مقالات

تاریخ، دانش و کتاب

رسول جعفریان  ۱۳۹۹/۰۶/۱۲
تاریخ، دانش و کتاب
رسول جعفریان

 

 

ندانستن تاریخ، اشکال بسیاری از پژوهشگران ما در حوزه های مختلف و مرتبط با تاریخ است. بنده می دانم که تاریخ فی حد نفسه، اندیشه ای را اثبات و نفی نمی کند، اما بارها بر این تأکید داشته ام که آگاهی از تاریخ، ما را برای سنجش افکار و طرح نظریات جدید، هوشیار و آگاه می‌کند. ااشکال این است که بسیاری این نیاز را احساس نمی کنند و مستقیم سراغ مباحث خاص خود می‌روند، و یا تصور می کنند مطالعه چند کتاب تاریخی عمومی، مشکل آنها را حل می کند. حقیقت این است که بسیاری از نظریات و دیدگاههایی که در حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اندیشه ای ابراز می شود، بسترهای تاریخی خاص خود را دارد که بدون شناخت آنها، امکان طراحی آن افکار و سنجش آنها وجود ندارد. این دوستان ما، دست کم در هر زمینه‌ای که فعالیت فکری دارند، باید ریشه‌های تاریخی ـ محیطی آن افکار را بررسی کنند. باید تاریخ هر مساله را بدانند و درست هم بدانند. این دانستن، نیازمند جستجو و کاوش فراوان است واین طور نیست که مثلا برای مطالعه دوره صفوی، دیدن چند کتاب عمومی کفایت کند یا مثلا از دوره قاجار که در فارسی، حتی چند کتاب عمومی خوب هم نیست، بتوانند با دیدن یکی دو کتاب، شناختی نسبت به آن بدست آورند. تاریخ، بویژه تاریخ اندیشه، آن هم بررسی تاریخ اندیشه در بستر زمانی و سیاسی خاص خودش، یکی از مهم ترین ابزارها برای سنجش افکار و اندیشه هاست.

 

این قاعده نه فقط در مورد دوره معاصر، که برای شناخت اسلام نیز، بدون شناخت درست دوره اموی و عباسی، بدون شناخت محیط جاهلی و اسلام، بدون شناخت محیط های مختلفی که اسلام در آنها بالید و شکل گرفت، نمی توان ادعایی داشت. این آگاهی، نیاز به وجود متخصصین مختلف و متعدد دارد. بعد از نزدیک چهل سال کار در حوزه تاریخ اسلام، می توانم اطمینان دهم که ما تاریخ اسلام را عمدتا به دلخواه خود و شرایط، و از روی هوی و هوس سیاسی و اثبات این و آن مطالعه کردیم، نه این که واقعا متخصص در آن شدیم. دریغ از یک اموی شناس یا عباسی شناس که در کشور باشد. دریغ از یک متخصص جدی تاریخ اقتصادی اسلام، دریغ از یک مجله جدی پژوهشی که ویژه مطالعات صدر اسلام باشد.

 

این وضع ما در باره تاریخ اسلام است، و اما دوره‌های بعد که ما در ایران به عنوان یک شیعه، اصلا اهمیتی برای تاریخ عمومی اسلام قائل نبوده ایم. نه دولت هایی مثل ایوبی و مملوکی را می شناسیم و نه از محیط غرب اسلامی در شمال افریقا خبر علمی جدی داریم. این را برای دانشجویان این حوزه‌ها هم می‌گویم مطمئن باشند که به رغم تصور عمومی که در این زمینه‌ها کار شده، بدانند که همه چیز بکر است، مگر آن که در زبان های فرنگی یا عربی آثاری یافت شود. در این زمینه ها، حداکثر چند ترجمه وجود دارد.

