ما اغلبشان ناشران خوبی هستند، ولی در آنها ناشرانی هم هستند که اصلا به محتوای
کتاب کاری ندارند و نمیدانند کتاب متعلق بر پدید آورنده هست یا خیر. دزدی است یا
دزدی نیست. این بیسر و سامانیها برای این است که نقد وجود ندارد، اما اگر هر
ناشری که کتابی را چاپ میکند قبل از چاپ آن را به یک ناقد بدهد، اثری که به چاپ
میرسد بدون مشکل به چاپ خواهد رسید.
برخی پژوهشگاهها،
انجمنها و سازمانها که اسمی از آنها را نمیتوان آورد، کتابهایی چاپ میکنند که
چه بسا قبل از چاپ به داور هم میدهند اما داور به خود زحمت نمیدهد نگاهی به کتاب
بیندازد و بفهمد توسط چه کسی چاپ شده است. این مسائل باعث میشود کتابهای تحقیقی
و تصحیحهای ضعیف، ترجمههای مغشوش و نادرست وارد بازار شود و وقتی خوراک معنوی
نادرست وارد جامعه شود مردم خواسته یا ناخواسته بیمار میشوند.
مجله «آینه
پژوهش» چندوقت قبل نقدی را بر کتاب تصحیح شدهای چاپ کرد ـ که این کتاب با مجوز
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده بود ـ عنوان این نقد بود «تصحیح متون یا
تبلیغ صهیونیسم» که گویا مصحح در لابلای این کتاب، مقدمه، تعلیقات و پاورقیها و
هرجا که توانسته بود به اندیشههای صهیونیستها اشاره کرده بود. برخی از کتابهای
ما که در قالب تصحیح متون عرضه میشود تبلیغ اندیشههای مخرب است چون این اثر را
ناشر و داور نخوانده است و مراکز نظارتی متوجه این موضوع نشدهاند.
البته بعضیها
با غرضورزی این مطالب را مینویسند که امیدواریم با پاگرفتن نقد، جلوی کتابها و
کتابنماها گرفته شود و ریشه این امور خشک شود. اگر این اتفاق بیفتد و مراکز علمی
در مجلات خود نقدهای علمی را منتشر کنند محال است کسی جرات پیدا کند کتابی را که
صلاحیت ندارد با یک نسخه یا دونسخه مغلوط است تصحیح کند و هرچیزی که دلش میخواهد
در مقدمه و تعلیقات بنویسد.
ورود نسخ خطی به
فضای مجازی در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است و بسیاری از مراکز از این
طریق نسخ و دستاوردهای خود را در معرض دید همگان قراردادهاند. مرکز پژوهشی میراث
مکتوب در سالهای اخیر چه روندی را در این زمینه در پیش گرفته است؟
دنیای امروز
دنیای اینترنت و فضای مجازی است؛ فضایی که اجازه دسترسی آسان و سریع را به محقق میدهد
و هرکتاب و مقالهای را که محققان نیاز داشته باشند مثلا در پایگاه مجلات تخصصی
نور (نورمگز) و سازمانهای دیگر که نشریات را آنلااین منتشر میکنند میتوانند
استفاده کنند.
چه بسیار کتابهایی
که در خارج از کشور چه در اروپا و چه در کشورهای عربی در سایتهایی مانند
«الوراق»، «الشامله»، «الودود»، «یعسوبالدین» و در ایران سازمان نور اعم از کتب
سنی و شیعی در این سایتها مندرج است و محققان اگر لازم داشته باشند مراجعه میکنند.
وظیفه ما و
مؤسساتی که مانند ما کار میکنند این است که دسترسی به نشریات و مقالات را آسان
کنند. مرکز پژوهشی میراث مکتوب هم شمارههایی از مجلات «گزارش میراث» و «آینه
میراث» را در سایت خود گذاشته است. هماکنون نیز با بسیاری از محققان و مصححان در
حال مذاکره هستیم و بزودی بسیاری از کتابها به صورت دیجیتال و حتی آنلاین عرضه
خواهد شد.
البته تعدادی از
این محققان هنوز به ما اجازه ندادهاند که به صورت دیجیتال از آثارشان استفاده
کنیم که به آنها حق میدهیم، اما این رویه را درباره آثاری که از مؤلفان اجازه
گرفتهایم، ادامه خواهیم داد تا علاقهمندان آثار میراث مکتوب از نزدیک در هرجای
دنیا که هستند، بتوانند از فایل این آثار بهرهمند شوند.
