مقالات

ایرانیان و خوشنویسی

‎دکتر حسن بلخاری - رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و عضو هیئت امنای بنیاد بوعلی‌سینا  ۱۳۹۹/۰۴/۱۵
ایرانیان و خوشنویسی

 

 

 

اشاره: چند روزی است که اعلام یک خبر ذهن اصحاب هنر و رسانه را به خود مشغول کرده است: وزارت فرهنگ کشور ترکیه، پرونده هنر خوشنویسی اسلامی را برای ثبت به‌ عنوان میراث ناملموس یونسکو ارسال کرده؛ این در حالی است که ایران برای سال ۲۰۲۱  یا ۲۰۲۲ قصد داشت چنین اقدامی را انجام دهد. اگرچه برخی کارشناسان معتقدند ثبت میراث ناملموس انحصاری نیست و هر کشوری که خوشنویسی دارد، می‌تواند این هنر را ثبت کند، با این وصف پرواضح و غیرقابل انکار است که قاعده‌مند کردن خطوط ششگانه به همت ایرانیان صورت گرفته و نستعلیق و شکسته‌نستعلیق خطوط خاص ایرانیان است و خوشنویسی از ایران به جهان اسلام گسترش یافته و این شاگردان میرعماد (خوشنویس عهد صفوی)، بودند که از هند تا مصر هنرمندان خوشنویس را تعلیم و پرورش دادند. نوشتار حاضر برای بررسی بیشتر و دقیق‌تر نقش عظیم ایرانیان در ظهور و بالندگی خوشنویسی اسلامی است و امید است که موجب هشیاری مسئولان مربوطه شود.

سخن را با ابن‌مقله آغاز کنیم، یعنی ابوعلی محمد بن علی بن حسین (حسن) بن عبدالله شیرازی ملقب به ابن مُقله (۲۷۲ـ ۳۲۸ق/ ۸۸۶ ـ۹۴۰م) که او را مبتکر و بنیانگذار خطوط مختلف و نیز مبدع و تنظیم‌کنندۀ خطوط ششگانه و اصول دوازده‌گانه خوشنویسی می‌دانند. نقش او در ایجاد تحولی عظیم در سیر نگارش حروف از ساده‌نویسی به سمت خوشنویسی هنرمندانه مبتنی ‌بر قواعد زیبایی‌شناسی بی‌بدیل است. همان قواعد زیبایی‌شناسانه‌ای که اخوان الصفا در رسائل خود از آن سخن گفته‌اند و ما در کتاب «هندسه خیال و زیبایی» مبانی آن را بیان کرده‌ایم. در باب او آمده است وی کسی بود که خط محقق را از خط کوفی و نسخ قدیمی بیرون کشید و قاعده‌مند کرد. سپس خط ریحان را ایجاد کرد. بعد از آن خط ثلث را از خط ریحان اخذ کرده و قاعده‌مند ساخت. بعد از آنها به شکل‌دادن و منزه کردن خط نسخ پرداخت. ابن‌مقله قرآنی به خط نسخ نوشت و خطوط محقق و ریحانی و کوفی را در سرسوره‌ها قرار داد و هنگامی که خواست کتابت قرآن با سایر خطوط فرق داشته باشد، خط توقیع را ابداع کرد. (رک: ابن مقله، دائره‌المعارف بزرگ اسلامی) ابن‌مقله ایرانی است.

ابن بوّاب یا ابوالحسن علاءالدین علی بن هلال مشهور به ابن بواب (درگذشتۀ ۴۱۳ق) ملقب به «قبله الکتاب» که او را کامل‌کننده خطوط ششگانه و شاگرد محمد بن علی شیرازی سمسمائی می‌دانند، مبدع شیوه‌ای در خوشنویسی است که به مدت دویست سال بی‌رقیب بود؛ نیز واضع قوانینی در خوشنویسی است که به خط منسوب شهرت دارد. در این قوانین وی برای نخستین بار میزان سنجش حروف را تحت قاعده «نقطه» درآورد. بعد از هزار سال، این قواعد و قوانین همچنان روح حاکم بر خطوط اسلامی است. از دیدگاه محققان خط نسخ که به همت او شکل نهایی و متکامل یافت، رفته رفته به خط رایج تمامی سرزمین‌های اسلامی تبدیل شد، به قسمی که امروزه اغلب حروف چاپی مدرن عربی و فارسی با استفاده از این خط طراحی شده‌اند. وی بنا به اقوال مؤکّد ایرانی و شیعه بود.

سلطان الخطاطین یا نظام الدین سلطانی معروف به سلطان‌علی مشهدی (۸۴۱ ـ ۹۲۶ق/۱۴۳۵ـ۱۵۲۰م) از خوشنویسان ایرانی و از معروف‌ترین نستعلیق‌نویسان قرن نهم و دهم است. گفته‌اند هیچ یک از نستعلیق‌نویسان قدیم در زمان خود به اندازه او صاحب شهرت نشده‌اند. «صراط السطور» او رساله منظومی است در قالب مثنوی که به قواعد خط پرداخته است.

شاه محمود نیشابوری ملقب به زرین قلم و کاتب اثر بی‌نظیر خمسۀ شاه‌طهماسبی که اخیراً در فرهنگستان هنر ایران رونمایی شد، هنرمندی بی‌نظیر و بی‌بدیل و مورد احترام بسیار شاه‌اسماعیل صفوی بود. میزان این احترام به‌ گونه‌ای بود که در جنگ چالدران با عثمانی (۹۲۰ق/۸۹۳ش) شاه برای محافظت از او دستور داد شاه‌محمود و کمال‌الدین بهزاد را همچون مرواریدهایی بس گرانبها در غاری امن پنهان کردند. پس از اتمام جنگ، نخستین چیزی که شاه جویا شد، خبر سلامت این دو بود.

