آیین بزرگداشت «روز پژوهش»، به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و به صورت مجازی، دیروز برگزار شد.
به
گزارش روابط عمومی و امور بینالملل بنیاد بوعلیسینا به نقل از روزنامه اطلاعات، در این مراسم دکتر حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
طی سخنانی بیان کرد: یکی از جنبههای مهم عرصه پژوهش، تلاش برای یافتن و احیای برخی
آثاری است که در تاریخ اندیشه مؤثر بودهاند اما در گردبادهای تاریخی گم شدهاند. یکی
از وجوهات پژوهش آن است که پژوهشگر تلاش کند آثار، رسالهها و مکتوباتی که میدانیم
در گذشته وجود داشتند را پیدا کند. مثلا کتاب «بوطیقا»ی ارسطو، دو جلد بوده که یکی
از آنها وجود ندارد و میدانیم که بحث مهم ارسطو در فلسفه هنر، در آن جلد آمده است.
حال اگر کسی در پژوهشهای خودش این اثر را پیدا کند، انقلابی در فلسفه هنر روی خواهد
داد.
وی
ادامه داد: ابنسینا رسالهای درباره موسیقی داشت به نام «اللواحق» که گم شده است.
کتاب «موسیقی کبیر» فارابی هم که یکی از بینظیرترین آثار در حوزه موسیقی است، دو جلد
بوده و جلدی که در آن آراء مختلف تحلیل و آسیبشناسی شدهاند، گم شده است.
بلخاری
گفت: اگر این آثار پیدا نشد، باید با تعمق کافی، از رسالههای همعرضِ رساله مفقوده
و نقد و گفتگوهایی که دیگران از این آثار داشتهاند، استفاده کنیم و تا حدی متوجه شویم
که مثلا فارابی در جلد دوم موسیقی کبیر چه گفته بود.
استاد
دانشگاه تهران با اشاره به تجربه شخصی خود در این قلمرو گفت: فارابی در مقدمه «موسیقی
کبیر» (آن جلدی که موجود است) بحثی در باب نظریه مشهور فیثاغوریان و اخوانالصفا درباره
موسیقی دارد و میگوید «آنچه بسیاری از پیروان فیثاغورث آوردهاند، باطل است و ما در
بررسی آراء ایشان، این موضوع را ثابت کردهایم.» حال این اثبات و استدلال را کجا آورده؟
در همان بخش گمشده «موسیقی کبیر». نظر فیثاغوریان و اخوانالصفا دقیقا چیست؟ با تحلیل
شعر مولانا میفهمیم که آنها گفتهاند موسیقی در اصل، انعکاس گردش افلاک است. با تحلیل
متون اخوانالصفا درمییابیم که برهان فارابی این بوده که افلاک از کون و فساد بهدورند
و صدا و موسیقی ندارند. پاسخ آنها به فارابی این است که ما در جهان ماده، شفافیت، نور،
صفا و غیره داریم. آیا این آثار نمیتواند در فلک باشد؟ صدای موسیقی هم ناشی از وجوهات
مجرد این جهان مادی است.
بلخاری
تصریح کرد: کشف آراء گمشده کار بسیار لذتبخشی است. پژوهشگر تا لذت پژوهش را نچشد،
پژوهشگر خوبی نمیشود. لذت پژوهش، سبب دوام و ژرفایی پژوهش میشود.
دکتر
محمود شالویی دستیار ویژه وزیر فرهنگ و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
در ادامه با شاره به اهمیت پژوهش گفت: آنان که پژوهشگرند، چراغهای روشنی را برای روندگان
در مسیر راهشان برمیافروزانند و این چراغهای روشن است که زندگی را از ظلمت به روشنایی
هدایت میکند.
در
ادامه، دکتر احد فرامز قراملکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران درباره اخلاق پژوهش بیان
کرد: بین اخلاق و پژوهش یک نسبت دوسویه برقرار است؛ زیرا از طرفی پژوهش در فرایند پر
پیچوخمش نیاز به سلامت و سرآمدی اخلاقی دارد و اخلاق پژوهش بهعنوان شاخهای از اخلاق
کاربردی، این نیاز را برطرف میکند. از طرف دیگر، ما در حوزههای گوناگون زیست جمعی
نیاز به پژوهش در اخلاق داریم؛ از پزشکی و مهندسی گرفته تا آموزش و زمینههای دیگر.
نیاز به اخلاق در شئون گوناگون زیست جمعی بشر، وجود دارد و پژوهشهای اخلاقی به این
نیاز پاسخ میدهد. مثلا ما به شدت به اخلاق قانونگذاری نیازمندیم؛ اما درباره آن چقدر
پژوهش انجام شده است؟ اگر مجلس ما به این نتیجه برسد که اخلاق قانونگذاری را در خود
نهادینه کند و دست نیاز به سوی دانشگاهها و حوزهها دراز کند، آیا پاسخگو خواهیم بود؟
وی
افزود: اخلاق پژوهش دو رویکرد عمده دارد: یکی رویکرد فردگرایانه که به اخلاق پژوهشگران
و فضایل شخصیتی پژوهشگر و مسئولیتهای اخلاقی او در فرآیند پژوهش میپردازد.