متأسفانه اتفاقی
که در سالهای اخیر افتاده، این است که بسیاری از نسخ خطی در دست مردم است و بعضی
هم قاچاق میشوند. برخی نهادها مانند کتابخانه ملی با حمایتهای دولتی این آثار
را خریداری و به نمایش میگذارند. مرکز پژوهشی میراث مکتوب در این زمینه چه فعالیتهایی
انجام داده است؟
حوزه کاری ما
بیشتر پژوهش نسخ خطی است، اما هر وقت که مطلع شدهایم، از اثری ارزشمند جهت تصحیح
و تحقیق حمایت کردهایم و بعضاً نیز تصحیح آن انجام شده است؛ مانند بخشی از کتاب
«تفسیر کهن فارسی» که به کوشش مرحوم آیتالله زادهشیرازی تصحیح شده است. این نسخه
در یکی از مساجد روستای شمال کشور بود که تصویری از آن تهیه شد و ما با تلاش آن
مرحوم آن را منتشر کردیم. هر زمان مطلع شویم کاری ارزشمند است آن کار را به
کتابخانههای مجلس، ملی، آستان قدس رضوی و مرعشی ارجاع میدهیم و آنها مقوّمهایی
دارند که کتاب را قیمتگذاری میکنند.
آثاری که توسط
مرکز شما منتشر میشود، ارزشمند است و در برخی موارد در بازار با اقبال خوبی برای
خرید مواجه میشود. مانند «علینامه» که اثر بسیار فاخری بود و در عوض کتابهایی
هم بودهاند که بر آنان نقدهای بسیاری نوشته شده است، حال با این اوصاف چه مشکلاتی
بر سر راه چاپ آثار با ارزش وجود دارد؟
هیچ ناشر یا
مؤسسهای به اندازه ما چه پیش از انقلاب و چه پس از آن درباره کتابهایی که منتشر
کرده، مقاله یا نقد چاپ نکرده و جلسه نقد حضوری برگزار نکرده است و این از
افتخارات ماست. بحمدالله در مراسم رونمایی از جمله کارهای ارزشمندی مانند «عرفاتالعاشقین»
که هشت سخنران داشت، کارشناسان بسیاری شرکت میکنند. دراینباره بسیاری از آثار
مجموعه مقالات نقدها را منتشر کردهایم، چون معتقد هستیم باید به قول استاد
باستانی پاریزی خودمشت و مالیکنیم.
مرکز پژوهشی در
زمینه کارهایی که مخاطب عام جامعه را دربر میگیرد چه اقداماتی انجام داده است تا
اثری فاخر به دست مردم برسد و خوراک فکری آنها را عوض کند؟
مرکز پژوهشی
میراث مکتوب هیچ تعهد و وظیفهای در قبال عوام ندارد. وقتی میگوییم عام مردم یعنی
توده کم سواد که مخاطب آثار ما نیستند، حتی تمام مخاطبان در سطح دانشگاه هم با
آثار کهن نمیتوانند ارتباط برقرار کنند؛ چون زبان متون، زبان کهن است و زبان کهن
را نمیتوان به آسانی به زبان امروز برگرداند و برگردان آن برای دانشآموزان دوره
دبیرستان مستلزم تغییر زبان و لحن آثار است. این آثار، آثار پژوهشی هستند و نباید
توقع داشت آثار پژوهشی را عوام تحصیلکرده حتی متوجه شوند. یکی از مشکلات ما در طول
این سالها این بود که نمیتوانستیم با عوام تحصیلکرده ارتباط برقرار کنیم.
در حال حاضر در
این موضوع موفق بودهاید؟
خیر. برای اینکه
تحصیلکردهها خودشان را باید با ما وفق دهند. البته هستند معدود اشخاصی که مثلا
پزشک و حتی شاعر هم هستند و در کار تصحیح هم دست دارند؛ در حقیقت این اشخاص را
باید فرهنگدوست واقعی دانست. اما بسیاری هستند که در رشتههای دیگری مانند فنی و
مهندسی تحصیل کردهاند، اما چندان علاقهای به کتاب، فرهنگ و ادبیات ندارند و وقتی
علاقهای به این موضوعات ندارند این آثار به دردشان نمیخورد، چون زبان خاص دارد و
برای خواص نوشته شده است.
مشکل ما این است
که دانشجویان ادبیات فارسی نیز جزو عوام تحصیلکرده یا عوام تحصیل نکرده شدهاند،
چون دانشجوی ادبیات ما نمیتواند یک بیت شعر را از مثنوی و حافظ درست بخواند و
تنها به دنبال مدرک است. حتی زمانی که این دانشجو میخواهد مقالهای بنویسد، آن
را از اینترنت برمیدارد و نام خودش را جای نام شخص مؤلف مقاله میگذارد و به
عنوان یک تحقیق ارائه میکند. چون ناظر نیست و کمتر استادی وقت دارد مقاله را
بخواند که دانشجو این مقاله را از کجا آورده است بنابراین انتظار نداریم که این
آثار مخاطب عام پیدا کند. ما ترجیح میدهیم برای خواص علاقهمند و مشتاق کار کنیم
که با خریدن کتابها از ما دلجویی میکنند و به ما دستمریزاد میگویند. البته
دلیل اینکه تیراژ را از 3000 نسخه به 500 نسخه پایین آوردهایم این است که خواص
هم کم شدهاند و ناچاریم به دلیل مشکلات اقتصادی و مالی 500 نسخه چاپ کنیم و اینها
را در طول یک یا 2 سال بفروشیم.
