وب سایت گوگل برای تکریم فیلسوف و طبیب و دانشمند ایرانی،
لوگوی خود را به ابن سینا اختصاص داد و یک نقاشی از چهره این متفکر ایرانی
را بر پیشانی سایتش گذاشت؛ رویدادی که بازتاب گستردهای در فضای مجازی
داشت. اعلام شده بود این تصمیم گوگل به بهانه زادروز ابن سیناست، اما بر
اساس روایتهای تاریخی تولد او یکم شهریورماه است و در تقویم ایران نیز
این روز به پاسداشت جایگاه آن حکیم بهعنوان روز ابن سینا و پزشک نامگذاری
شده است.
حسن سیدعرب: نظام حکمت و
فلسفه ابن سینا از سه عنصر تدوین یافته:1.نظام فلسفی ارسطو 2.اندیشههای
فلسفی و اشراقی نوافلاطونیان 3.نظام جهانشناسی دینی و عقلی اسلام. ابن
سینا، ارسطو را از بزرگترین حکیمان میداند و با اینکه متأثر از ارسطواست
اما اندیشههای او خالی از ابداع فلسفی نیست و از اینرو توانسته نکات مبهم
فلسفه مشایی ارسطو را معلوم و حل کند. معهذا نظام فلسفه در اسلام تاکنون
متأثر از اندیشههای اوست. ابن سینا با انتخاب عنوان حکمت مشرقیه، ساختار
اندیشههای خود را از میراث فلسفی یونان متمایز کرد. به نظر ابن سینا
فلسفه، علم کلی و همان حکمت اولی است. او نیز همانند ارسطو، موضوع
مابعدالطبیعه را موجود از آن حیث که موجود است، دانسته و فلسفه را در
تقسیمی کلی به نظری و عملی تقسیم میکند. بهنظر او انسان با عمل به این دو
جنبه نفس خود را کمال بخشیده و به خیر کثیر نائل میشود.همچنین حکمت نزد
وی، افضل علم بوده و تصور امور و تصدیق حقایق نظری است.او حکمت رامعرفت به
حق میداند و میگوید حکیم کسی است که به واجب الوجود معرفت دارد. در حکمت
موجودات به حسب ماهیت آنها شناخته میشوند. دراندیشه ابن سینا، منطق
وسیلهای است که مانع گمراهی فکر میشود و موضوع آن معقولات ثانیهای است
که به معقولات اولی مستند است. درهستی شناسی ابن سینا، وجود، بدیهیترین
مفهوم است. لفظ موجود افاده یک معنا در تمام اقسام موجودات میکند. موجود و
شیء و ضروری، معانی هستند که در نفس مرتسم میشوند. ابنسینا موجودات را
به واجب و ممکن تقسیم میکند و میگوید واجب الوجود، موجودی است که هر گاه
ناموجود فرض شود، تناقضی پدید میآید و ممکن الوجود آن است که اگر ناموجود
فرض شود تناقضی پدید نمیآید. پس واجب الوجود هستی بایسته است و ممکن
الوجود بایستگی ندارد. او این تقسیم را طریق سلوک فکری به باری میداند و
میگوید وجود و عدم در شیء ممکن، از غیر ذات آن ناشی میگردد و وجود آن تا
از ناحیه سبب، ناشی نگردد، موجود نمیشود. ابن سینا میان ماهیت و وجود
اشیاتمایزقائل است و میگوید که وجود، عارض بر ماهیت میشود.همه موجودات
بهطور یکسان از مفهوم هستی برخوردار نیستند. او ماهیت را چیزی غیر از هستی
میداند زیرا انسان بودن غیر از موجود بودن است. بهنظر او نیز هرچه ماهیت
دارد، معلول است. معقول، از شوایب مادی و لواحق آن بیگانه است برخی مردم
گمان میکنند که موجود همان محسوس است شر بالذات، عدم و شر بالعرض، معدوم
است. خداشناسی او بر اساس هستی شناسیاش استوار شده است.
منبع: روزنامه ایران؛ 18 امرداد 1397