بزرگترین خوشنویس نستعلیق یعنی میرعماد حسنی قزوینی (۹۶۱ـ۱۰۲۴ق/ ۱۵۵۴ـ ۱۶۱۵م) هنرمند پرآوازه و از سرآمدان خوشنویسی ایرانی. زیبایی و جمال و جلال خطش چنان عالم‌گیر شد که شاعران در وصفش سرودند، همچون میر عبدالغنی تفرشی از شعرای معاصر میرعماد:

   تا کلک تو در نوشتن اعجاز نماست              بر معنی اگر لفظ کند ناز، رواست
هر دایره تو را فلک حلقه به گوش                 هر مدّ تو را مدّت ایام بهاست

 

در ادامه به بیان فهرستی از برجسته‌ترین آثار خوشنویسی که در بستر فرهنگ اسلامی ـ ایرانی تالیف و تصنیف شده می‌پردازیم. فهرستی که به همت استاد فقید محمدتقی دانش‌پژوه، در نشریه هنر و مردم (دوره۸، ش۸۶ و۸۷؛ آذر و دی ۴۸: ص۳۱ـ۴۳) و با عنوان «سرگذشتنامه‌های خوشنویسان و هنرمندان» عرضه گردید. عناوین مؤلفان که در پی نام خود عنوان قطعه‌ای از ایران بزرگ را با خود دارند (چون شیرازی، قزوینی، راوندی، تبریزی، اصفهانی، مشهدی، هروی، کرمانی، سبزواری، بخارایی، یزدی، کربلایی، قمی، نهاوندی، لاهوری، لاریجانی و لاهیجانی) نشان از ظهور و بالندگی بی‌بدیل خوشنویسی در بستر فرهنگ ایرانی اسلامی است. منابع دقیق و متقن تاریخی در این باب چنان اسناد قطعی و غیرقابل‌انکاری هستند که هر کس در آن کوچکترین تردیدی روا دارد، خود را در محضر تاریخ رسوا نموده است.

۱
ـ راحه‌الصدور و آیه السرور: محمدبن‌علی‌بن سلیمان‌راوندی که در ۵۹۹ آن را ساخته است. راوندی در «‌فصل فی معرفه اصول ‌الخط من‌الدائره ‌و النقط» آن از نوشتن و پیدایش هر یکی از حروف در نسخ و محقق و ثلث سخن داشته است. او می‌گوید «داعی معرفت خط را مفرد کتابی ساخته است». پیداست که تحقیق او پایه برای خوشنویسان پس از وی است. (چاپ محمد اقبال ص۴۳۷ـ ۴۴۷).

۲ـ اصول خطوط سته یا رسالۀ خط: خواجه عبدالله فرزند محمود صراف تبریزی درگذشتۀ ۷۴۲ که در یک مقدمه و دو باب و یک خاتمه است. او شاگرد مالک‌قزوینی‌دیلمی و سند استادان عراق و خراسان است و از خط او در فهرست سپهسالار (۲: ۸۵) و فهرست پاریس (بلوشه ۴: ۳۶۸ مجموعۀ ش۲۴۵۱) یاد شده‌ است. فتح‌الله‌ سبزواری در دیباچۀ اصول و قواعد خطوط سته از او نام برده است (فرهنگ ایران‌زمین ۱۱: ۱۰۴) ابوالداعی یعقوب‌بن‌حسن‌بن‌شیخ ملقب به سراج حسنی‌شیرازی شاگرد صدرالدین ‌روزبهان صوفی خوشنویس در تحفه‌المحبین خود که به نام محب ‌الله ‌بن ‌خلیل‌الله ‌بن ‌شاه‌نعمه‌الله‌ولی‌کرمانی نگاشته از «رسالۀ خواجه‌عبدالله صیرفی» یاد کرده و گفته است که من آن را خوانده‌ام (بلوشه ۲: ۳۰۲ ش۱۱۱۳). گلزار صفای صیرفی شاعر که در ۹۵۰ ساخته شده و به نظم فارسی است در نقاشی و رنگ‌آمیزی پیداست که از این صیرفی نخواهد بود (بلوشه ۲: ۲۵۹ ش۱۰۵۰/ ۳ ارمغان ۱۲: ۱۷). نسخه‌هایی از این رسالۀ‌عبدالله ‌صیرفی در کتابخانه‌های دانشکدۀ ادبیات (۱: ۲۸۸) و آستان قدس رضوی (۷: ۱۵ و ۲۵۴) و مجلس (۷: ۱۵ و ۶۴۲) و مجموعۀ کریم‌زاده (مجلۀ وحید ۴۷: ۱۰۵۶) هست. (رک: کشف‌الظنون ۱: ۵۵۰ـ مجلۀ ادبیات ۴۵: ۴۴ـ تاریخ یزد ۱۱۸ و ۲۴۶ـ تاریخ جدید یزد ۷۸ و ۱۴۰ـ جامع مقیدی ۳: ۱۵۰ و ۳۳۶ و ۳۹۸ و ۴۲۶ـ ذریعه ۹: ۶۲۴ـ دانشمندان آذربایجان ۲۳ـ روضات‌الجنان ‌کربلایی فهرست نامها ـ گلستان هنر ترجمۀ انگلیسی ۲۸ و ۶۱ ـ ۶۳ و ۸۱ـ مناقب هنروران ۱۸ و ۱۹ و ۷۴ـ نمونۀ خطوط خوش‌بیانی، ص۸ و ۱۲۳).

۳
ـ رسالۀ‌ خط قبله‌الکتاب ظهیرالدین میر‌علی‌سلطانی پسر حسن علوی تبریزی که واضع نستعلیق خوانده می‌شود و در ۸۵۰ درگذشته است. در آن با عنوان نقل از «واضع ‌‌لاصل میر‌علی تبریزی» از تعلیم نسخ و تعلیق و طرز پیدایش حروف در نوشتن هر یک و اندازۀ ‌آنها مانند سخنان راوندی گفتگو شده‌است. (فهرست کتابخانه برون از نیکلسون ص۲۰۵، نسخه در ۱۲ برگ است هر یک در ۶ سطر به خط تعلیق رضاقلی ادیب با آرایش. خوشنویسان بیانی، ص۴۴۱).

