بیگمان
داروها را به این یگانه سبب که «طبیعیست» نمیتوان گفت که سلامت و بیزیان است. پشتگرمشدن
به طبیعیها نباید سبب شود که هرآنچه طبیعیست پذیرا باشیم تا هرچه بیشتر طبیعیتر
زندگی کرده باشیم؛ یا از آنجایی که گیاهداروهای طبیعی کمریسکترین راه درمانند،
به کل از درمان پزشکی مدرن چشم ببندیم.
انسان
در همیشه تاریخ به طبیعیها گرایش داشته است؛ برای نمونه به گل طبیعی با عطر و بوی
طبیعی عشق میورزد در حالی که پلاستیکیاش را تنها یک زیبای فریبکار میبیند نه بیشتر
که نه بو دارد و نه خوشی.
امروز
آرومادرمانی، گلدرمانی، گلرسدرمانی، آفتابدرمانی، غارنمک درمانی، سنگ درمانی و
سنگنمک درمانی و زالودرمانی و آبگرمدرمانی رواج یافته است.
از
پیشاتاریخ و دوران باستان باور بر این بوده است که از چیزهای طبیعی مانند خرسنگها
یک انرژی فوران دارد که به زندگی انسانی نیرویی برای ادامه راه میبخشد. از این چیزهای
طبیعی نه این که آسیبی به انسان وارد نیامده بلکه برآیندهای بسیار امیدبخش داشته و
انسان را به ساحل آرامش رسانده است.
انسان
میداند وجودش از طبیعت است برای همین پدیدههای طبیعت را با بدن خود سازگارتر مییابد.
برای نمونه پیراهن کتان، دوست پوست انسان و آلرژیبر است. برخلاف گذشته که انسان خورشید
را میپرستید امروز به جای پرستیدن از نور آن ویتامین D مورد نیاز بدنش را تامین میکند.
طبیعی
چیست؟
لِوی
نوویز ـ استاد دینپژوه دانشگاه و روزنامهنگار: «موادغذایی طبیعی نامی مبهم است. این
که غذاهای طبیعی بهترند، چرا و چگونه بهترند؟ آیا در روند تولیدشان به محیطزیست آسیب
نرسیده است؟ ولی این تنها یک گوشه از حقیقت است. لازم است تکتک ارزشهای درون
واژه طبیعی شکافته شود. باید آرمانهامان بسیار ریزبینانه باشد. چه خریدهای آرمانی
باید انجام دهیم و به چه رسم زندگی آرمانی باید باور ببریم که پیروی کور از بورژواهای
پولپرست و نوکیسهها را به دنبال نداشته باشد.»
«در
غرب به اشتباه، طبیعتگران به جنبش ضدواکسیناسیون میپیوندند تنها به این سبب که طبیعی
نیست. آلن باور دارد: گرایش به خوبی طبیعت به پیدایش مدهای بیراه، روشهای نادرست و
دانش نو پراشتباه منجر شده است. برای نمونه استفاده بدون تخصص از دمنوشها نه تنها
سبب بهبود و تندرستی نخواهد بود بلکه آسیبهای بدون جبران به بدن انسان وارد میآورد».
«دمنوشها
گیاه خشکشدهبکر سنتیاند؛ دمنوشهای گیاهی همزمان میتواند بهترین هنایش را در اندامگان
انسان داشته باشد البته اگر زیادهروی نشود. اما اینک دمنوشهای آماده کیسهای (بگ)
با نشانها و بستهبندیهای شیک تولید میشود که مواد افزودنی و اسانس دارد و ترکیب
گیاهی گذشته را به یک ترکیب دستساز زیانبار دگردیس کرده است. این دمنوشها دربرگیرنده
گیاهانی چون گل گاوزبان، بابونه، نانوک، دارچین و چای سبز است برای جایگزینی چای سیاه
که تهی از پیامد نیست و آلرژیآور خواهد بود.»
«در
تولید گیاهدارو به جوشاندن گیاهان با آب میپردازند و افشرهای بسیار قوی و با بویی
طبیعی به دست میآورند که هُنایش بسیار قویتری نسبت به عرقیات و دمنوشهای روزانه
بر سامانه بدن دارند. بر این پایه و با توجه به قویبودن و فوریبودن این داروها روی
برخی از ارگانهای گوناگون بدن، مصرف بیرویه و بدون آگاهی از این داروها میتواند
یک ریسک سمی و تا مرز مرگ باشد.»