 

*****

 

تا وقتی ما لایه های افکار کسانی را که در دنیای اسلام طراح فکرهای نو برای ایجاد تحول هستند، و احیانا احزابی را درست کرده و جریان هایی را شکل می دهند، نشناسیم، نمی توانیم اتفاقاتی را که در سطح جامعه می افتد، درست درک کنیم. اینجا به خصوص مقصودم، تئوریسین هایی مثل سید قطب و مودودی و پیش از آن سید جمال و بعد از آن بسیاری دیگر هستند. به طور خاص، بحثم اندیشه های آنها در با چهار مفهوم «تمدن، تجدد، علم، و دین» با تأکید بر اهمیت علم است. این چهار مفهوم، چه نسبتی با هم دیگر دارند. می گویند تمدن، خوب و بد و مسیحی و اسلامی و اومانیستی دارد. تجدد، تکنولوژی در ابعاد مختلف، همراه با فلسفه هایی برای زیست متفاوت که برخی علت موجبه آن هم تکنولوژی است و برخی هم ناشی از فلسفه های دیگر، یا مثلا ملایم با نفس اماره. و اما علم، کدام علم است؟ فیزیک و شیمی و غیره و غیره. این علم یا کدام علم خوب است یا بد؟ آیا بکار خدمت به آدمیان و زندگی مبتنی بر آدمیت می خورد یا نمی خورد. و اما دین، چه نسبتی با تمدن و تجدد وعلم دارد. دین نسبت به علم، چه رابطه ای دارد؟ اخلاق دینی چطور؟ با کدام علم؟ علوم طبیعی که شکل سنتی آن هم در بسیاری از زمانها مورد تأیید دین نبود، چه رسد به شکل جدید آن. علوم انسانی هم که تکلیفش از نظر علم بودن مبهم است.

خلاصه بیش از یک قرن است در باره نسبت این کلمات بحث می شود و متاسفانه اغلب خلط مبحث شده و بدون مرز بندی دقیق که گاهی اشکال در سر منشأ آنها و دعواهای دینی ـ علمی خود فرنگی هاست، قضاوت می شود. مهم این است که بدانیم مدعیان اصلاح و انقلاب و تحول و تمدن اسلامی، کدام یک از این مفاهیم در ذهنشان هست. آیا قادر به تفکیک آنها هستند یا نه؟ واضح حرف می زنند یا نه.

 

این روزها کتابی را می دیدم، از سال 1349، فصلی در باره اهمیت دانش داشت، و البته سوال این بود که «علم و فرهنگ» که نجات بخش است، چه علمی است؟ سوال کرده بود: آری دانش عهده دار آسایش و امنیت است، صحیح، اما کدام دانش؟ آیا علم فیزیک و شیمی را می گویند؟

 

پاسخ می دهد: اصلا و ابدا، این علوم، به هیچ روی آسایش و امنیت نمی آورد که هیچ، صد چندان موجب نگرانی و هلاک را در پی دارد؟ به نظر وی «باورکردنی نیست» که این علوم، اسباب آسایش و امنیت باشند، زیرا «این دو علم، به اندازه ای وسائل راحتی جهانیان را فراهم می کند، دو چندان بلکه صد چندان هم موجبات نگرانی و هلاک را مهیا می سازد».

 

و اما علم جغرافیا و افلاک هم ربط به موضوع ما ندارد، یعنی آنها هم نجات بخش نیستند. حساب و هندسه هم از موضوع ما بیرون است. علم طب هم، هر گاه بتواند صحت ابدان و تندرستی مردم را تامین نماید، کار بزرگی کرده است... یعنی چی؟ یعنی بالاخره در امنیت و آسایش ما نقش دارد یا نه؟ شرحی نمی دهد.

 

وی بحث را به نوعی پیش می برد، که «دانش دین» اعتبار کافی می یابد، اما این علوم جدیده، موجبات نگرانی و هلاک هستند. وی ادامه می دهد: ببینید دانشگاهها چطور منشأ بدبختی و بیچارگی مردمان شده اند: «مدارس عصر حاضر را از کودکستان تا به دانشگاه با همه شعب آن با یک نظر دقیق و فکر عمیق مطالعه کنیم، حتی جرقه ای از مشعل هدایت در آنها نمی بینیم، چنان که بالمعاینه مشاهده می نماییم که غالبا علّت اکثر شورشهای بیجا و ویرانیها و فسادها می باشند، مراکزی را که مهبط سعادت تصور می کنند، منبع شقاوت و بدبختی است».