۴
ـ تحفه المحبین: ابوالداعی یعقوب‌بن‌حسن‌بن‌شیخ ملقب به سراج حسنی شیرازی شاگرد صدرالدین روزبهان که در زمان تألیف آن زنده نبوده است و او آن را از روی رسائل شیخ جمال‌الدین قبله الکتاب یاقوت مستعصمی و خواجه ‌عبدالله صیرفی و مبارکشاه شاگرد یاقوت که مولف آنها را به دستور روزبهان و دانشمندان دیگر خوانده و در اثر آن در سال ۸۵۸ طرح این رساله را ریخته بوده ‌است در محمد‌‌آباد بیدر به نام حبیب‌الدین امیر‌زاده محب‌الله پسر برهان‌الدین امیرزاده خلیل‌الله پسر نورالدین شاه نعمه‌الله کرمانی به روش صوفیانه ساخته است، یک مقدمه دارد در «بیان وضع خط» و دو مقاله. ۱ـ در بیان احوال قلم و اوصاف آن و باز نمودن تراشیدن قلم و ذکر ترکیب مداد و آلات و اسباب کتابت و آداب کاتب. ۲ـ در بیان اصول ترکیبی که زیادات از دو حرف باشد و ترکیب آن کلمات واقع شود. سپس خاتمه در بیان صورتی چند از الفاظ که به رسم‌الخط می‌باید نوشت. (نسخۀ ۳۸ آنکتیل به نستعلیق هندی آغاز سدۀ ۱۷ در پاریس که در فهرست بلوشه (۳: ۱ ش۱۱۱۳) وصف شده‌است).

۵
ـ رسالۀ خط: میر‌علاءالدوله‌حسینی که در آن از تیمور‌گورکان و میر‌علی‌تبریزی و خواجه‌تاج سلمانی یاد کرده است. مستوفی بافقی در جامع مفیدی (۳: ۳۹۵) از آن نقل کرده است.

۶ـ خلاصه الاخبار فی بیان احوال الاخبار: خواند‌میر آن را در ۹۰۵ به نام میر‌علیشیر‌ نوایی به انجام رسانده است و می‌رسد تا به سال ۸۷۵ (استواری ۱: ۱۰۲ـ ذریعه ۷ : ۲۱۰) فصل هنرمندان آن را سرورخان گویا در کابل به سال ۱۳۲۴ به چاپ رسانده است.

۷ـ آداب نگارش (رسالۀ منظوم): استاد جواهر رقم خوشنویس، مورخ ۹۲۰. (فهرست افغانستان ص۹۱ مجموعه ش ۲۳ موزۀ کابلی رسالۀ ۵ در برگ ۱۳۹ به خط نستعلیق با عنوان شنگرف از سدۀ ۱۲ و ۱۳).

۸ـ رسالۀ بوقلمون: ترجمۀ رساله‌ای است در رنگ‌ها یا مرکب‌های رنگارنگ از عربی به فارسی در شصت‌و‌یک صنعت به نام محمود‌شاه‌بن‌محمد‌شاه‌بن‌همایون‌شاه‌بن‌احمد‌شاه دوم از فرمانروایان بهمنی (۸۸۷ـ ۹۲۴). (دیوان هند ش۲۹۷۷ مورخ ۱۰۱۰).

۹
ـ صراط السطور یا صراط الخط یا رسالۀ منظوم یا قواعد خطوط در علم خط نستعلیق: سلطان علی مشهدی (۸۴۱ـ۹۲۶) به نظم در ۲۷۰ بیت. چنین است عنوان‌های مطالب آن: ۱ـ در بیان نستعلیق؛ ۲ـ در بیان جمع کردن لوحهای مردان؛ ۳ـ در بیان ملاحظۀ خط و دانستن قواعد؛ ۴ـ در بیان مفردات؛ ۵ـ در بیان قواعد حروف؛ ۶ـ در بیان قلم‌تراش؛ ۷ـ در بیان خوشنویسی؛ ۸ـ در بیان منقبت مرتضی‌علی؛ ۹ـ در بیان قواعد نستعلیق. نسخه‌های فراوانی از آن هست و در امتحان‌الفضلاء میرزا سنگلاخ چاپ ۱۲۹۱ تبریز و گلستان هنر گنجانده شده و در لنینگراد چاپ عکسی هم شده‌ است (در ۱۹۵۷). (خوشنویسان بیانی، ص۲۵۳ ـ ریو ۵۷۳ـ فهرست فیلم‌ها ص۷۸ـ ایوانف ۲: ۴۳۲ ش۶۳۸ ـ ذریعه ۱۹: ۱۰۴ـ دانشگاه ش ۴۷۳۶/۵۹ و ۶۰۸۶/۲ ـ نشریه ۵: ۱۰۴). دومین رسالۀ مجموعۀ ۲۸ والکر در بادلیان اکسفورد (گ ۴۷ـ ۵۶) هم همین کتاب است و نخستین آن قواعد خطوط محمود‌بن‌محمد است (فهرست اته ۱۳۷۶).

۱۰ـ گلزار صفا: صیرفی شاعر، به نظم فارسی در نقاشی و رنگ‌آمیزی (بلوشه۲:‌ ۲۵۹ ش۳ /۱۰۵۰ S. P. 1659 گ ۵۸ تا ۷۳ـ ارمغان ۱۲: ۱ ص۱۷). در‌بارۀ نام آن چنین آمده (۵۸ر):

نام گلزار صفایش ز قضاست                       صیرفی بلبل گلزار صفاست.

 

ماده تاریخ آن چنین است (۷۱پ): پی تاریخ تمامی سخن/همچو بلبل چو شدم دستان‌زن+ آمد از گلشن افلاک ندا/ صیرفی ساکن گلزار صفا (۹۵۰).

۱۱
ـ مداد الخطوط: میر‌علی هروی درگذشتۀ ۹۵۱ که پس از ۹۲۶ و گویا در بخارا ساخته است. با امتحان الفضلاء میرزا ‌سنگلاخ در تبریز در ۱۲۹۱ چاپ شده است (خوشنویسان بیانی، ص۵۰۴).

۱۲ـ لطایف نامه: سلطان محمد‌فخری پسر امیری هروی که مجالس‌النفایس امیر‌علیشیر نوایی را در آن به سال ۹۲۸ به فارسی برگردانده است، در مجلس نهم قسم پنجم آن ذکر لطایف ارباب هنر است. متن ترکی مجالس‌النفاس را به جز ترجمه‌های همین فخری و حکیم شاه محمد‌قزوینی و شاه علی‌بن‌عبدالعالی و عبدالباق‌شریف‌رضوی (دانشگاه ش ۳۰۲۹) ترجمۀ پنجمی است از شیخ‌زاده فایض نیمردانی به نام بقیه‌النقیه به سال ۹۶۱ (نشریۀ کتابخانه مرکزی دانشگاه ۶: ۶۳۱)

۱۳ـ بابرنامه یا واقعات بابری: از ظهیرالدین‌بابر‌شاه (۸۸۸ـ ۹۳۷) در آن سرگذشت سلطان‌علی‌مشهد و بهزاد هست و ترجمۀ فارسی این بند آن از عبدالرحیم در مجلۀ ‌مدرسه خاوری ۱۰: ۳ ص۸ و ۱۴۷ چاپ شده است (استوری ۱: ۵۳۰).

