مقالات

فلسفه در ایران باستان- بخش سوم

گفت و گو با اَشک دالِن - منوچهر دین پرست  ۱۴۰۲/۰۴/۰۳
فلسفه در ایران باستان- بخش سوم
گفت و گو با اَشک دالِن - منوچهر دین پرست

 

 

 

ســـخن به با اینجا رسید که زرتشت پیامبر اســـت یا فیلسوف و شاعر. این ادامه مطلب: زرتشت مثل فیلسوفان یونان باستان به مسائل پایان زندگى فرد و آخرالزمان علاقه مند است و دیدگاهى از تاریخ ارائه مى دهد که در آن سیر جهان هستى به عنوان یـــک فرآیند پیش رونده پدیدار مى شـــود. چند نسل پس از زرتشت، همان طور که در یســـناى هفت هات مى بینیم، پیروانش آموزه هاى وى را با آیین نیایشى خاصى متصل کردند و از آن زمان بود که مراسم آیین یسنا شکل گرفت. در یسناى هفت هات، زرتشت یک الگوى دینى شده و مورد ستایش قرار گرفته است.

مى شود ریشه هاى مزدیسنا به عنوان یک آیین دینى را در یسناى هفت هات یافت. این دین سپس در یشت ها با جهان بینى قديمى چندخداپرستى آمیخته شد. از این رو مى توان زرتشت را هم به عنوان یک شاعرـ فیلسوف دید و هم به عنوان یک پیامبر به معناى راهنماى راستى. در نتیجه باید به طور جدى به مسئله زمان پریشى توجه کرد و آموزه هاى زرتشت را در پرتو زبان، فرهنگ و زمان تاریخى خود او ارزیابى کنیم. نوشته هایى از ایران باستان به جاى مانده که مجموعه اى غنى و متنوع از ایده ها و موضوعات فلسفى هستند.

این نوشته ها وجود یک حیات عقلى فعال در ایران باستان را تأیید مى کند که تا بیش از هزار سال بعد از ظهور اسلام امتداد دارد. از زرتشت هفده سروده معروف به گاتاها یا گاهان به جاى مانده که از آنها مى توان برداشت هاى مذهبى، متافیزیکى و اخلاقى کرد. در متن اوستا نیز موضوعات فلسفى با زمینه هاى دینى و اسطوره اى وجــود دارد. همــه اینها تأکید بر تلاش عقلانى براى فهم جهان مادى و معنوى دارد.

این تلاش هاى عقلانى براى فهم جهان وجودشناسى است یا معرفت شناختى؟ مورد بعدى این که ما با متنهایى مانند بندهشن، دادستان دینیگ، وندیداد، مینوى خرد، دینکرد و شکندگمانیک ویچار و... آشناییم و این متون که اغلب داراى موضوعات فلسفى شخصیت اهوره مزدا، عدل الهى، معاد، روح، آفرینش، زمان، ابدیت، حدوث و قدم و...هستند. آیا این متون مى تواند اتکاى خوبى براى فهم فلسفى باشند یا اینکه فقط تلاشی براى فهم عقلانى جهان مادى و معنوى است و به عبارتى آغاز راه است و سایه اى از فلسفه بیش نیست که در دوره هاى بعدى قوام مى یابند؟ اوستاشناسان در دویست و پنجاه سال اخیر خوانش هاى گوناگونى از گا هان بر اساس رویکردهاى علمى مختلف داشته اند.

گروهى به جنبه هاى تاریخى و اجتماعى این سروده ها توجه داشته و گروهى دیگر به مفاد دینى و آیینى آنها پرداخته و استنتاج هاى متافیزیکى و اخلاقى کرده اند. مارتین هاوگ ـ ایران شناس آلمانى ـ نخستین نویسنده اى بود که پس از ولتر زرتشت را فیلسوف نامید و برداشتى فلسفى و اگزیستیالیستى از او عرضه کرد. من نیز هفت سال پیش که مطالعاتم در زمینه اوستایى کهن را آغاز کردم، همین پیش فهم رایج دینى را از گا هان داشتم.