مقایسه
در روش درمان
گلگاوزبان
را پیش از خواب با انگبین میل کنید. استفاده از آن به نام یک نوشیدنی پس از شام و برای
گوارش بهتر سفارش شده است.
گیاه
گلگاوزبان از غنیترین منابع اسیدهای چرب امگا 3 و 6 است و غنیترین ذخیرهگاه گاما
لینونیکاسید برای پوست و برای کارکرد هورمونهای بدن.
ابوعلی
در کتاب خود آن را تا اندازهای گرم وتر میخواند. گل گاوزبان پالایشگر خون است و
آرامبخش و مفید کلیه و درمانگر سرماخوردگی و سرفه و برونشیت و دارای ویتامین C
اما کسانی
که از فشار خون بالا برخوردارند باید بدانند گلگاوزبان سبب افزایش فشار خون میشود؛
بنابراین اینگونه انسانها بهتر است دمنوش آن را به همراه چند چکه آبلیمو یا اندکی
لیمو امانی میل کنند. همچنین در دوران کهن استفاده از دمنوش این گیاه همواره با شکرسیاه
و نباتسیاه و انگبین سفارش شده است که بسیار نزدیک به روش استفاده از چای سبز است.
همین گل گاوزبان معجزه، به سبب داشتن آلکالوئید(ازت و سم) برای زنان بادار و شیرده
و کودکان زیانبار است، استفاده بیش از چندروز پیاپی از این گیاه ممکن است سبب به همریختن
ریتم بدن در زنان شود؛ بنابراین در هر پنج روز استفاده از آن باید سه روز پرهیز انجام
گیرد. برخیکسان گلگاوزبان را با والرین دم میکنند؛ استفاده زیاد این دو گیاه که
هر دو برای آرامبخشی سفارش شده، سمیشدن خون، خستگی، احساس سبکی سر، گشاد شدن مردمک
چشم و بیماری کبد را در پی دارد. استفاده از آن همراه با داروهای شیمیایی آرامبخش
و افسردگی و خوابآورها و آنتیهیستامینها میتواند بسیار ویرانگر باشد.
گل
گاوزبان البته خون بدن را روان میکند اما همزمان دوزاژ بالای آن با داشتن آلکالوئید
میتواند سبب چنگار (سرطان) کبد شود یا شیر مادر را بیالاید یا زنان، نوزاد ناتندرست
به دنیا آورند. حتی روغن گل گاوزبان زمان خونریزی پس از جراحی را افزایش میدهد.
اینک
دانش پزشکی مدرن به لحاظ روباتیک و پروتزهای مصنوعی چندگام نسبت به پزشکی سنتی جلو
است. از گذشته تا کنون پزشکان مدرن سفارششان به بیماران، ورزش روزانه بوده است و خودداری
از خوردن غذاهای پرچرب؛ورزش پیگیر سبب آرامش بدن انسان میشود؛ البته نه این که طب
سنتی ورزشنکردن را خوب بداند.
پزشکی
سنتی در بیماریها ماندن در بستر را سفارش میکند اما اگر انسان به یک بیماری کشنده
دچار شد چی؟ بیگمان بیماری قلبی چه بسا انسان را از پای درآورد و با استراحت هم درمان
نشود.
پزشکی
مدرن زیر سوال
همه
مردم میدانند دارو، کپسول، شربتو آمپول از مواد شیمیایی آزمایشگاهی و ناشناخته و
رازآلود و با فرمولهای شگفت ساخته میشود و متخصصان درمانگر، روش درمانهای پیچیده
خود را به کمک همین داروها آموختهاند. بیماران میاندیشند راز دانش پزشکی مدرن بر
ما پوشیده است؛ شاید از همین رو و نیز تجربه سالیان به بیماران آموخته که چندان نباید
روی خوش به داروهای شیمیایی نشان دهند حتا به ویتامینها و اسیدهای آمینه و مواد معدنی
که همه با فرمولهای شیمیایی ساخته میشوند.