قراملکی
تصریح کرد: اخلاق پژوهش رویکرد سازمانی هم دارد و پژوهشگران در درون سازمانها کار
میکنند. سازمان، بهعنوان یک شخصیت حقوقی، مسئولیت اخلاقی دارد و این مسئولیت، باید
تدوین شود. در سازمان اخلاقی، فرآیندها و نظامهای حرفهای داریم که همه آنها به ممیزی
اخلاقی نیاز دارند.
دکتر
بهروز محمودی بختیاری عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نیز در ادامه این مراسم درباره ویژگیهای
پژوهش در حوزه گویشها و زبانهای ایرانی اظهار کرد: در کشور ما به جز زبان فارسی که
زبان رسمی کشور است زبانها و گویشهای متنوعی داریم که ممکن است برخی افراد آنها را
نشناسند یا تصور کنند که آنها لهجههای زبان فارسی هستند. ما در ایران دو تیپ زبان
داریم: یکی زبانهای مردم ایران و دیگری زبانهای ایرانی. زبانهای مردم زبانهایی
هستند که ریشه ایرانی دارند یا ندارند اما زبانهای ایرانی یک ریشه اصلی دارند که به
فارسی باستان و بعد از آن به فارسی میانه برمیگردد.
وی
ادامه داد: زبانهای ایرانی را داریم که ریشه آنها به فارسی میانه (پهلوی ساسانی)
یا پارتی (پهلوی اشکانی) برمیگردد. زبانهایی که ریشه آنها به پهلوی اشکانی برمیگردد،
زبانهای ایرانی شمالغربی نام دارند. زبانهایی که در پهلوی ساسانی ریشه دارند، زبانهای
ایرانی جنوب غربی نام دارند. اصولا زبانهای ایرانی که در نقشه امروزین ایران تکلم
میشوند، همگی از نظر زبانشناسی، زبان ایرانی غربی هستند و زبان ایرانی شرقی در کشورهایی
مثل افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان و بخشهایی از چین تکلم میشوند. معروفترین زبان
ایرانی غربی، فارسی و معروفترین زبان ایرانی شرقی، پشتو است.
این
استاد دانشگاه تصریح کرد: آنچه برای پژوهش در زبانهای ایرانی اهمیت دارد، شناسایی
شمالغربی بودن و جنوبغربی بودن این زبانها و همچنین، آگاهی نسبی از زبانهای ایرانی
میانه است. سومین مورد، مرجعشناسی درست در حوزه زبانشناسی ایرانی است. از قرن نوزدهم،
تعداد قابلتوجهی نوشته و مونوگراف توسط پژوهشگران خارجی که به ایران سفر کردند درباره
زبانهای ایرانی تولید شد. علاوهبر آنها، در سالهای اخیر هم دانشمندان ایرانی آثار
ارزشمندی تهیه کردهاند. یک پژوهشگر خوب باید با این آثار آشنا باشد و همچنین، باید
کمی فارسی میانه و پارتی هم بداند تا بفهمد واژهها به کدامیک از این زبانها تعلق
دارد و به کدامیک از دستههای زبانهای ایرانی میتوان آنها را نسبت داد. پس چیزی
که اهمیت دارد، مسأله ردهشناسی زبانها و گویشهای ایرانی است زیرا در زبانهای ایرانی
شمالغربی، به لحاظ آوایی ویژگیهایی هست که در زبانهای ایرانی جنوبغربی نیست.
وی
خاطرنشان کرد: برخی زبانها و گویشهای ایرانی، در گذر زمان و در نتیجه همگرایی با
زبانهای مجاور، دچار تغییرات گستردهای شدند. مثلاعجیب نیست که زبانهای کردی که در
آذربایجان میشنویم، کمی ویژگیهای ترکی داشته باشند. پس لازم است پژوهشگر بداند که
در کدام حوزه از کشور در حال مطالعه است. مطالعات گویشی در صورتی دقیق هستند که اولا
پیکره بزرگی از آن زبان تهیه کنند که مجموعهای از قصهها، لالاییها، متلها، ضربالمثلها
و غیره است و سپس از روی آن یک گرامر و از روی گرامر، فهرست واژگان تهیه شود.
