نام
مرحوم حسین خدیوجم ـ از مصححان، مؤلفان و مترجمان برجسته ایران معاصر ـ پیوندی با نام
یکی از بزرگترین متفکران و اندیشمندان جهان اسلام دارد: «امام محمد غزّالی» پیوندی
که با تصحیح و ترجمه چهار اثر برجسته غزّالی؛ یعنی احیاء علومالدین (مشهور به احیاءالعلوم)
کیمیای سعادت، جواهرالقرآن و کتاب وجد و سماع او ظهور و نهایت با آرمیدن پیکر مرحوم
خدیوجم در بقعه منسوب به اماممحمد غزّالی در طوس، پایان یافته است.
خدیوجم
به تصریح و تأکیدش در مقدمه بر احیاءالعلوم، رُبعی از تمامی حیات خود ـ یعنی نزدیک
به 15 سال ـ را به تصحیح و ترجمهای درخور و شایسته از بزرگترین اثرِ اماممحمد اختصاص
داده و به عبارت دقیقتر یکی از منابع بینظیر جهان اسلام را شُسته و پاکیزه در اختیار
علاقهمندان به فرهنگ اسلامی قرار داده است.
منبع:روزنامه اطلاعات؛ دوشنبه 22 دیماه 1399
در
باب احیاء و عظمتش بسیار گفتهاند (که به شمهای از آن اشاره خواهیم کرد) اما خودِ
اماممحمد در ابتدای احیاءالعلوم، فلسفه نگارشِ این کتاب و ابواب آن را چنین ذکر میکند:
«علم طریق آخرت و آنچه سلفِ صالح بر آن بودهاند، و حق ـ سبحانه و تعالى ـ آن را در
تنزیل رحمانى و منشور آسمانى "فقه و حکمت و علم و ضیاء و نور و هدایت و رشد"
خوانده است، در میان خلق مدروس و مطوىّ گشته است، و از دلهاى ایشان مطموس و منسىّ
مانده. و چون این حادثه اهل دین را رخنهاى در حصار و ظلمتى در ابصار بود، تحریر این
کتاب بهجهت دفع این قلمکارى بس مهم دانستم تا علوم دین احیا پذیرد و مناهجِ ائمه گذشته
ظاهر شود، و روشن گردد که انبیا و سلف، کدام علمها را علم نافع شمردهاند. و آن را
بر چهار رُبع اساس نهادم: رُبع عبادات و رُبع عادات و رُبع مهلکات و رُبع منجیات. و
جمله را به "کتاب علم" مصدّر کردم؛ چه آن، غایتِ مقصود و نهایتِ مطلوب است
تا علمى را که طلب آن، حق ـ سبحانه و تعالى ـ بر هر مسلمانى فرض کرده است کشف کنم،
و علمِ نافع را از علمِ ضارّ ممیز گردانم، چه پیغامبر ـ علیهالصلاة و السلام ـ فرموده
است: "نعوذ باللّه من علم لاینفع" و محقَق گردانم که اهلِ عصر از صوبِ صواب
دورند و به لمعانِ سراب مغرور، و قشور علم ایشان را مطلوب است و لبابِ آن مهجور. و
هر رُبعى از این ارباع مشتَمل است بر ده کتاب.»
