نقش علم در پیشبرد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه
تنها راه پیشرفت و حرکت
رو به جلو در دنیایی که روز به روز بر آهنگ پیشرفت آن افزوده میشود، توسعه علمی
است. بدون تردید ملتی که خود را با سرعت پیشرفتهای علمی هماهنگ نکند، از قدرت
لازم در عرصه توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز برخوردار نیست. بررسی
شاخصهای هفت کشور برتر جهان از نظر اقتصادی نشان دهنده همخوانی این کشورها با
شاخصهای علمی و پژوهشی آنهاست.
با درک اهمیت این
موضوع، مفهوم تولید علم در سالهای اخیر به مفهومی رایج در گفتمان دانشگاهی کشور
تبدیل شده است. بر این اساس، آمار و ارقامی از وضعیت تولید علم در کشور و افزایش
آنها را به تناوب در خبرها میبینیم و میشنویم. اکنون بنا بر آمار رسمی که از سوی
مسئولان وزارت علوم منتشر شده است، کشورمان رتبه چهارم رشد علمی در بین 20 کشور
برتر در سال 2014 را به خود اختصاص داده و از این نظر پس از کشورهای روسیه، هند و
چین قرار گرفته است.
از نظر تعداد مقالات
علمی منتشر شده در پایگاه ISI در سالهای 2014 تا 2015 رتبه دو منطقه و رتبه 20 دنیا از
آن ایران است و در پایگاه اسکوپوس نیز رتبه 16 جهانی را داریم. سؤال اینجاست که
تولید علم چیست و آیا کسب مرجعیت علمی فقط با کمیت به معنای تولید مقاله حاصل میشود؟
به شراکت گذاشتن
تولیدات علمی
دکتر محمود نیلی
احمدآبادی، رئیس دانشگاه تهران، در گفتگو با روزنامه اطلاعات، با اشاره به این که
اختلافنظرهایی روی کلمه تولید علم وجود دارد، میگوید: برخیها این ایراد را
دارند که علم شاید با مفهوم تولید سازگاری نداشته باشد، اما مفهوم تولید علم در
دنیا پذیرفته شده است. شاید علم را بیشتر وجه تجربی دانش بدانیم، کما این که دانش
وجوه نظری علم را هم در برمیگیرد.
تولید علم به این معناست که ما دانش بشری را افزایش دهیم و راهکارهای بهتری برای
توسعه جوامع انسانی به وجود آوریم و شاخصهای معرفتی انسان را افزایش دهیم. تولید
علم یکی از جنبههایی است که انسان را از دیگر موجودات متمایز میکند و این امر
مهمی است. تولید علم جزو ذات مسئولیت انسانها و امری لازم است. هر کشوری که در
این حوزه بهتر عمل کرده، توسعه یافتهتر است.
وی میافزاید: در هر
صورت برای این که بتوانیم اثبات کنیم آنچه بدان دست یافتهایم، صحیح و در صحنه
جهانی نوآورانه است، باید آن را منتشر کنیم و برای مطالعه و داوری در دید عموم
قرار دهیم و به شراکت بگذاریم. بهترین روش انتشار یافتههای علمی، در قالب مقاله
یا کتاب است و نهادهایی مانند انتشارات معتبر جهانی امکان چاپ آن را فراهم میکنند
تا امکان دسترسی برای همه دانشمندان وجود داشته باشد، ضمن آن که باید توجه داشت
انتشار مقاله یا نظریه حتی اگر در زمان خودش مورد توجه نباشد، به گسترش بنیادین
دانش کمک میکند. خیلی از تحولات امروز دنیا مدیون این دسته از نظریات و انتشار
آنهاست. دانشجویان و اعضای هیأت علمی با انتشار مقالات یاد میگیرند که دستاوردهای
خود را در منابع علمی دنیا چاپ کنند. بنابراین انتشار در ذات فعالیتهای علمی وجود
دارد، اما نکته آنجاست که ما چقدر به کمیت و چقدر به کیفیت میپردازیم.
دکتر نیلی احمدآبادی
ادامه میدهد: انتشار مقالهای را مثبت تلقی میکنیم که به مسائل اساسی بپردازد.
در اینجا ضریب تأثیر یا میزان ارجاع مطرح میشود. اگر محصول علمی منتشر شود و مورد
استفاده قرار گیرد بسیار خوب است، به شرطی که کیفیت مناسب در کنار کمیت حتماً مطرح
و مورد توجه باشد.