۱۴ـ مرقع شاه اسماعیل صفوی: مقدمۀ ‌آن را شمس‌الدین محمد وصفی دربارۀ خوشنویسان و هنرمندان در سال ۹۱۶ نوشته است (خوشنویسان بیانی، ص پانزده).

۱۵
ـ آداب‌المشق: از باباشاه حالی اصفهانی درگذشتۀ بغداد در ۹۹۶، ‌این رساله را با دیباچۀ دیگری به میر‌عماد خوشنویس هم نسبت داده‌اند، در یک مقدمه است و دو باب. این رساله شاید پیش از ۹۴۰ تألیف شده باشد؛ چه در رسم‌الخط مجنون رفیقی از آن یاد شده ‌است. محمدشفیع ‌لاهوری آن را با دیباچه‌ای به زبان اردو و با دو فهرست مصطلحات و اعلام در مجلۀ ‌مدرسۀ خاوری در ۱۹۵۰ در ش۱۰۱ (ج۲۶، ش۳، ص ۵۲ـ ۷۱) از روی نسخۀ مورخ ۱ ج۱۱۱۶ نشر کرده و بارهای دیگر هم به چاپ رسیده است (خوشنویسان بیانی، ص۸۵ـ فهرست افغانستان ص۲۱۸ ـ نسخۀ ش۱۷۹۵ و ۱۷۹۶ کتابخانۀ شاهنشاهی ـ فهرست سپهسالار ۳: ۱۸ ـ فهرست فارسی مشار ۱۹ـ فهرست ایوانف ۱: ۷۵۱، ش۵ / ۱۶۲۳ ـ کتابخانۀ ملک، ش526/6 ص60 فهرست مجموعه‌ها).

16
ـ آداب خط: مجنون ‌بن ‌محمود (محمد) رفیقی چپ‌نویس یا توأمان‌نویس سرایندۀ منظومۀ شطرنج آمیخته با نثر به فارسی (ش 25 کتابخانۀ مجتبی مینوی، نشریۀ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه 6، 653) و ناز و نیاز (‌دانشگاه 55/ 4736). این رساله در بحر لیلی و مجنون است، چنان‌که سام‌میرزا در تحقۀ سامی (ص142) گفته که مجنون رسالۀ نظمی به نامش در این بحر بسته و یک بیت از آن را می‌آورد:

رنگی که صفای خط در آن ا‌ست                  از آب حنا و زعفران است.

 

و آن در نسخۀ ش4736/24 دانشگاه تهران (گ 148ر) دیده می‌شود و این یکی از سه رسالۀ خط مجنون است که مرحوم دکتر مهدی بیانی به‌درستی حدس زده است. این رساله «واعد خطوط» و «تعریف قواعد خط» هم خوانده شده ‌است. دو نسخه‌ای از آن در موزۀ بریتانیا هست که ریو (ص532) آنها را درست نشناخته است: یکی به نام رسالۀ وضع نسخ و نستعلیق که در فهرست کرافت (ص5، ش12) به میرعلی نسبت داده شده‌است. آغازش:

از واضع خط نسخ و نستعلیق                     بشنو سخنی ز روی تحقیق؛

 

دومی به نام خوشنویسی به نام راقم که در آداب خط است به وزن مثنوی، آغازش: «بالای الف سه نقطه باید». آن بیت و این مصرع را در آداب خط مجنون نسخۀ دانشگاه دیده‌ام. پس این دو باید همین آداب خط مجنون باشد (دانشگاه 3010/24 ـ ذریعه 19: 104).

17
ـ خط و سواد یا سوادالخط: مجنون بن ‌محمود (محمد) رفیقی به نثر تألیف 940  و 945 در شش باب: 1ـ در بیان خطوط و سطح و دور و وجه تسمیۀ هر یک؛ 2ـ در ذکر استادان و مخترعان و بیان مرتبۀ ‌ایشان؛ 3ـ در بیان ادوات کتابت؛ 4ـ در بیان قواعد خط؛ 5 ـ در شکل هر یک از حروف؛ 6ـ در حسن خط و اصناف حرفها. فصل دوم آن در ش4 مجلد 10 اوت 1934 و همۀ آن در ش2، مجلد 11، سال 1935، ص46-47، مجلۀ مدرسۀ خاوری به کوشش یاسین‌خان نیازی چاپ شده ‌است (دانشگاه 3522/1 ـ دهخدا ش288/5 ـ ریو 531 ـ دیوان هند 2931 ـ خوشنویسان بیانی، ص612 ـ ایوانف 1: 750 ش1623/1 و 1624 ـ ملک526/7 فهرست مجموعه‌ها ص60).

18
ـ رسم خط یا رسم الخط: مجنون ‌بن ‌محمود رفیقی چپ‌نویس یا توأمان‌نویس، به نظم به نام سلطان مظفر فرزند سلطان میرزای بایقرای‌چنگیزی مورخ 909 یا 940  (دانشگاه 3522/2 ـ ایوانف 1: 751 ش1623/2 ـ خوشنویسان بیانی، ص612).

19
ـ مرکب سازی: مجنون رفیقی، به نثر (دانشگاه 2522/3).

20
ـ مرقع محمد مؤمن کرمانی فرزند خواجه شهاب‌الدین عبدالله مروارید درگذشتۀ 948 که برای شاه‌تهماسب ساخته است و می‌باید مقدمه‌ای تاریخی داشته باشد در‌بارۀ هنرمندان و خوشنویسان (خوشنویسان بیانی 842).

21
ـ تاریخ رشیدی: میرزا حیدر دو غلات که در 948 ساخته است. فصل هنرمندان سبک هرات دفتر دوم آن را محمد‌شفیع لاهوری در شمارۀ مه 1934 (10: 3 ص150-170) مجلۀ ‌مدرسۀ خاوری از روی نسخۀ دانشگاه کیمبریچ چاپ کرده است، نیز چاپ آلمان در مجموعۀ آسیایی سال سوم ص80 ـ323 تاریخ 1888 در پترزبورگ، ارنولد ترجمۀ انگلیسی آن را در BSOS سال 1930 (5-4، ص671-674) نشر کرده است.

