نشست تخصصی "ابن سینا و جهان های ممکن" با سخنرانی دکتر ضیاء موحد، عصر چهارشنبه 29 دی1389 برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا، دکتر ضیاء موحد ،استاد فلسفه و منطق در این نشست که در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، گفت: جرقه های بسیاری از آموزه ها و اندیشه های منطق جدید امروز را، می توان در آثار ابن سینا پیگیری و دنبال کرد.
دکتر موحد، مدیر گروه منطق موسسه پژوهشی
حکمت و فلسفه ایران سپس فرض جهان ممکن را برای آدمی ضروری دانست و گفت: فرض دنیای ممکن،
چیزی است که اصولا در زبان طبیعی تجلی دارد و بدون فرض چنین جهان ممکنی، اصلا جهان
واقعی نیز قابل تصور نیست.
وی در توضیح این مطلب افزود: انسان ها
در مکالمات روزمره خود بارها تحت عناوین مختلف، آرزو و خواهش دارند که دنیای
واقعیشان به صورت دیگری برایشان تجلی می کرد. این اندیشه و این فرض، همان تصور
جهان های ممکن است که در زبان طبیعی گویی این امر پیش فرض گرفته شده است.
با این توصیف، وی با انتقاد به کسانی
همچون "هابز" که به عدم تصور فیلسوفان مسلمان از جهان ممکن اشاره می
کنند، اظهار داشت: در این جلسه بنا دارم که به این بیانات یک پاسخ تکنیکی و یک
پاسخ تاریخی بدهم و نشان خواهم داد که این امر کاملا روشن در میان فیلسوفان مسلمان
مورد بحث واقع شده است.
این استاد ابن سینا پژوه با اشاره به
اینکه امروزه، "لایب نیتس" را به عنوان آغازگر بحث جهان های ممکن می
دانند، گفت: بر خلاف این تصور رایج، پنج قرن پیش از لایب نیتس، "غزالی"
در سخنی از قول "ابوالعلاء" در بحثی که مربوط به "معجزه" است،
به مقوله جهان های ممکن اشاره می کند.
وی در این باره افزود: غزالی می نویسد
که یکی از امور بدیهی نزد انسان این است که وقتی ساختمان و بنایی را می بیند، به
سادگی درمی یابد که این بنا از امور ممکن است و ساخته شدن آن امکان دارد؛ یا آنکه
این بنا می تواند بر خلاف هیئتی باشد که ساخته شده است.
دکتر موحد ضمن شاهد خواندن آنچه از
قول غزالی بیان داشت، بر آنکه بحث از جهان های ممکن از آن زمان مطرح بوده است،
افزود: هر چند جهان ممکن به معنای امروزی، در آن زمان مورد بحث نبوده است، اما
ادعای عدم بحث از آن به طور مطلق نیز، پر بی راهه است.
وی در ادامه سخنش با تقسیم بندی حوزه
های مختلفی که در آن ها می توان از جهان های ممکن سخن گفت، اولین جایگاه این مقوله
را "تعبیر زبانی" دانست و گفت: در حوزه زبان، دنیای ممکن مجموعه ای از
جملات و گزاره های کاملی از آن جهان اند، که در آن زبان، خودشان یا نقیضشان صادق
هستند.
عضو هیأت علمی موسسه پژوهشی حکمت و
فلسفه ایران آن گاه به دومین حوزه بحث از جهان های ممکن اشاره کرد و افزود: برخی
همانند لوییس به بحث از جهان های ممکن در حوزه متافیزیک می پردازند و با استدلال
های قانع کننده ای، بیان می دارند که جهان های دیگری، هم ارز با همین جهان واقعی
از لحاظ واقعیت، وجود دارند.
وی حوزه مفهومی را سومین رویکردی
دانست که در آن به بحث از جهان های ممکن می پردازند و در همین راستا گفت: در این
حوزه ما صرفا تصور می کنیم که امور واقع در این جهان، می توانست به گونه و صورت
دیگری باشد. می توان جهان دیگری را تصور کرد، که هر چند افراد خودشان هستند، اما
می توان صفات متفاوتی را برای ایشان تصور کرد.
دکتر موحد در زمینه به انواع تصوراتی
که می توان در تخیل جهان های ممکن داشت، اشاره کرد و گفت: ساده ترین فرض این است
که تصور کنیم که در همه جهان ها، همه اشیاء یکی هستند. تصور دیگر این است که
چیزهایی که در یک جهان هست، در دیگری نیست و یا اینکه بین جهان های ممکن رابطه
هایی از قبیل دسترسی و غیره تصور کنیم. به هر حال انواع تصورات را می توانیم در
این زمینه داشته باشیم.
وی برای تبیین بحث جهان های ممکن و
رابطه صدق و کذب بین آنها به مثال "هر x
ضرورتا خاصیت F
را دارد" اشاره کرد و گفت: تعیین صدق و کذب جملات یکی از
مهمترین مسایل مطرح شده در بحث جهان های ممکن است. در این مثال، این گزاره در هر
جهانی که باشد، x صرفا به اشیای همان جهان
اشاره دارد، و نمی توان صدق آن را به خارج از جهان مفروض سرایت داد.