آیا
زمان آن نرسیده که پزشکی مدرن برای بهبود کارکرد خود در درمان بیماران به گوشههایی
مانند رنج وجودی بیماری و بیگانهسازی برآمده از آن بیشتر توجه کند؟
کاووس
سحرخیز ـ پژوهشگر: «بسیاری از مردم، به حق، نسبت به شرکتهای بزرگ داروسازی شیمیایی
بدبیناند. چالش استفاده از مواد مخدر (ماریجوانا به ویژه) بیشاز هر زمان دیگری
جهان را فراگرفته است. از نگاه مردم کوچه و بازار، فرایند تهیه بسیاری از داروهای شیمیایی
ناشناخته است و ارزش اعتماد ندارد.
گمانی
نیست که نوزاد آدمی، موجودی نیالوده و با ویژگیهای طبیعت است؛ آنگاه کسانی که در چنگال
شرکتهای بزرگ داروییاسیرند از مردم میخواهند این نوزاد خود را برای تست واکسن
در اختیارشان بگذارند.»
«با
پیدایش کووید 1919ـ20 در آینده واکسنی تهیه خواهد شد و گروههای گوناگون از مردم خواهند
بود که از پذیرش آن سر باز خواهند زد. این پدیده بسیار آزارنده است ولی باید سبب این
سرباز زدن را درک کنیم. به گمانم همان گفتمان پیشین در کار است، همان ترس بنیادینی
که از لغزشهای تکنولوژی داریم از این که در سامانه طبیعتگرای جهان درنگ ایجاد کند.»
«البته
جبهه گرفتن در برابر واکسن کووید 1919ـ20 ریسک بزرگی ست و پیامد مرگ و زندگی دارد.
چنین پدیدهای همان سامانه پزشکیاست که برای برخی احساس بیگانگی تندی بههمراه داشته
است. سامانهای که نماد دورافتادگی از طبیعت است؛ از آن راهروهای سردِ سفید و استریل
بیمارستانها و ابزار و تختهای فلزی گرفته تا کارکنانی که به زبانی غریب سخن میگویند.»
«شرکتهای
دارویی باید از پیشکشیدن فرآوردههای بیفایده و گاه زیانبار خود دست بردارند. بسیاری
از کنشوران بخش درمان در پی تغییر این وضعیت برآمدهاند و در کوششاند تا دانش پزشکی سلطنتگر و برجعاجنشین
را انسانی کنند تا شاید بر گریز از واکسیناسیون تغییر ایجاد شود.» «تا زمانی که قانون
چنان که باید به لغزشهای شرکتهای دارو نپردازد برخی مردم کل سامانه پزشکی را غیرطبیعی
میخوانند و به روشهای درمان طبیعی رو میبرند.»
خیزش
دوری از دارو
هنگامی
که به یک سرماخوردگی یا آنفلوآنزا دچار میآییم به دور نیست پزشکی مدرن یک کیسه دارو
دستمان بدهد. داروهای معجزهای که همه باور دارند در بازیابی تندرستی به ما کمک میکند
تا خوب شویم. ولی اگر تنها در رختخواب بمانیم هم خوب میشویم و سرماخوردگیمان پس از
چندروز و بدون دارو بهبود مییابد؛ در این مورد یک لیوان آب به همراه آبلیمو بسیار
گواراتر و کاریتر از دارو است.
دورشدن
بیش از اندازه پزشکیمدرن و صنعت داروسازی از گرایشهای درونی انسانها سبب شده که
مردم درمان طبیعی را در کنار درمان شیمیایی قرار دهند و انگار از این ترفند به نتایج
بهتری میرسند. بیسبب نیست که اینک شرکتهایی به وجود آمده که تنها به تولید گیاهدارو
میپردازند که شالوده آنها گیاه است.
این
تولید انبوه گیاهدارو تنها به این سبب نیست که مردم گیاهدارو را بیشتر میپسندند
تا داروهای شیمیایی را، بلکه به این سبب است که مردم پس از استفاده گیاه میبینند برایشان
پیامد کمتر و سازگاری بیشتر به همراه داشته است و در درازمدت به نتایج بهتری دست یافتهاند؛
وگرنه چه کسي نمیداند که گیاهداروها تلختر از داروهای شیمیاییاند مانند داروی پاسیپیی
آرامبخش.