22
ـ مرقع بهرام میرزای صفوی که مقدمۀ ‌آن را دوست محمد بن ‌سلیمان‌ کاتب ‌کوشانی ‌هروی زندۀ تا 972 دربارۀ هنرمندان به سال 951 نوشته است. (خوشنویسان بیانی، ص پانزده و 192)

23
ـ حالات هنروران: دوست‌محمد پسر سلیمان‌ کوشوانی هروی که کتابدار ابوالفتح بهرام‌میرزای صفوی و تا 972 زنده بود. مقدمه و دیباچه‌ای دارد و برای کتابخانۀ بهرام‌میرزا به سال 953 تألیف شده است. نسخه‌ای از این مقدمه در مرقع بهرام‌میرزا در کتابخانۀ خزینۀ اوقات طوپقپوسرای (ش2154) هست و محمد‌عبدالله جغتایی آن را در لاهور به سال 1936 با مقدمه‌ای به اردو و انگلیسی به چاپ رسانده و دوباره مرحوم دکتر مهدی بیانی این دیباچه را از روی خود نسخۀ خطی در احوال و آثار خوشنویسان (ص191 ـ 203) گزیده‌وار نشر کرده است.

24
ـ اصول و قوای خطوط سته (رساله در...) ـ فتح‌الله‌ بن ‌احمد بن ‌محمود سبزواری (شهرستانی یا شیرازی) مؤلف تحفه‌الائمه العلیه فی الحکمه‌العملیه یا اخلاق ظهیری، در آن یک خاتمه است و سه باب و یک خاتمه و از ابن‌بواب و یاقوت و علی‌بن هلال و عبدالله صیرفی و احمد سهروردی در آن یاد شده ‌است، ‌تألیف آن از سدۀ 10 است و باید در 955 یا اندکی پیش از آن ساخته شده باشد (نسخۀ‌ مورخ 955 ش B 551 لنینگراد ص253 فهرست) متن در فرهنگ ایران‌زمین (ج11) به چاپ رسیده است. (فهرست حقوق، ص36 و 119 ـ گلستان هنر دیباچۀ مینورسکی ص19).

25
ـ تحفۀ سامی: سام‌میرزای صفوی در 957 ـ 968 تألیف کرده است (چاپ همایون فرخ در 1347خ).

26
ـ مرقع امیر حسین بیک خزانه‌دار شاه‌تهماسب که مقدمۀ آن را مالک فیلواکوش قزوینی دیلمی درگذشتۀ 18 ذح 969 در سال 968 در‌بارۀ هنرمندان نوشته است. (خوشنویسان بیانی، ص پانزده و 601 ـ روضات‌الجنان کربلایی 1: 369).

27
ـ قواعد خطوط: ‌محمود ‌بن محمد، ‌مثنوی فارسی است و آخرین تاریخی که در آن آمده است سال 969 است، در صنعت کتابت و فن خط در پنج مقاله: 1ـ در تراشیدن قلم و اختلاف آن؛ 2ـ در شناختن قلم؛ 3ـ در گرفتن قلم و راندن و حرکات انگشت؛ 4ـ در مرکبات؛ 5ـ قواعد خط بر طریق نقطه و دایره؛ خاتمه در ذکر استادان خطوط از ابن‌مقله تا سلطان‌علی مشهدی درگذشته 919. آغاز: شکر و سپاس مر صانعی را که چمن قرآن را به گلدستۀ ریاض نون و القلم از نی مزین گردانید. نسخه‌ای از آن در بادلیان اکسفورد شماره 28 والکر (گ 1 ـ 46) هست و در فهرست اته (ش 1376) از آن وصف شده‌ است، عکس آن در کتابخانۀ ملی فرهنگ هست (ش 76) (خوشنویسان بیانی، ص چهارده ـ نشریۀ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه 277:2).

28
ـ مرقع امیر غیب‌بیک امیر شاه‌تهماسب: که سید‌احمد مشهدی درگذشتۀ 986 در‌بارۀ هنرمندان در سال 973 نوشته است و آن درست مانند رسالۀ قطب‌الدین محمد قصه‌خوان است (خوشنویسان بیانی، ص پانزده و 49).

29
ـ مذکر‌الاحباب: نثاری بخارایی که در 984 ساخته است. نواب صدر‌یار‌ جنگ‌بندی از آن را که دربارۀ هفت شاعر خوشنویس است در مجلۀ مدرسۀ خاوری (9: 2 فوریه 1935 ص39 ـ 45) چاپ کرده است.

30
ـ ریحان نستعلیق: تاریخ تألیف آن 989 است. محمد‌عبدالله جغتایی آن را در پونه به سال 1941 چاپ کرده است (خوشنویسان بیانی، صده و 825).

31
ـ مرقع محمدمحسن هروی: خود او مقدمۀ تاریخی آن را در‌بارۀ هنرمندان در سال 990 در هرات نوشته است (خوشنویسان بیانی، ص پانزده و 833).

32
ـ رسالۀ قطبیه: قطب‌الدین‌محمد یزدی خوشنویس شاگرد مالک دیلمی (924ـ 969) که چند سالی در بغداد زیسته و در 978 تا 990 در همین شهر نشان و سراغ او داده شده و تا سال 1000 زنده بوده ‌است. این رساله تذکرۀ پنجاه‌ودو خوشنویس است و عالی افندی در مناقب هنروران (ص7، 12، 40، 53 و 67) از آن یاد نموده و آن را در 995 با اضافاتی از خود در آن به ترکی درآورده است. کلمات هوارت تاریخ تألیف رسالۀ قطبیه را 994 نوشته است و شاید هم درست باشد، چه یک سالی پیش از 995 خواهد بود که تاریخ تألیف مناقب هنروران است، ولی سندی به دست نداده است. او شاگرد مقصود‌علی ترک و معزالدین شاگرد میر‌هبه‌الله و میر‌حیدر ‌بخارایی هم بوده و با واسطه شاگرد میر‌علی است. خط او در مرقع 242 قاهره دیده می‌شود (ش 2146) برادرش شرف‌الدین در طلاکاری و تذهیب هنرمندی نامور بود و اربعین جامی را در 900 تذهیب کرده است (نمونۀ خطوط خوش ص355 ـ خوشنویسان بیانی، ص50 و 87 و 813 ـ گلستان هنر ص166 ترجمۀ انگلیسی ـ کلمانت هوارت ص6 و 235).