 

عبارات بعدی باز حمله به کشورهای پیشرفته غربی در بعدی علمی است که مدیریت کره زمین را دارند: «فعلا ارباب کره زمین و گرداننده‌های صحنه‌های بیدادگری همان ملت های متمدن و دولت های مترقی هستند که اوضاع بشر را پریشان ساخته و در فکر تسخیر آسمانها و خرابی جهان بالا می باشند... همین تحصیل کرده هایند که انسان سیه چهره را هنوز به حساب آدم نمی گذارند». این هم تکلیف تحصیل کرده ها.

 

نتیجه گیری او این است که «این گونه معارف و فنون که ورد زبان متفقین امروز است، درمان درد بدبختی و موجب سعادت و خوشبختی نبوده و نمی‌شوند، بلکه هر ملتی که از این علوم بهره اش بیشتر است، وجودش نسبت به ملت های مظلوم خطرناکتر است».

 

این شخص که داعیه اصلاح هم دارد، تصویری تاریک از علم فیزیک و شیمی، مراکز آموزشی از کودکستان گرفته تا دانشگاه، از تحصیل کرده ها و نیز جوامع مدرن که حاکمانش تحصیل کرده هستند، بدست می دهد، آنچنان که در این بین مادر علم را به عزایش می نشیند و آن وقت است که مطلوبش ثابت می شود و همانا این که فقط دانش دین است که می تواند امنیت و آسایش بیاورد. آیا در این گونه جوامع، علم می تواند پیشرفتی داشته باشد؟

 

*****

 

این خبر که سوئد فرهنگ مکتوب 600 ساله خود را دیجیتالی کرده و در اختیار عموم قرار داده است، می تواند درسی برای مسوولان فرهنگی ما و مدیران کتابخانه ها و در رأس آنها وزارت خانه های مربوطه در بخش آموزش و ارشاد باشد.

 

ما چه تلاش منظمی برای ارائه میراث مکتوب خویش به صورت دیجیتالی کرده ایم؟

 

می توانم بگویم، بخش بسیار محدودی از میراث ما، توسط مراکزی مثل نور در قالب سی دی یا وبسایت در اختیار عموم قرار داده شده و البته بابت آنها وجوهی هم دریافت می شود. فکر می کنم برای «میراث» و تبدیل آن به فایل قابل استفاده، نباید هزینه ای پرداخت شود. استفاده از این متون برای شناخت میراث ملی، تشویق می خواهد و اولین قدم، قراردادن آنها به صورت مجانی است. طبعا هزینه ای است که باید دولت یا مراکز مشابه آن بدهند. این کارها کمک دولت را می خواهد.

 

تعداد قابل توجهی کتاب از میراث کهن ما،‌ به شکل های مختلف در مراکز مختلف اسکن شده و خود مردم، آنها را در کانال های تلگرامی گذاشته اند تا بقیه هم استفاده کنند، اما نه کاری فراگیر است، و نه در یک جا در یک سامانه مشخص است که در زمان نیاز، بتوان به آسانی به آن دست یافت.

 

در بخش متون منظوم، وبسایت گنجور خدمت بزرگی کرده است، کاری که می بایست مراکز دولتی یا خصوصی متکی به منابع مالی قابل توجه انجام می دادند. همین را هم باید قدر دانست و تشکر کرد. قدم بزرگی برداشته شده است. فرهنگستان زبان و ادب فارسی یا برخی از دایره المعارف ها یا کتابخانه ملی یا ارشاد باید این کار را می کردند. حالا هم وظیفه شان حمایت است.