اینک
بسیاری از کلینیکهای طبیعتدرمان جهان بر این باورند که وجودشان ایستگاه آخر است
و بیشتر چنگارهای (سرطان) پیشرفته را در مراحل 3 یا 4 شکست میدهند. دستکم یکچهارم
از بیمارانی که ناامید و خسته به این کلینیکها رفته بودند و اینک امیدوار بیرون آمدهاند،
پیشتر دانش پزشکی مدرن بهشان پاسخ رد دادهبود.
برخی
کلینیکهای گیاهدرمانی با استفاده از رژیمهای خامگیاهخواری و دیگر روشهای درمان
جایگزین توانستهاند به هزاران بیمار سرطانی کمک کنند که با بیماری پیشرفته خود راه
بیایند یا روند بیماری خود را واپس برانند (جلوگیری از پیشرفت بیشتر بیماری) یا به
گونهای کامل درمان شوند. گیاهدرمانی بهگونهای طبیعی، فرایندهای سوختوساز بدن
را سامان میبخشد تا سیستم ایمنی بدن به کار بیفتد و به خوددرمانی بپردازد.
خاطره
طبیعی
انسانها
تا امروز از بسیاری جنبهها نه تنها با طبیعت بیگانه شدهاند بلکه طبیعت را در روندی
شتابناک و در گسترهای چشمگیر نابود ساختهاند؛ بیگمان طبیعت همراه با گیاهانش نابود
میشود.
اما
یک باورمند به طبیعت که هر روز با نوشیدن یک فنجان دمنوش نانوک(نعناع) به آرامش میرسد
در کتاب یاد خوش گذشته میآورد: حتی از راهرفتن روی سبزههای طبیعت میترسم که مبادا
در آنها یک بوته گیاه شفابخش وجود داشته باشد و من ناخواسته لگدمالش کنم.
پزشکی
سینایی بر بنیاد طبیعت پا گرفته است. دانشمندان ایرانی، یونانی و ژاپنی و کرهای نیز
با ریزبینی در طبیعت میکوشیدهاند تا حقیقت علمی زیست طبیعی را کشف کنند و به سود
انسان از آن بهره گیرند.
اینک
کتابهایی که در دانشکدههای طب سنتی تدریس میشود همه بر شانه دانشمندان پزشکان باستان
ایستادهاند.
ابوعلی
باور داشت جهان زمینی ما از چهار گوهر (عنصر) آب، آتش، خاک و باد شکل یافته و انسان
پدیده تمامنمای این چارگانه به شمار میرود. این چهار آخشیج در وجود انسان نهادینه
شده و به باور ابوعلی، یکسانیشان در بدن همانا تندرستی برای انسان پدید میآورد. البته
در کشورهای ژاپن و چین، یک نیروی پنجم از جنس متافریک(چی) نیز در تندرستی انسان دخیل
است. دانشکدههای طب ایرانی، پشتگاهشان برای دادن تخصص به دانشجویان این رشته، دستاوردهای
ریزبینانه ابوعلی در پزشکی کهن است.
ابوعلی
بیمارانش را با آب درمان میکرد و بیشتر بیماریهای بدن از دیدگاه وی با برهم خوردن
میانگین آب در داخل دستگاههای بدن شکل میگیرد. در پزشکی سینایی درمان با گیاهان انجام
میگیرد، همان که در پزشکی مدرن کمتر جایگاهی دارد. پزشکی مدرن برای تسکین درد بندهای
زانو، هیچگاه آلوئهورا تجویز نمیکند و شوقی هم ندارد نقش یک مغازهگیاهدارویی را
بازی کند. بیگمان همین دیدگاه سبب شده که در نهایت با تجویز بیرویه مسکن و آنتیبیوتیکها
بیماران زیان مالی و جانی ببینند.
نخستین
گام در این راه میتواند این باشد که بیماریهای ساده با پزشکی سنتی درمان شود و بیماریهای
پرریسک قلبی و عروقی با پزشکی مدرن.
طب
سنتی (ایرانی و خاور دور) در درجه نخست آموزش میدهد که چگونه جلوی دچارشدن به بیماریها
را بگیریم. بیشتر سفارشها ساده میآید. کسانی که زندگی خود را در راه یادگیری طب باستانی
گذاشتهاند به این سفارشها پابندند برای همین در سنین پیری، بسیار جوان و پر انرژیمینمایند.