به تدریج با پیشرفت کار دریافتم که این سروده ها جستارهاى فلسفى و روان شناختى ژرفى را در بر مى گیرند. در حین ترجمه سروده ها به زبان سوئدى، شناخت عمیق ترى از ساختار درونى متن و کاربرد دقیق واژگان به دست آوردم و برایم روشن شد که زرتشت به راستى نخستین فیلسوف تاریخ است. تا امروز بخش عمده آثار علمى مربوط به زرتشت و گا هان را زبان شناسان نگاشته اند که متاسفانه به ندرت تحلیل هاى ادبى را در پژوهش هاى خود ادغام کرده اند در حالى که اوستاشناســـان باید به محققان ســـایر علوم، استدلال هایى در قالب تحلیل ادبى بیان کنند تا تبادل علمى میان رشته اى شکل بگیرد. زرتشت شناسى به درستى یک پژوهش میان رشته ا ى ا س ت و در بهترین حالت باید گفتگویى میان زبان شناسى، باستان شناسى، تاریخ، فلسفه و تاریخ ادیان صورت بگیرد.

زبان شناسان سهم بزرگى در پیشرفت اوستاشناسى دارند و طبیعى است که علاقه و توجهشان در درجه نخست بر جزئیات دستور زبانى و واژه شناختى باشد، ولى این چشم انداز محدود منجر به مغفول ماندن جنبه هاى ادبى و فکرى گا هان شده است. ایرانیان پیشازرتشت یگانه انگار بودند و بر این باور بودند که همه پدیده هاى جهان تنها نمودهایى از یک گوهر واحد هســـتند. زرتشت برخلاف دیدگاه رایج دینى زمان خود به دو نوع دوگانگى شاخص در جهان هستى قائل بود: اولا دوگانگى وجودشناختى بین ذهن و ماده که ثانیا دوگانگى ً مشابهش در آموزه هاى فیثاغورس و افلاطون وجود دارد و روان شناختى و اخلاقى میان نیکى و بدى در زندگى روحى و روانى هر انسان؛ یعنى در درون هر فرد از یک طرف پندار نیک و سازنده وجود دارد و از طرف دیگر پندار بد و مخرب.

 این تضاد فکرى و اخلاقى تنها در ذهن انسان هست و در کردار او پدیدار مى شود. این تضاد هیچ وجود خارجى فیزیکى و یا متافیزیکى ندارد. فیلسوفان ایرانى در طول تاریخ این دو بنیاد فلسفى (وجودشناسى و دیگرى معرفت شناختى و روان شناختى) را از زوایاى مختلف توضیح داده و بررســـیده اند. اندیشـــه زرتشت با پس زمینه اى از باورهاى دینى و اسطوره اى مردمان آریایى شکل گرفت. فلسفه او مانند اندیشه افلاطون با پرسشها و جستارهایى درباره ساختار بنیادین جهان هستى و رابطه انسان با نیروهاى متعالى و متافیزیکى قوام مى یابد. در فلسفه ایرانى، در مقایسه با فلسفه یونانى، دین و فلسفه بیشتر درهم تنیده اند و فلسفه هیچ گاه از عملکردهاى اخلاقى جدا نیست. البته در اندیشه برخى فیلسوفان یونانى مانند فیثاغورس، امپدوکلس و افلاطون نیز پیوندى نزدیک میان فلسفه و تعقل دینى وجود دارد.

ادامه دارد

 

 

۵۸

ارسال نظر


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم اینجا کلیک کنید.

همدان - بنای آرامگاه بوعلی‌سینا - ساختمان اداری بنیاد بوعلی‌سینا

 ۹۸۸۱۳۸۲۶۳۲۵۰+ -  ۹۸۸۱۳۸۲۷۵۰۶۲+

info@buali.ir

برای دریافت پیامک‌های بهداشتی در زمینه طب سینوی، کلمه طب را به شماره ۳۰۰۰۱۸۱۹ ارسال کنید