33
ـ رسالۀ خط و خطاطان و نقاشان از قطب‌الدین محمد قصه‌خوان که به نام شاه‌تهماسب یکم به سال 964 (فرخندگی) تألیف کرده است. از آنچه در پایان این رساله در نسخۀ ملی آمده «یاد کار ایشان در این مرقع است» برمی‌آید که در مرقعی بوده و از آن جدا شده ‌است. در مرقع امیر غیب‌بیک امیر شاه‌تهماسب مقدمه‌ای است از سید‌احمد‌مشهدی درگذشتۀ 986 که تاریخ 973 دارد و این مقدمه با اندک تصرفی درست همین رساله است. پس باید آنچه قطب‌الدین محمد قصه‌خوان در 964 نگاشته است، همان را سید‌احمد ‌مشهدی در 973 برداشته و در دیباچۀ این مرقع گذارده باشد. در نسخۀ دانشگاه بندی در‌بارۀ سید‌احمد ‌مشهدی و خواجه زین‌الدین محمود به نظم و نثر آمده که در چاپی نمی‌بینم. پس آن باید پس از مقدمۀ مرقع سید‌احمد مشهدی تألیف شده باشد. می‌توان گفت که آن از قطب‌الدین محمد یزدی خواهد‌ بود و تألیف آن باید همان سال 994 باشد و هموست که در دو جای این کتاب با لقب «[قصه]خوان» یا «قصه [خوان]» آمده است و باید گفت که نسخۀ ‌ملی اگر تاریخش درست و باید هم باشد، پیش از این یکی ساخته شده و نسخۀ دانشگاه پس از آن با بسطی به نگارش درآمده است؛ ولی چه کنم که تاریخ آن در پایان «فیض» آمده که برابر است با 890. این رساله در مجلۀ سخن در تاریخ 1346 (ش17، ش 6 و 7، ص667ـ 676) از روی نسخۀ کتابخانۀ ملی فرهنگ به چاپ رسیده است. این نسخه رسالۀ ششم مجموعۀ شمارۀ 691 فارسی این کتابخانه است. در ص393ـ 406 به خط نستعلیق چلیپای محمدرضا پسر حاجی طهماسب قلی‌بیک در 8 محرم 1057 (انوار 2: ‌196) نسخه‌ای از آن در رساله یکم مجموعۀ دانشگاه به شماره 6086 (ش588 نسخه‌های مرحوم سعید نفیسی) به خط نستعلیق سدۀ 12 هست. دومین رسالۀ این مجموعه منظومۀ خط سلطان‌علی مشهدی است که دیباچه‌ای ندارد و انجام رسالۀ نخستین هم گویا افتاده باشد، اگرچه از چاپ شده کم ندارد. این دو نسخه از هم جدایی‌هایی دارند و چند بیتی در نسخۀ دانشگاه (نفیسی) است که در ملی نیامده و عباراتی هم در آن هست که در نسخه ملی دیده نمی‌شود. نسخه دیگری هم مرحوم دکتر مهدی بیانی داشته است مورخ 1096  (نمونۀ خطوط خوش 355)...

آغاز نسخۀ دانشگاه: «در اسامی خطاطان. بسمله. حمد و سپاس به اخلاص مر خدای را که قرین صانع بی‌چونیست که ز بنده (؟) مرقع بوقلمون به سواد بیاض که تولج ‌اللیل فی ‌ا‌لنهار و تولج ‌النهار فی‌اللیل ملمع ساخت (پیداست که غلط است). آغاز چاپی: بسمله. حمد به اخلاص مقرون صانع بی‌چون را زیبد که مرقع روزگار بوقلمون را به وجود آورد و بیاض (تولج ‌اللیل فی ‌النهار و تولج ‌النهار فی ‌اللیل) را ملمع ساخت. انجام نسخۀ دانشگاه: چه مقصود این قصه و قصه‌خوانی او اظهار سخن‌دانی ذکر بعضی استادان بود چه عبدالخطیه را آنجا رسید که بر آن شد تا کند تاریخ مرقوم:

به عقل عالم آرا مشورت کرد                       بگفتا نیستی زین فیض محروم.

 

به امام رضا علیه‌السلام به مولانا علی مشهدی و (افتاده). انجام چاپی: چون مقصود از این قصه‌خوانی ذکر بعضی از استادان بود که یادگار ایشان در این مرقع است به اطناب زیاده محتاج ندیده و به یک قطعه تاریخ ختم آن پسندیده.

ز قطب قصه‌خوان در رسم تاریخ/ شود بی‌شبهه این ترتیب مفهوم+ به صد فرخندگی اتمام چون یافت/ کن از «فرخندگی» تاریخ معلوم (964).

34
ـ مناقب هنروران: مصطفی عالی افندی دفتردار بغداد (948 ـ 1108) که به نام سعد بن‌ حسن‌جان به سال 995 ساخته است تحریری است به ترکی با افزوده‌هایی از رسالۀ قطبیۀ قطب‌الدین محمد یزدی که خود او وی را در بغداد دیده بوده‌است. در استانبول به سال 1926 با دیباچه‌ای دراز در سرگذشت او و با فهرست به چاپ رسیده است.

35
ـ فوائد الخطوط: درویش محمدبن دوست‌محمد بخاری که در بیست سالگی به سال 995  در ده فصل و یک خاتمه ساخته است. در تاشکند سه نسخه‌ای از آن هست که یکی مورخ 2 رمضان 1223، دیگری صفر 1323، سومی از سدۀ 19 (فهرست 1 : 320 ‌ش 731 تا 733) عکسی از نخستین این سه نسخه در دانشگاه تهران هست (فهرست فیلم‌ها ص150).

36
ـ روضات‌الجنان و جنات‌الجنان: حافظ حسین کربلایی خوشنویس درگذشتۀ 997 که در ج1، ص369 ـ 373 آن اندکی از تاریخ خط آمده است (چاپ 1344 به کوشش سلطان القرائی).