یک
پژوهشگر میگوید: «من چندین سال از زندگیام را برای یادگیری طب سنتی ایران و خاور
دور گذاشتهام و در مورد چنگار (سرطان) و بیماریهای بیدرمان جستجو کردهام. با استفاده
روزانه 10 مغز زردآلود هیچگاه به چنگار دچار نشدهام. همچنین استفاده روزانه یک سیب،
انسان را نسبت به بیماریهای رایج ویروسی و باکتریایی دورهای رویینتن نگه میدارد.»
«اینک برای بیماری قلبی و عروقی و کلسترول خون، نوشیدن یک شربت ویژه که ترکیبیست از
چند ماده مغذی و گیاهی، انسان در 2 ماه از شر چربی خون بالا رها میشود و چهبسا چند
کیلو نیز وزن کم کند. مهم این است که بیمار به یک پزشک سنتی دانشآموخته یا نزد حکیمی
دانشمند برود.» «پزشکی سنتی بیگمان زندگی یکبار مصرف بیمار را به بازی نمیگیرد.
هیچ متخصصی در طب سنتی نمیتواند داوی(ادعا) این را داشته باشد که باید به حذف همه
گردها و قرصها و شربتهای فلان بیماری در یک بازه زمانی دست یابد. پیشرفت تندرستی
در پزشکی سنتی از تناسب وزن و کاهش چربی بدن رخ میدهد.»
گوشههای
ناپیدای درمان
پزشکی
مدرن برای برخی از بیماریها و پیامدها هنوز تشخیص آزمایشگاهی روشنی ندارد اما پزشکی
سنتی با تجویز چندین و چند گیاه ترکیبی ممکن است بدون پیامد به درمان بیماری کمک کند.
پژوهشگران در ایران و کشورهای خارجی میکوشند نقش آنتیآکسیدانهای گوناگون را روی
بیماریها آزمایش کنند. آنتیاکسیدانهای غیر شیمیایی زیادی در اختیار انسان است. مصرف
آنتیاکسیدانهای طبیعی مانند میوههای گوناگون و سبزیهای متداول هرگز پیامد بدی برای
بدن انسان ندارد. فرمولهای پزشکی سنتی ثابت است. پزشکی سنتی همه نیروی خود را از درمانگری
نهفته طبیعت میگیرد. پزشکی سنتی، بسته کاملی از دانش پزشکی را به زبانی ساده به بیمار
ارائه میدهد که نیاز به روزرسانی ندارد.
برای
نمونه کتاب پزشکی بالد که برای دوران آنگلو ـ ساکسونهاست، قدیمیترین مستند پزشکی
در دنیا به شمار میرود در این کتاب بهترین درمانهای مدیترانهای از سده سوم تا نهم
گردآوری شده است. طب سنتی مخالف خوددرمانی است و برخلاف پندار مردم، تنها به معنای
استفاده گیاهان دارویی گوناگون نیست. یک متخصص پزشکی سنتی تنها یک گیاهشناس یا عطار
نیست که چپ و راست به بیمار گیاه بدهد. در پزشکی سنتی از بدن انسان و از طبیعت گرم
و سرد سخن به میان آمده است؛ بنابراین سرشت برخی از گیاهان ممکن است هنایش مناسبی روی
بدن انسان نداشته باشد. برای نمونه نانوک کوهی یک گیاه دارویی و یک ضدعفونیکننده بسیار
نیرومند است ولی نباید هر روز از آن استفاده کرد.
پس
«گیاهدرمانی»، غذا و نوشیدنی و دمنوش روزانه نیست بلکه یکی از بازههای درمانی در
یک دوره از سوی متخصص است. ماساژدرمانی، حجامت، زالو درمانی، بادکشدرمانی، فصد، آبدرمانی
و همچنین فشاردرمانی (شیاتسو) همه روشهای تخصصی با برداشت متخصص از بیماری است که
برای درمان به کار میرود. در حقیقت پزشکی سنتی، مکمل مناسبی برای پزشکی مدرن است.
منبع: روزنامه اطلاعات؛ یکشنبه ۲۵ خردادماه ۱۳۹۹