اگر کسی نشر علم نافع
داشته باشد انسان مثبتتری است، البته محتوای این موضوعات نیز اهمیت دارد. باید
همواره در نظر داشت که هدف ما از نوشتن مقالات علمی، توسعه علم موردنیاز جامعه و
افزایش آگاهیهاست، اما متأسفانه افراط در نوشتن مقاله که بخشی از زنجیره فعالیتهای
علمی است، مانند افراط ما در بسیاری از موارد دیگر جای سؤال دارد.
استناد پایین به مقالات ایرانی
پیرامون اشاره دکتر
نیلی به موضوع استناد، دکتر محمد جواد دهقانی، رئیس مرکز منطقهای اطلاعرسانی
علوم و فناوری و سرپرست پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)
در سمینار «ارتقای کیفیت پژوهش و تولیدات علمی» در بهمن ماه گذشته در دانشگاه شهید
چمران گفته است: اگرچه از نظر تولید علم در رتبه 16 جهان قرار داریم، اما وضعیت
کشور از نظر تعداد ارجاع به مدارک علمی و H-Index (شاخص میزان تأثیر
علمی یک پژوهشگر) چندان خوب نیست.
به گفته دکتر دهقانی
علی رغم این که مدارک ثبتشده ایران در پایگاه اسکوپوس 287 هزار و 10 مدرک با 1.5
میلیون استناد و برای پایگاه ISI نیز 238 هزار و 907 مدرک علمی با یکمیلیون و 16 هزار استناد
است، اما در پایگاه اسکوپوس 48 درصد از کل مقالات تولید کشور حتی یک استناد دریافت
نکردهاند که این رقم در پایگاه ISI نیز 40 درصد است. متوسط تعداد استناد به هر مدرک علمی در پنج سال
اخیر در پایگاه اسکوپوس برای کشورمان 8/2 است و از نظر شاخص استناد به مقالات در
رتبه 62 جهان قرار داریم. وی با بیان اینکه اکنون یک درصد برتر مقالات دنیا، 16
درصد کل استنادات را دریافت میکنند که شامل 57 میلیون استناد است، تصریح میکند:
این امر در مرجعیت علمی بسیار مهم است. نیم درصد از کل تولیدات علمی ما در مقالات
یک درصد برتر قرار میگیرند که حدود 1000 مقاله است و 4 دهم درصد از کل مقالات پر
استناد دنیا را شامل میشود.
وی به موضوع پراکندگی
کمیت و کیفیت تولید علم در دانشگاههای مختلف کشور اشاره کرده و گفته است: معمولاً
بیش از 50 درصد مقالات تولیدی کشور در 20 درصد پایین تعداد استنادات قرار میگیرند
که نشاندهنده رشد کمی بدون توجه به کیفیت است، ضمن آن که در مقالات پر استناد و
داغ دنیا به عنوان شاخصهای کیفی هم کشور ما در جایگاه خوبی قرار ندارد. به همین
دلیل لازم است سیاستهای دانشگاهها برای هدایت پژوهش به مجلات برتر تدوین شود.
رابطه مقالات علمی با
توسعه علمی
دکتر محمد توکل، استاد
جامعه شناسی دانشگاه تهران در گفتگو با ما، پیرامون افزایش کمیت مقالات محققان
ایرانی در مجلات علمی جهان و سهم بالای ایران در تولیدات علمی دنیا میگوید: این
افزایش کمیت از سویی جای خوشحالی است چرا که یکی از مهمترین ملاکهای سهم کشورها
در تولید جهانی علم، مسأله تعداد مقالات چاپ شده از محققان این کشورها در مجلات
جهانی است و باید از این رشد استقبال کرد. کما این که برای سازمانهایی مانند (TWAS (The World
Academy of Sciences (آکادمی علوم کشورهای در حال توسعه) هم جالب بوده که ایران در
این زمینه رشد خوبی داشته است، اما از سوی دیگر باید به نکاتی در این مورد توجه
کرد. یکی این که آیا این مقالات اورجینال هستند به معنای آن که واقعا توسط محققان
نوشته شدهاند و از کیفیت لازم برخوردارند یا خیر.
نکته دیگر آن که آیا این مقالات
حتماً در مجلاتی معتبر به چاپ رسیدهاند یا خیر؟ زیرا مجلاتی در لیست ISI
قرار دارند که صرفاً کار تجاری انجام میدهند و افراد و مؤسساتی آنها را شکل دادهاند
که بیش از هر چیز به کسب درآمد بیشتر میاندیشند. گاهی مقالاتی در این مجلات به
چاپ میرسد که به لحاظ محتوا حتی در مجلات علمی ترویجی داخل کشور هم قابل چاپ
نیستند. ضمن آن که برخی از این مقالات بی کیفیت با زبان انگلیسی نامناسب به چاپ میرسد
که فقط باعث سرافکندگی ایرانیان میشود.