 

در بخش تاریخ و شرح حال و متون ادبی کهن از قبیل دواوین و غیره، همچنان نیازمند یک کار بزرگ و سترگ و ملی هستیم. تواریخ عمومی، محلی، کتابهای شرح حال، و تمامی متون کهن ادبی که میراث اصلی ما هستند، می باید بدون فوت وقت، در یک وبسایت ملی و بزرگ، با بهترین کیفیت، برای عموم قابل ارائه باشند. برخی از تصحیح ها مشکل حقوقی دارند که باید حل کرد. برای مثال، آیا ما یک وبسایتی داریم که هر آنچه در باره تخت جمشید در همه زبانها نوشته شده، در آن قابل دسترس باشد؟ آیا وبساتی داریم که همه تواریخ محلی اصفهان، و هر آنچه در قرون گذشته در باره این شهر نوشته شده در آن قابل دسترس باشد. آیا این کار به اندازه زدن یک پل یا کشیدن یک خیابان در این شهر ارزش ندارد در حالی که هزینه آن هزار بار کمتر از زدن یک خیابان است.

 

در بخش نشریات تاریخ گذشته هم کار جدی صورت نگرفته است. می شود گفت بسیاری اسکن شده اما نرم افزارهای موجود همچنان در ارائه یک پارچه آنها عاجز و مراکز هزینه لازم را برای ارائه آنها به صورت یک جا ندارند. باز هم می شود گفت، مراکز مختلف، حجم قابل توجهی را اسکن کرده اند، اما در هاردها و سرورها بدون آن که به صورت منظم و همراه با فهرست نویسی ارائه شود، مانده است. البته بخشی در خود کتابخانه ها اسکن شده و به صورت موردی قابل ارائه است.

 

همچنان از داشتن یک وبسایت که بتواند همه فهارس نسخ خطی را تا به امروز معرفی کند و محل نسخه را نشان دهد، محروم هستیم. سالها پیش وبسایت آقابزرگ در یک اقدام قابل ستایش آغاز شد، عالی بود اما در یک محدوده متوقف ماند. سالها گذشته اما هیچ کاری برای تکمیل آن نشده است. کار بزرگ دیگر در تجمیع فهارس نسخ خطی توسط بخش خصوصی انجام شده، و اما متسفانه فقط متن چاپی آن ـ دنا و فنخا ـ انتشار یافت که یک هزارم کار سامانه و رایانه را نمی کند.

 

و اما در ارائه اصل نسخ خطی، یعنی تصاویر خود نسخه ها، که میراث مهم ماست،‌ هزار و یک مشکل دارد. بدانیم روزی که مرعشی و آستانه قدس، که جمعا نزدیک به چهل درصد از میراث ما در آنهاست،‌ تمام نسخ خود را به صورت فایل دیجیتالی در اختیار عموم مردم قرار دهند، روزی است که می شود گفت،‌ اندکی درک و شعور ما نسبت به میراثمان بهتر شده است. هنوز به این «اندکی» نرسیده ایم. مراکز و کتابخانه های دیگر هم باید این کار را بکنند. هیچ کس تاکنون از پس این دو مرکز برنیامده و نخواهد آمد. کتابخانه ملی نسخه ها را ناقص و ضعیف گذاشته است. برای مثال مرکز احیاء‌ تراث،‌ همه اسکن کرده و راحت هم در اختیار می گذارد ـ با تقدیر از آنها ـ ولی یک جا روی وبسایتی نگذاشته و کتابخانه دیجیتال ندارد.‌..

 

آیا می شود روزی اعلام کرد ایران هم میراث مکتوب هزار ساله خود را به صورت دیجیتالی در اختیار عموم قرار داده است؟

 

 

منبع: روزنامه اطلاعات؛ چهارشنبه 12 شهریورماه 1399

 

 

 


۱۲۱۵

ارسال نظر


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم اینجا کلیک کنید.

همدان - بنای آرامگاه بوعلی‌سینا - ساختمان اداری بنیاد بوعلی‌سینا

 ۹۸۸۱۳۸۲۶۳۲۵۰+ -  ۹۸۸۱۳۸۲۷۵۰۶۲+

info@buali.ir

برای دریافت پیامک‌های بهداشتی در زمینه طب سینوی، کلمه طب را به شماره ۳۰۰۰۱۸۱۹ ارسال کنید