37
ـ مجموعه الصنایع: در آن از ساختن رنگ‌ها سخنی به میان آمده است و نسخه‌های آن 42 باب یا فصل تا 212 فصل دارد و باید در سده‌های 10 و 11 تألیف شده باشد (فهرست فیلم‌های دانشگاه، ص186).

38
ـ خلاصه‌التواریخ: از گمنام که نزدیک 950 تألیف شده‌است نه از قاضی احمد ابراهیمی حسینی‌قمی (953 ـ پس از 1015) پسر شرف‌الدین میرمنشی که تاریخ حوادث در آن به نوشتۀ استوری می‌رسد به سال‌های 999 تا 1001 (استوری 1: 1071  و 1074 و 1279 ـ سنا، ش 336 ـ نفیسی ش 1072 در دانشگاه ـ ذریعه 7: 223). فصل «آغاز و انجام خط اصل» آن را محمد‌شفیع لاهوری در مجلۀ مدرسۀ خاوری شماره اگوست سال 1934 (10: 4‌ ص23-30) از روی نسخۀ خطی دانشگاه پنجاب به چاپ رسانده است (استوری 1: 1071 ـ خوش‌نویسان بیانی، ص نه ـ نمونۀ خطوط خوش 354).

39
ـ گلستان هنر: قاضی احمد ابراهیمی حسینی‌قمی (953 ـ پس از 1015) که پس از 1007 و 1015 ساخته شده و دو تحریر دارد. (استوری 1: 1074).

40
ـ مرقع زیب‌النساء بیگم: متخلّص به مخفی دختر عالم‌گیر پادشاه و دل‌رس بانو‌بیگم دختر شاه نواز‌خان صفوی (1028 ـ 1114) که مرید خواجگان جویباری و شاگرد ملامحمد‌سعید اشرف‌مازندرانی بوده و او را جواهر رقم رنگین‌نویس می‌خوانده‌اند، او در این مرقع نمونۀ خطوط خوش‌نویسان و نقاشان گذارده بود، ولی آن از دست رفته و مقدمۀ آن که ملا‌رضای راشد نوشته بود، در کتابخانۀ خدابخش پتنه هست (خوشنویسان بیانی، ص222 ـ تذکرۀ شعرای کشمیر اصلح میرزا ص109 و 189 و 279 و 607 و610).

41
ـ مآثر رحیمی: خواجه آقا عبدالباقی‌بن خواجه‌آقا بابای کرد نهاوندی خوشنویس جولک نهاوند 978 ـ 1045)، در تاریخ هند اسلامی مورخ 1025. در مجلد سوم آن سرگذشت خوشنویسان و نقاشان معاصر اوست (استوری 1: 552 و 1315 ـ ذریعه 19: 4).

42
ـ تاریخ عالم‌آرای عباسی: اسکندر‌بیک منشی که در 1026 ساخته است، در آن «ذکر خوشنویسان عصر شاه‌تهماسب» و «ذکر نقاشان بدایع‌نگار که هنرمند روزگار بودند» هست (ص170 و 174).

43
ـ مرقع گلستان و گلشن: که یکی در 1031 و دومی در 1046 به نگارش در آمده و خط محمدحسین زرین‌قلم کشمیری جهانگیر‌شاهی درگذشتۀ 1020 و دیگران در آن دو هست و هر دو مقدمه و خاتمه‌ای دارند. (هنر و مردم ش 61 و 62 و 73 و 77 و 78 ـ نمونۀ خطوط خوش کتابخانۀ شاهنشاهی ص112 ـ خوشنویسان 702).

44
ـ گلزار صواب: نفیس‌زاده ابراهیم حسینی قریشی مقری که برای سلطان مراد چهارم پسر احمد یکم (1032 ـ 1049) به ترکی در یک فصل و دو باب ساخته است. نسخه‌ای از آن را کلمانت هوارت داشته است به اندازۀ بیاضی دراز 10×20 در 29 برگ. نسخه‌ای هم شفر داشته که در کتابخانۀ ملی پاریس است به شمارۀ S. P. Turc 1160 (کلمانت هوارت، ص7) نیز نسخۀ برلین، ش 930 شرقی (ش 269 فهرست تازه).

45
ـ مرقع داراشکوه: درگذشتۀ 1069 که محمد‌شفیع ‌لاهوری آن را در مجلۀ مدرسۀ خاوری در شمارۀ فوریۀ 1955 با مقدمه‌ای وصف کرده است (خوشنویسان بیانی، صیازده و 185).

46
ـ شاه‌جهان‌نامه یا عمل صالح: از محمد صالح کنبوه لاهوری که در 1070 به انجام ر‌سانده است (استوری 1: 58). سرگذشت خوشنویسان آن با تذکرۀ خوشنویسان غلام محمد هفت‌قلمی چاپ شده ‌است (خوشنویسان بیانی، ص ده ـ نمونۀ خطوط خوش ص356).

47
ـ مرآه العالم: بختاورخان شیخ محمد بقاي سهارنپوری (1037ـ 1096) که در 1078 ساخته است. نمود یکم افزایش آن در‌بارۀ خطاطان و نقاشان است و محمد‌شفیع ‌لاهوری آن را در مجلۀ مدرسۀ خاوری در شمارۀ اوت 1934 (10: 4 ص33 ـ 65) نشر داده است. (استوری 1: 132 و 1242).

48
ـ تذکرۀ محمد‌طاهر نصرآبادی اصفهانی که در 1083 آغاز کرده است، فرقۀ دوم صف سوم آن (ص206 ـ 209 چاپ 1317خ) در ذکر خوشنویسان است. محمد شفیع این بند را در مجلۀ مدرسۀ خاوری (11: 4 ص154ـ 159) در تاریخ 1935 نشر کرده است.

49
ـ جامع مفیدی: محمد مفید مستوفی بافقی که در 1082 ـ 1090 ساخته است، فصل هفتم مقالت دوم مجلد سوم آن دربارۀ خطاطان است. (چاپ 1340 خ 3: 396 ـ 403).

50
ـ خط (رساله درـ): مختصری است با اشارات بسیاری به استادان قدیم، از سدۀ 12 آغاز: بدان که قبله‌الکتاب جمال‌الدین یاقوت گفته است. (ایوانف 1: 752  ش1625 در 4 گ).