وی میافزاید: نکته دوم که باید در خصوص این مقالات در نظر داشت توجه به این مسأله
است که شاید به لحاظ کمیت، مقالات چاپ شده از محققان کشورمان در سالهای اخیر رشد
قابل توجهی داشته است، اما ضریب تأثیر و ارجاع به آنها در سطح بسیار ضعیفی قرار
دارد. بنابراین از جمع بندی نکات گفته شده میتوان این نتیجه را حاصل کرد که
مقالات دانشگاهیان ما در صورتی که در مجلات باکیفیت چاپ شود و ضریب تاثیر آنها هم
بالا باشد، ارزشمند است.
مقالات علمی و توسعه
ملی
دکتر توکل ارتباط
مقالات نوشته شده توسط دانشگاهیان را با نیازهای حرکت کشور به سوی توسعه، مؤلفهای
دیگر میداند که باید به آن توجه کرد و تصریح میکند: یکی از شاخصهای ضروری
مقالات علمی آن است که درصدی از آنها متناسب با مشکلات و نیازهای توسعه اقتصادی،
فرهنگی و اجتماعی کشور باشد. وقتی مقالهای بدون توجه به نیازهای ملی نوشته میشود
موثر بودن آن به طور حتم جای تردید دارد.
استاد جامعهشناسی
دانشگاه تهران توجه به نکات گفته شده را به عنوان اصولی که نباید تحتالشعاع توجه
صرف به کمیت مقالات قرار گیرد، مورد تأکید قرار میدهد.
وی ادامه میدهد: هر
کار علمی و پژوهشی باید دارای چهار مؤلفه باشد که متأسفانه در دو سه دهه اخیر به
ویژه در ده سال گذشته فقط یکی از این مؤلفهها را مورد توجه قرار دادهایم. من در
سخنرانی خود در کنگره آموزش عالی که اخیرا برگزار شد نیز این چهار مؤلفه را تحت
عناوین کمیت، کیفیت، دسترسی یا برابری در فرصتهای علمی و تناسب با نیازهای
اجتماعی ـ اقتصادی مطرح کردم. متأسفانه ما فقط بحث کمیت را مورد توجه قرار دادهایم.
کما این که در بحث کمیت، تعداد دانشجویان کشور را از زیر صدهزار نفر پیش از انقلاب
به بالای پنج میلیون نفر در حال حاضر رساندهایم و این یعنی رشد شدید کمی که
متأسفانه به قیمت تنزل سایر مؤلفهها تمام شده است.
دکتر توکل بر این
اعتقاد است که درکنار رشد کمیتهای آموزش عالی، کیفیت بسیار پایین است و باید از
خود پرسید که چقدر این توسعه کمی جوابگوی نیازهای جامعه است؟
وی میگوید: اکنون با
تعداد زیادی فارغالتحصیلان بیکار به ویژه در رشتههای علوم انسانی مواجهایم.آمارها
نشان میدهد بیکاری در بین تحصیلکردگان از بیسوادها بیشتر است. این مسأله ناشی
از دو نکته است. اول اینکه بازار کار ما دانش محور نیست و فارغالتحصیلان را جذب
نمیکند و دوم آن کــه دانشگاههای ما بدون توجه به تقاضاها، مدرک عرضه کردهاند.
به طور مثال در بخش کشاورزی که بخش استراتژیکی است اتفاقاً بالاترین نرخ بیکاری در
میان فارغالتحصیلان رشته کشاورزی وجود دارد. من معتقدم هم باید در آموزش عالی و
هم در بخش اقتصاد و تولید و تقاضا خانه تکانی کنیم. در این صورت علم هم رسالت
واقعی خود را که خدمت در راستای توسعه است انجام میدهد و هم توسعه آموزش عالی را
موجه میکند.
نبود علم کاربردی
دکتر جعفر آقایانی
چاوشی، عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف، در گفتگو با خبرنگار روزنامه اطلاعات با
بیان این که هنوز تولید علم به مفهوم آکادمیک در کشور ما معنایی ندارد، میگوید:
وقتی که از تولید علم صحبت میکنیم باید مصداق خارجی آن را هم نشان دهیم.