دکتر
علی بهرامیان عضو شورای علمی بنیاد دایرهالمعارف بزرگ اسلامی نیز طی سخنانی درباره
پژوهش در تاریخ ایران گفت: تحقیق درباره تاریخ ایران آسان نیست و بهتر است کسانی که
در اینباره پژوهش میکنند، سراغ منابع اصلی رفته و از فضاهای احساسی دور بمانند. اینکه
یک نفر برای شناخت تاریخ و فرهنگ ایران چه شرایطی را باید در خود فراهم کرده باشد،
خود موضوع پژوهش است. تحقیق در تاریخ ایران یک وظیفه ژورنالیستی نیست و از این طریق
نمیتوان به کنه قضایا پی برد و چنین نوشتههایی را اساس داوری قرار داد.
وی
ادامه داد: برای پژوهش درباره تاریخ ایران باید برخی نکات را درنظر گرفت و بدون جمع
شدن شرایط، اهداف پژوهش تأمین نمیشوند. به همین دلیل است که گاهی میبینیم برخی موضوعات
مربوط به تاریخ ایران بسیار مناقشهبرانگیز شدهاند زیرا غالب کسانی که در این زمینه
اظهارنظر کردهاند، از شرایط لازم برخوردار نبودند و مهمتر از آن، پردههای ایدوئولوژیک
هستند که افراد را با یک سری داوریهای ازپیشتعیینشده، به سمت پژوهش سوق میدهند.
بهرامیان
خاطرنشان کرد: یکی از شرایط لازم برای محقق تاریخ ایران، اطلاع کافی از دو زبان فارسی
و عربی است. سبکشناسی زبان فارسی در ادوار مختلف تاریخی، از لوازم کار پژوهشی است.
تاریخنگاری در ایران با ادبیات پیوند وسیعی دارد و برخی متون تاریخی، از نمونههای
نثر فارسی هستند زیرا نویسندگان آنها، تاریخنگاری را میدان فصاحت و بلاغت میدانستند.
پس یک محقق باید به شکلی عمیق، با تحولات زبان فارسی آشنا باشد. همچنین از نیمههای
قرن دوم هجری، کار تألیف و کتابت بسیار رونق گرفت و کتابهای زیادی به عربی نوشته شد
که بسیاری از آنها درباره تاریخ ایران باستان هستند. برای شناخت اینها باید زبان عربی
را بهخوبی دانست.
دکتر
محمدامین ناصح، عضو هیأت علمی دانشگاه بیرجند هم درباره مفاخرپژوهی بیان کرد: موضوع
تکریم مفاخر، ریشه در حقشناسی ایرانیان دارد. کسی که در زمره مفاخر واقع است، علاوهبر
اینکه جایگاه رفیعی دارد و تکریم او جامعه را متوجه خدمات او میکند، در بعد هویتی
نیز تکریم چنین فردی برای جامعه الگوسازی میکند. تقدیر از مفاخر را میتوان عملی در
راستای رشد جامعه دانست.
وی
افزود: بسیاری از حوزههای علوم انسانی، از داشتههای خودی غافل هستند. دانشجویان رشته
زبانشناسی، از پیشگامان زبانشناسی ایران اسلامی دانش اندکی دارند و نمیدانند که
فردی مثل ابنسینا، یک زبانشناس بوده و آثاری در زمینه آواشناسی دارد. در اهمیت موضوع
مفاخرپژوهی همین بس که این موضوع میتواند کرسیهای دانشگاهی داشته باشد و در آنجا
شاخصهای انتخاب مفاخر و ویژگیهای آنها مشخص شود و این یکی از کارهایی است که انجمن
آثار و مفاخر انجام میدهد.
حجتالاسلام
دکتر روحالله فروغی استاد حوزه و دانشگاه نیز دیگر سخنران این برنامه بود. وی درباره
پژوهش در علوم عقلی گفت: اگر علوم عقلی را شامل فلسفه، کلام و عرفان بدانیم، میبینیم
که کارهای پژوهشی خوبی در این سه حوزه انجام شده است. ما برای یک کار پژوهشی خوب در
علوم عقلی، باید از تاریخچه آن بحث نزد فیلسوفان گذشته مطلع باشیم. علم، امری قائم
به فرد نیست و زحمتهای زیادی در گذشته برای آن کشیده شده است. شناخت ریشه و تاریخچه
یک مسأله در بحثهای فلسفی مهم است. همچنین نباید اسیر تقلید از فیلسوفان دیگر بشویم.
تحلیل یک مسأله فلسفی با اتکای به خود، گام بعدی است که باید برداریم.
وی
افزود: معضل امروز ما، اکتفا کردن به منقولات دیگران است. ما برای نقل اقوال، باید
به عنوان یک پژوهشگر، باید به سراغ منابع اصلی برویم و نباید به نقل دیگران اکتفا کنیم
زیرا در برخی موارد این نقلها دقیق نیستند. نکته بعدی، مسألهمحوری است. وقتی کار
پژوهشی انجام میدهیم، بهتر است یک مسأله را پیدا کنیم و حول آن تحقیق کنیم. این کار
باعث میشود ما بعد از حلاجی آن مسأله، به یک نظر اجتهادی دست پیدا کنیم.