51
ـ خلاصه المکاتیب: منشی سوجان رای بهنداری که در 1110 ساخته است. فصل بیان تعریف خط آن را محمد‌شفیع لاهوری در شمارۀ اوت 1934 ص66 ـ 67 مجلۀ ‌مدرسۀ خاوری چاپ کرده است. (استوری 1: 453 و 1071 و 1309 ـ نمونۀ خطوط خوش‌بیانی، ص355 ـ خوشنویسان بیانی، ص نه).

52
ـ دوحه الکتاب: محمد‌نجیب صیولجی‌زاده که در 1150 در سه مقاله ساخته است (فهرست ترکی تازه برلین ش283).

53
ـ مرآت‌الاصطلاح: رای‌رایان آنندرام مخلص درگذشتۀ 1164 که فرهنگ عبارات منظوم و امثال است و در 1157 آن را به انجام رسانده است. فصل خوشنویسان آن را محمد‌شفیع ‌لاهوری در شمارۀ اوت 1934 مجلۀ مدرسۀ خاوری نشر داده است. (استوری 1: 612 ـ فرهنگ‌نویسی فارسی، ص149).

54
ـ تحفه‌الکرام: علیشیر قانع تتوی که در 8 ـ 1180 ساخته و در مجلد سوم آن از خوشنویسان سند سخن داشته است. این بند در مجلۀ مدرسۀ خاوری در فوریۀ سال 1935 (11: 2، ص131 ـ 134) چاپ شده است.

55
ـ مختصر در خط. آغاز: شکر و سپاس فراوان و ثنا و ستایش بی‌پایان. (ایوانف 1: 751، ش1623/4 ـ پرچ 341).

56
ـ خط ترکی و سیاقی و اوهل: مرکب از حروف بی‌نقطه و مشجر. (مجلس 9: 690 از سدۀ 9 و 13: 2 ـ 161 از سدۀ 11).

57
ـ المختصر ‌المفید فی تعلیم قواعد‌ الخط: گزیده‌ای است از سخنان چند هنرمند به‌ویژه از جمال‌الدین ابوذر یاقوت مستعصمی درگذشتۀ 698 (فهرست ایوانف 1: 652 ش6ـ3 / 1623).

58
- خط طرزمحمدی: در قواعد خط به نام تیپومیسور در 1224 مولودی. (ایوانف 2: 752 ش 7 ـ 1626).

59
- تحفه ا‌لخطاطین: مستقیم‌زاده سعدالدین سلیمان افندی پسر عبدالرحمن پسر محمد رومی (1131 ـ 1202)، تا سال 1202، چاپ 1928 استانبول.

60
ـ سلسله الخطاطین: مستقیم‌زاده سعد‌الدین سلیمان افندی پسر عبدالرحمن پسر محمد رومی (1131 ـ 1202) در‌بارۀ نود هنرمند نامور است.

61
ـ مرکب‌سازی: سید ابوالحسن محمد‌علی ‌بن سید‌محمد مقیم ‌حسنی لاریجانی نیاکی متخلص به مرکب، در 1235، در آن از خط و تذهیب هم بحث شده‌ است. همچنین از لوازم کتابخانه و ساختن مرکب و رنگهای گوناگون (دانشگاه 2/ 4283).

62
ـ تذکرۀ خوشنویسان: از خلیفه شیخ‌غلام ‌‌محمد‌راقم ‌هفت‌قلمی ‌دهلوی (چندی پیش از 1194ـ 1239) به نظم و نثر، چاپ محمد‌هدایت حسینی در کلکته در 1910  (استوری 1: 1076 ـ ریو 532).

63
ـ تذکرۀ کاتبین یا مسودۀ تذکرۀ خط و خوشنویسان: از خلیفه شیخ‌غلام محمد‌راقم هفت‌قلمی دهلوی (‌چندی پیش از 1194 ـ 1239 (از آغاز تا زمان اخیر به سال 1239 در یک مقدمه و سه باب و خاتمه تألیف 1239، باب یکم آن در‌بارۀ 70  خوشنویس است که بیشتر آنان نستعلیق‌نویس بوده‌اند. دومی در بارۀ 36 شکسته‌نویس است (استوری 1: 1076 ـ ریو 532).

64
ـ رسالۀ متضمن حالات خوشنویسان خطوط: از خلیفه شیخ‌غلام محمد‌راقم هفت‌قلمی دهلوی (چندی پیش از 1194 ـ 1239) در‌بارۀ خوشنویسان هند از زمان اکبر تا بهادرشاه دوم، در چهار فصل: نستعلیق‌نویس، شکسته و شفیعایی‌نویس، نسخ و طغرانویس، حکاکان و کنده‌کاران مهر  Seal engravers

65
ـ مفتاح الخطوط: رضا‌علی‌خان پسر حاجی‌شاه محمد‌حسین پسر شاه عبدالرسول پسر شاه ملاعلی قادری چشتی که در هند به سال 1249 برای نواب عظیم‌جان بهادر با دیباچه‌ای از میر نوازش‌علی‌حسین صاحب شاگرد خود ساخته است. کلمانت هوارت نسخه‌ای از آن داشته به اندازۀ ثمن (یک‌هشتم) 16×24 در 93 برگ (ص5).

66
ـ تذکره الخطاطین یا تاریخ کلام‌الملوک: از محمد یوسف‌بن‌حسن لاهیجانی، ساختۀ در 1256 (حقوق 29 و 31 ـ ادبیات 77 ـ قاهره فهرست خدیوی ص500 و فهرست طرازی، ش 213 مورخ ع 2/1275).

67
ـ تذکره الخطاطین: میرزامحمد شریف صدر متخلص به ضیاء (تاشکند 6: 58).

 

 

 

منبع: روزنامه اطلاعات؛ یکشنبه 15 تیرماه 1399

 

 

 

 

۱۸۷۹

ارسال نظر


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم اینجا کلیک کنید.

همدان - بنای آرامگاه بوعلی‌سینا - ساختمان اداری بنیاد بوعلی‌سینا

 ۹۸۸۱۳۸۲۶۳۲۵۰+ -  ۹۸۸۱۳۸۲۷۵۰۶۲+

info@buali.ir

برای دریافت پیامک‌های بهداشتی در زمینه طب سینوی، کلمه طب را به شماره ۳۰۰۰۱۸۱۹ ارسال کنید