اروپاییان هنگامی که از تولید علم خود صحبت میکنند به اختراعات و اکتشافات شان
اشاره دارند و این که آثار دانشمندان شان در ممالک دیگر تدریس میشود. ما در مقابل
آنها چه ادعایی میتوانیم داشته باشیم؟ نه تنها آثار علمی هیچ یک از دانشمندان ما
در دانشگاههای غربی تدریس نمیشود، بلکه برعکس، این دانشگاههای ماست که آکنده از
آثار اندیشمندان غربی است که بهعنوان مواد درسی چه در علوم دقیقه و چه در علوم
انسانی تدریس میشوند.
این استاد دانشگاه یکی
از مصداقهای نبود علم کاربردی در کشور را عدم تولید ثروت از علم میداند و میافزاید:
ممکن است این نکته در ذهن متبادر شود که ما گامهای اولیه را در تولید علم برداشتهایم
و نباید توقع زیادی داشته باشیم. این حرف در صورتی درست است که ما در مجموع به
نوعی از خودباوری علمی رسیده باشیم و گام به گام پیش رویم. در حالی که چنین
وضعیتی نداریم یعنی اگر در زمینهای پیشرفت داشتهایم در زمینههای دیگر یا درجا
زدهایم یا عقبگرد کردهایم. مثلاً اگر در این سالها در تمامی زمینهها به
حداقلی از پیشرفتهای علمی دست یافته بودیم، میتوانستیم علم را به ثروت تبدیل
کنیم و لااقل از رونق اقتصادی برخوردار باشیم. در صورتی که آمار منتشر شده گواه
این حقیقت است که واردات ما هنوز بیش از صادرات مان است. یعنی با این که در کشوری
غنی از لحاظ معادن و غیره زندگی میکنیم هنوز بهخود کفایی اقتصادی نرسیدهایم و
با فروش مواد خام خود نشان میدهیم که آینده نگری لازم را نداریم.
استاد دانشگاه صنعتی
شریف با بیان این که عدهای تولید علم را در نشر مقالات ISI در
مجلات غربی میدانند، میگوید: این که ما در یک زمینه پیشرفت علمی داشته باشیم و
در زمینههای دیگر درجا بزنیم، نشانه تولید علم نیست. در تولید علم باید همانند یک
مجموعه منسجم رفتار کنیم و نتایج آن در همة شاخهها اعم از اقتصادی، سیاسی و
فرهنگی ملموس باشد. وانگهی مقالات ISI استادان و پژوهشگران ایرانی را آن چنان که متخصصان ارزیابی کردهاند،
در سطح متوسط یافتهاند و این مقالات در بسیاری از موارد به نیازهای علمی پاسخ
نمیدهد.
ظرفیت پایین کشور در
استفاده از مقالات علمی
رئیس دانشگاه تهران در
پاسخ به این پرسش که با وجود تولید علم چرا کشور نمیتواند از این ظرفیتها بهره
ببرد، میگوید: متأسفانه ظرفیتهای لازم در ابعاد مختلف برای استفاده از مقالات
دانشگاهیان و جذب این استعدادها فراهم نشده است. از نگاهی دیگر کشور ما متقاضی
نوآوری و توسعه تکنولوژیهای پیشرفته نیست. اگر غیر از این بود محققان میتوانستند
بر اساس تقاضای جامعه تحقیقات خود را شکل دهند، اما الان در جامعه علمی کشور
شاهدیم که اغلب موضوعاتی که انتخاب میشوند بیش از آن که در سطح ملی مورد توجه
قرار گیرند، در صحنه بینالمللی مطرح هستند. نکته اینجاست که اصل عدم توانایی کشور
در استفاده از ظرفیت عظیم تولید مقالات علمی به اقتصاد و آنچه سیاستهای اقتصادی
خوانده میشود، باز میگردد. وقتی سیاستهای اقتصادی کشوری بر واردات متمرکز است،
آن هم واردات اشیای کم کیفیت، این سیستم متقاضی بهرهبرداری از یافتههای علمی
محققان و دانشگاهیان خود نیست.
در حالی که اگر اقتصاد
درونزا، غیر انحصاری و رقابتی باشد، طبیعی است که ناچار است از نوآوریهای موجود
در علم دانشگاهیان بهره بگیرد، در غیر این صورت بقای آن به مخاطره میافتد. به
عنوان نمونه شرکتهای کرهای، متقاضی تولید علم دانشگاهها هستند و اصلاً به
تعبیری پشت در دانشگاهها نشستهاند تا از یافتههای آنان بهرهمند شوند. البته در
سوی دیگر معتقدم که دانشگاهها هم باید سیاستهای خود را هر چه بیشتر به سوی تعامل
با جامعه پیش ببرند.
سمیه میرزایی