در مستی ما چو بوی هشیاری نیست غافل منشین که وقت بیکاری نیست
بیدار شو از خواب که داری در پیش خوابى که درو امید بیداری
نیست
سالهاست با دو مفهوم سروکار داریم و مکرر
از آن سخن میگوییم. یکی «توسعه» که همه میدانیم این اصطلاح ریشه در بیرون دارد و
دو سه دهه است که میان ما رواج یافته. این را نمیگویم که آن را بیاعتبار کنم که اساسا
این نحوه سنجیدن درست نیست، بلکه آن را عرض میکنم تا به عکس، بدانیم خیلی از امور
است که ما در علوم پیشین خود نداشتیم، اما وقتی آمد صد جور ادعایش کردیم. توسعه، را
به اقتصادی و سیاسی تقسیم کردند و بحث بر سر این بود و هست که کدام یک لازم تر است.
دعوای حیدری و نعمتی بر سر این اصطلاح آغاز شد و ادامه یافت.
حالا چند سال است که مفهوم تازهای با
عنوان «فساد» آمده است. اغلب تصور میکنند، این فساد همان فساد سابق است که مثلا اذا
فسد العالم فسد العالم؛ بنده این طور فکر نمیکنم. این فساد هم از نظامات سیاسی جدید
دنیاست. ما برای این که کارمان را در درک مفاهیم ساده کنیم، اینها را به داشت های
قبلی بر میگردانیم. مثلا یکی از مهم ترین مصادیق فساد، رانت است. ممکن است بگوییم
قدیم هم نوعی رانت بوده، اما بگذارید عرض کنم، دَور این تطبیق ها گذشته و ما از این
خلط ها نتیجه ای جز سردرگمینگرفتیم. بهتر است اجازه دهیم وقتی مثلا از شفافیت مالی
سخن میگوییم، وقتی از انحصار در تولید سخن میگوییم، همین طور وقتی از فساد مالی میگوییم،
تأکید کنیم که اینها ربطی به آن فساد قدیم ندارد. اینها در نظامات اقتصادی امروز دنیا
معنا میدهند.
بسیاری از قواعد حقوقی هم همین سرنوشت
را دارند و ما لاجرم به آنها تن میدهیم و بر حقوق سابق تبصره میزنیم.
امروز در خبرها از فساد سیاسی هم سخن به
میان میآید و این که آن هم باید ریشه کن شود. عزیزانی که با نگرانی های مختصر بنده
آشنا هستند، میدانند که بیش از همه به توسعه علمیعلاقه مند هستم. بقیه هم برای کسانی
مهم است و باشد، من انکار نمیکنم، اما من فکر میکنم این یکی از کلیدهای اصلی نجات
ماست، اگر نجاتی در کار باشد. اینجا باید حواسمان جمع باشد که چه اندازه به اسم علم،
شبه علم به خورد ما میدهند.
به اسم سنتگرایی و بومیگرایی، اندیشههای
پوسیده قدیمیرا بزک کرده و راهی کتابهای درسی و متنهای دانشگاهی و رشتههای جعلی
میکنند. عدهای ساده نگر، با همان معلومات سابق، میخواهند پنبه همه علوم نوین را
که قرنهاست بشر برای آن زحمت کشیده، بر باد فنا دهند. فهم علمی، هر روز در برابر گردش
روزانه خرافات بی اعتبارتر میشود. انواع تبلیغ ها علیه علم میشود، و نتیجه آن که
ما از توسعه علمیبی بهره مانده ایم و دقیقا در فساد علمیکه شاید بشود نامش را توهمات
و خیالات شبه علم نامید، گرفتاریم. فساد علمیهمین است که همه مفاهیم را تحریف شده
بفهمیم. فساد علمیاین است که سعی کنیم دین و مظاهر و شعائر آن مانند عاشورا را هر
روز با اصطلاحات برگرفته از اندیشههای بیرونی تفسیر کنیم.
فساد علمیاین است که علوم انسانی، جعل
کنیم و به نام علم به مردم عرضه کنیم. تاریخ بسازیم و به اسم تاریخ واقعی، تحویل مردم
بدهیم. فساد علمیاین است که افرادی با این ویژگی ها هر روز فرصت ظهور در رسانه های
عمومیرا بیابند و درک علمیمردم را نابود کنند. حیات علمی، به سخت گیری بیشتر علمیو
دقت و صبوری در فهم و پرهیز از ساده نگری در علم است.
این که فکر کنیم تمامی پزشکی معاصر، با
همه سوابق، هنوز نمیداند جوش شیرین به کار کرونا میآید یا نه، و ما در مقام مثلا
یک پزشک سنتی از وزارت بهداشت بخواهیم لطفا در این باره تحقیق کنید! این مبتنی بر
یک نگاه ساده انگارانه است که فکر میکنیم برخی از داشتهای سنتیاش، پاسخ تمامی مشکلات
علمیاولین و آخرین پزشکی را دارد. و اما نکته مهم این که، حیات علم، به حفظ و تربیت
نیروهای مستعد در میان دانش آموزان است که بسیاری از دست میروند. گاه یکی از آنها،
فقط یکی از آنها ممکن است با کارهای علمیخود عالمیرا تغییر دهد. حیات علم، به جلوگیری
از نگارش دهها هزار پایان نامه بی خاصیت در رشته های من درآوردی است که انبانی از
جهل را برابر مردم میگذارد.
تا وقتی ما عقلمان را اصلاح نکنیم، تا
وقتی به فساد علمیپایان ندهیم، تا وقتی فاتحه شبه علم را نخوانیم، نمیتوانیم به
توسعه علمیبرسیم؛ توسعه ای که اساس استقلال ماست. اگر قرار بر خود کفایی است این
دانش است که ما را خودکفا میکند. اگر بناست وابسته به بیگانگان نباشیم این توسعه علمیاست
که ما را به آن نقطه خواهد رساند. البته که توسعه علمی، راههای خاص خود را دارد و
یکی همین است که بتوانیم از علم بشری یعنی از نتایج کارهای علمیسایر ملت ها نیز استفاده
کنیم و این قدر خود را عقل کل نپنداریم.
منبع: روزنامه اطلاعات؛ چهارشنبه 28 آبانماه 1399