وی در ادامه برای تبیین مفهوم ضرورت
گفت: بنا بر تعبیر امروزه، ضرورت یعنی آنکه گزاره مورد ادعا در همه جهان های ممکن
صادق باشد. به عبارت دیگر، ضرورت ریاضی هنگامی جاری است که یک گزاره در همه جهان
های ممکن صادق باشد.
دکترموحد برای تبیین جملاتی که
در همه جهان های ممکن صادق باشند، به مثالی اشاره کرد که ضرورت بر ابتدای کل
گزاره، نه بر سر محمول، در بیاید.
استاد شهیر منطق در تبیین مثال
دوم گفت: اگر ضرورت به اول جمله بیاید، ضرورتا هر چیزی خاصیت F
را دارد. این بدان معناست که x
در همه جهان های ممکن خاصیت F
را خواهد داشت. بنابراین این گزاره در هر جهانی که مطرح شود،
سایر جهان ها را نیز مورد اشاره قرار خواهد داد.
وی پس از تبیین اهمیت صدق و کذب در
جهان های مختلف، اظهار داشت: جالب اینجاست که ابن سینا این مطلب را در کتاب اشارات
بیان نموده است و در کتاب "خونجی" به خوبی شرح داده شده است. خونجی این
فرض را مطرح می کند که جهانی را تصور کنیم که همه حیواناتش انسان اند. در این صورت
گزاره "هر حیوانی انسان است" در این جهان صادق می باشد.
دکتر موحد در این زمینه ادامه داد: با
این توصیف اگر ضرورت را در ابتدای جمله بگذاریم و یا آنکه از ابتدا حذف کنیم، صدق
آن نسبت به جهان مفروض یا تمامی جهان های ممکن فرق خواهد داشت: "ضرورتا هر
حیوانی انسان است" و "هر حیوانی، ضرورتا انسان است." معنای جمله
اول این است که نه تنها در این جهان، بلکه در همه جهان ها باید همه حیوان ها انسان
باشند، که همین امر جمله را کاذب می گرداند. اما جمله دوم صادق است، زیرا صرفا اشاره
به همان جهان مفروض دارد. این امر نشان می دهد که ابن سینا کاملا به این امر واقف
بوده است.
وی به سابقه همین بیان ابن سینا در
تاریخ امروز غرب اشاره کرد و گفت: در حالی که ابن سینا به این موارد اذعان و توجه
داشته است، اما آنچه امروزه از این قوانین شناخته شده است، دیرینه اش صرفا به
مقاله ای از خانم "بارکن" که شاگرد "کارنپ" بود، باز می گردد.
این استاد فلسفه با تاکید بر اهمیت
فرمول بارکن در منطق موجهات و بسط مفاهیم آن توسط کریپکی، افزود: در این فرآیند،
کریبپکی اثبات کرد که اگر فرمول اول صادق باشد، و جهان واقعی ما به جهان ممکن
مفروضی دسترسی داشته باشد، باید تمام اشیای جهان مفروض در جهان واقعی موجود باشند.
یعنی جهان ممکن زیرمجموعه جهان واقعی محسوب می شود، و اگر فرمول دوم صادق باشد،
باید همه اشیای جهان واقعی، زیرمجموعه جهان ممکن مفروض باشند.
مدیر گروه منطق موسسه پژوهشی حکمت و
فلسفه ایران با اشاره به اهمیت این فرمول ادامه داد: با این تفاسیری که امروزه
درباره جهان های ممکن و صدق گزاره ها بحث می کنند، ابن سینا در کتاب
"العباره" هر دو فرمول را، با صورت سور جزیی و با حالت امکان، پیدا کرده
است و از آن سخن گفته است.
وی در این زمینه افزود: ابن سینا هم
این دو فرمول را منطقا مستلزم یکدیگر دانسته است و در عین حال اشاره نموده که در
معنا تفاوت هایی خواهند داشت.
دکتر موحد در این قسمت مثال ابن سینا
را در این باره مورد توجه قرار داد و همین معنا را در بیان وی تشریح کرد و گفت:
ابن سینا به گزاره های "هر انسانی ممکن است کاتب باشد" و "ممکن است
همه انسان ها کاتب باشند" مثال می زند و با توجه به مطالبی که در بدان اشاره
کردیم، به صدق گزاره اول اشاره می کنند.
وی بار دیگر با تاکید بر طرح این
مباحث در آثار قدما، اظهار داشت: ما اشاره نمی کنیم که ایشان با ابزار منطقی امروز
آشنا بودند، هر چند سرچشمه های این ابزار در کار ایشان به چشم می خورد، اما مهم
این است که آنها در یک سیستم مفهومی قوی، دیالوگ داشته اند و همین امر ارزشمند
است.
این استاد فلسفه و منطق در پایان
سخنش، با تاکید بر اینکه بسیاری از جرقه های ابتدایی آموزه های منطقی امروز را در
آثار ابن سینا می توان نشان داد، اظهار داشت: با این تفاسیر دیگر هیج استبعادی
ندارد که قدما مثلا به این جهان های ممکن اشاره ای نداشته باشند؛ چرا که آن ها حتی
مانند لوییس به جهان های واقعی متعدد متافیزیکی اعتقاد داشته اند.