با توجه به گفتههای
شما آیا آثار این مرکز به چاپ دوم میرسد؟
بله اگر تقاضا بالاتر
از 200 نسخه باشد در شمارگان 300 نسخه و500 نسخه برای کتابهایی که پر فروش است،
به صورت چاپ افست انجام میشود، اما کتابهای دیگر که تقاضای تک نسخهای است، به
سبک به اصطلاح اروپایی چاپ براساس سفارش (print on demand)به صورت دیجیتال به چاپ میرسد. این روش اکنون در مؤسسه ما اجرا
میشود و کتابهای نایاب بنا به خواست مخاطبان در اختیارشان قرار داده میشود.
در زمینه چاپ
عکس یا فاکسیمیله مرکز شما در سالهای گذشته بسیار موفق عمل کرده است. دیدگاه
درباره ضرورتهای چاپ فاکسیمیله و اینکه تا چه اندازه میتواند به پژوهشگران کمک
کند، چیست و مرکز چه اهدافی را از چاپ فاکسیمیله دنبال کرده است؟
چاپ متون، خود
قصهای دارد و چاپ عکسی یا فاکسیمیله قصه پیچیده دیگری. چون در پاسخ اینکه این
متون به چه کاری میآید، ما ماندهایم و حالا باید پاسخگوی این باشیم که چاپهای
عکسی به چه کار میآید. در این باره باید عوام تحصیلکرده را توجیه کنیم. هر رشتهای
و هرکاری تخصصی دارد و ما اگر آثار را چاپ عکسی میکنیم به دلایل متعددی است.
وقتی ما با
مخاطبان خود صحبت کنیم آنها قانع میشوند و متوجه میشوند فرق بین اینکه یک سند
را همه مردم ببینند با اینکه آن سند را نبینند ولی حروفچینی شدهاش را ببینند،
چیست و حالا باور کنند از آن رو که به ما اعتماد دارند با این کار تفاوت آن را
احساس میکنند و ما با چاپ عکسی یک سند دستنخورده ارزشمند را چاپ میکنیم. برای
نمونه زمانی که نسخه «علینامه» را چاپ میکنیم دیگر کسی نمیگوید این جعلی است.
وقتی چاپ عکسی این اثر در اختیار همگان قرار میگیرد همه میگویند این نسخه معاصر
50 سال یا 60 سال پس از سرودن شاهنامه بوده است و حتی زبان و خطش هم قدیمی است.
زمان «الابنیه»،
که کهنترین نسخه خطی فارسی موجود در دنیاست و در کتابخانه ملی وین است، وقتی عکسی
چاپ میشود همه میفهمند که این خط، یعنی قدیمیترین خط فارسی، چه شکلی است و ارزشهای
نسخهشناسی آن چیست. کسانی مانند استاد مرحوم ایرج افشار بر این مقدمه نسخهشناسی
مینویسد و همگان اعتراف میکنند این نسخه ارزشمند بوده و تاریخ خط و زبان فارسی
نسبت به دیگر تمدنها چه پیشینه درخشانی داشته است.
به عنوان پرسش
پایانی انتظار شما از نهادهای مسوول برای روز میراث مکتوب چیست و توقع دارید آنها
برای این روز چه اقداماتی انجام دهند که این روز بتواند نامی درخور در تقویم پیدا
کند و مردم هم با آن ارتباط لازم را برقرار کنند تا جاییکه جنبه همگانی پیدا کند
و جای خود را بین عوام جامعه باز کند؟
ما، هم پیشنهاد
میکنیم، هم توصیه میکنیم و هم خواهش که مسوولان و مدیران فرهنگی کشور دست به دست
ما بدهند و کمک کنند ما یک روزی را به نام میراث مکتوب به مردم معرفی کنیم. این
کار نیازمند همدلی، همفکری، مساعدت و حمایت است. اگر به مرکز پژوهشی میراث مکتوب
اعتماد دارند و 18 سال کار این مؤسسه را دیدهاند به ما کمک کنند ما این روز را به
شکل باشکوهی در مکانهایی مانند تالار وحدت و سالن اجلاس کشورهای اسلامی برگزار
کنیم و جوانهایی که در سراسر کشور که 17 یا 18 سال دارند اما شاهکارهایی در زمینه
تصحیح متون کردهاند و میکنند و کسی آنها را نمیشناسد، به مردم معرفی کنیم. نسخههای
خطی در کتابخانهها و منازل مردم هست و باید به برخی از اینها جایزه دهیم که نسخهها
را حفظ کردهاند و اگر قصد فروش داشتند بدانند کتابخانهها در خدمت آنها است و ما
هم برای پژوهش و نشر در خدمت آنها هستیم.
سیده معصومه
کلانکی