احیاءالعلوم
تأثیر عظیمی در اندیشه اسلامی بهجای گذاشت. استقبال متکلمان و عرفایی که به دنبال
یافت بطن شریعت بودند و نه ظاهر آن و نیز حکمایی که در پی بنیادگذاری حکمتی خارج از
سیطره یونان و یونانیان بودند (و در این طریق شیخ اشراق مثال خوبی است ـ و به همین
دلیل از تأثیرات غزّالی بر وی در بابی جداگانه باید سخن گفت) و حتی امثال مولانا و
ملاصدرا، جایگاه احیاءالعلوم را در متن اندیشه اسلامی نشان میدهد به دو نقل از مولانا
و ملاصدرا در این باب توجه کنید:
«همچنان
[مولانا] فرمود که اماممحمد غزّالی ـ رحمتالله علیه ـ در عالم مُلک، گَرد از دریای
عالَم برآورده، عَلَمِ علم را برافراشته، مقتدای جهان گشت [اشاره به لقب امام] و عالِم
عالَمیان شد چه اگر همچون احمد غزّالی ذره عشقش بودی بهتر بودی و سر قربت محمدی را
چون احمد معلوم کردی، از آنک در عالَمْ همچون عشق استادی و مرشدی و موصلی نیست» (مناقبالعارفین
افلاکی)
و
از صدرای شیرازی:
«همانا
این تحقیقات و تأویلات در مورد "رموز قرآنى و کنوز رحمانى" اشارتى است کوتاه
از تمثیلهاى گسترده حجتالاسلام (غزّالى) و خلاصهاى است مجمل از دریافتهاى مفصّلِ
آن دانشور پارسا و پیشرو: گزیدهاى است براى نجات جانها و شفاى روانها، گلچینى است
شایسته شناخت راه هدایت و رستگارى. چون وى (غزّالى) ـ ایدهالله تعالى ـ دریایى است
گوهرزا که از صدفهایش مىتوان "جواهر قرآن" صید کرد، و آتشى است فروزان
که از مشکاتش مىتوان انوار بیان برگرفت. ذهن پرفروغ غزّالى کبریت احمرى است که کیمیاى
سعادت بزرگ از آن مایه گرفته است. فکر وى، غوّاصى است که از دریاهاى مبانى گوهرهاى
معانى صید کرده است. فهم وى، صرافى است بصیر و عیارسنج نقد خردها بر معیار علمها.
عقل وى، میزانى است که ارج برهان قویم (قرآن) را بر راستاى صراط مستقیم سنجیده است.
وى را دم مسیحایى است در کار زنده کردن اموات علوم دین و معجز موسوى از نوع پدید آوردن
"ید بیضا" براى هویدا ساختن نشانههاى یقین. پس شادمان باد جانى که آثار
و خواصش چنین باشد و سیراب باد روانى که وارسته شد و با مردم زیست و در خداى گریخت.»
(مفاتیحالغیب صدرالمتألهین شیرازی)
بدون
تردید یکی از پژوهشگران برجسته معاصر که شخصیتی چون غزّالی را به ما شناساند دکتر سیدحسین
خدیوجم است. حیات این اندیشمند برجسته ایرانی که از یکسو حاوی ترجمههایی بسیار گرانقدر
و دیگر تصحیحات و تألیفاتی ارجمند بود غنیمتی بزرگ برای پژوهشگران عرصه حکمت و اندیشه
اسلامی ایرانی محسوب میشود. از برجستهترین ترجمههای او میتوان به عقاید فلسفی ابوالعلاء
تألیف عمر فرّوخ،
مع
ابی العلا فی سجنه و الایام اثر طه حسین، انباط المیاه الخفیه از کرجی و تصحیح متون
کهن بهویژه آثار اماممحمد غزّالی است.
لکن
علاوه بر تصحیح چهار اثر غزّالی، مرحوم خدیوجم به آثار ابنسینا و فارابی نیز نظر و
توجه داشته است، تصحیح و انتشار رساله اضحویه ابنسینا و احصاءالعلوم فارابی از دیگر
کارهای گرانقدر استاد خدیوجم است. به روح این اندیشمند گرانقدر سلام و درود میفرستم
و از خداوند متعال برای او غفران و رضوان الهی طلب میکنم. خداوند ایشان را با ابرار
و نیکان محشور فرماید ـ انشاءالله ـ و نیز از همکارانم در «انجمن آثار و مفاخر فرهنگی»
و همچنین عزیزان گرانقدری که در نگارش مقالات این ارجنامه زحمتی شایسته کشیدهاند،
به نوبه خود سپاسگزارم و برایشان از درگاه خداوند متعال توفیق و تعالی مسألت مینمایم.