از دیر زمان افرادی کوشیدهاند
تا بخواهند دین را منبع خشونت و یا در مقابل علم و فلسفه قرار دهند و حالآنکه نهتنها
تضاد و تقابلی بین اخلاق، علم حقیقی و دین نیست بلکه آنها را میتوان تایید کننده
یکدیگر دانست و معرفی کرد.
در پاسخ به مباحثی همچون
«ادیان و مذاهب علت اساسی جنگها و مخالفت با اندیشههای فلسفی و تحقیقات علمی
هستند، کتابهای مقدس کتبی خالی از ارزش و اعتبارند و آثار کسانی مانند بقراط و
ارسطو مفیدتر هستند» میتوان پاسخهای منطقی ارائه کرده و این شبهات بی پایه و اساس
را از ساحت دین پاک کرد.
اولا این مطلب ادعایی بدون
دلیل است، در کجا تعالیم اسلام و بهخصوص شیعه مخالف فلسفه و تحقیقات علمی است؟
کدام سخن پیامبر اکرم یا ائمه اطهار(ع) دال بر مخالفت با فلسفه و اصول عقلی است؟
کجا و در کدام کتاب گفتهشده، ائمه اطهار(ع) با اصول عقلی و مبانی معرفتی آن
مخالفت کردهاند.
برعکس وقتی به سخنان آنان
مراجعه کنیم خواهیم دید آنان خود، مروج مباحث عقلی و استدلالات عقلی بوده و در
مباحث خود به اصول عقلی استناد کردهاند. حتی
مناظرات زیادی بین آنان و افراد مختلف و حتی ملحدین و کفار و فلاسفه و غیره انجامشده
و در کتاب الاحتجاجات مرحوم طبرسی وجود دارد.
دوما نوشتهشده علت اساسی
جنگها، ادیان و مذاهب بودهاند؛ اما سوال ما این است که کدام پیامبر یا امام
معصوم خود آغازکننده جنگ بوده و مردم را به تصرف سرزمینهای مجاور تشویق کرده است؟
اینکه برخی از مسلمانان و پیروان مذاهب برای قدرتطلبی خود، کشورگشایی کرده و بهزور
وارد مناطق دیگر شدهاند، ربطی به تعالیم انبیا و ائمه اطهار(ع) ندارد.
پیامبر اکرم(ص) در زمان خود
بهجای حمله به ایران و دیگر همسایههای خود و کشورگشایی، برای آنان نامه مینویسد
و آنان را به دین مبین اسلام دعوت میکند، خود ایشان میتوانست سپاه آماده کرده و
حمله کند، اما این کار را نکرد و سران کشورهای همسایه را با منطق به دین دعوت کرد.
اگر به جنگهای پیامبر
اکرم(ص) دقت کنیم خواهیم دید تمام جنگهای ایشان دفاعی بود و در برابر حمله یا
توطئه دیگران بوده و حضرت را مجبور به جنگ کردهاند.
ایشان با مسیحیان و یهودیان
اطراف مدینه نیز صلح کرده و قرارداد همکاری مینویسد، اما چون آنان قرارداد را زیر
پا گذاشته و برای قتل ایشان و از هم پاشیدن جامعه اسلامی برنامه ریختند و به
مشرکین مکه کمک کردند، حضرت را مجبور کردند که با آنان وارد جنگ شود. حتی ایشان در
فتح مکه هم بهجای جنگ و خونریزی و انتقامگیری، همه را عفو کرد و از آنان گذشت.
اگر هم به جنگهای بین ادیان
دقت کنیم، همه آنها را کسانی ایجاد کردهاند که در راس قدرت بوده و بهمنظور
گسترش دامنه قدرت خود بوده است، نه بهمنظور گسترش دین و اصلاح مردم، هیچگاه یک
رهبری دینی، دستوری به جنگ و خونریزی نداده است.
همیشه
سلاطین بودهاند که برای قدرتطلبی و گسترش دامنه قدرت خود، جنگی را به راه
انداخته و باعث مرگ انسانهای زیادی شدهاند لذا نمیتوان جنگ و درگیری که برخی از
پیروان ادیان به راه انداختهاند را به دین و مذهب منتسب کرد.
ثالثا در این جمله ادعاشده
کتب فلاسفهی شرق و غرب از کتب آسمانی مفیدترند، این هم ادعای بدون دلیل است، باید
دید کدام مطلب در آن کتابها وجود دارد که در قرآن کریم نیست و کدام مطلب آنان
برتر از قرآن است.
مطالب
و معارفی در قرآن وجود دارد که هرگز به ذهن بسیاری از اندیشمندان که به قدرت وحی
متصل نیستند نرسیده و نخواهد رسید، آیاتی از قرآن که توصیفکننده خداوند متعال است
در هیچ کتابی چنین زیبا بیاننشده است، آیاتی مانند «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ
وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیم [حدید/۳] اوست اول و آخر و ظاهر و
باطن، و او به همه چیز داناست.» یا سوره مبارکه توحید که شناسنامه خداوند متعال
محسوب میشود در کدام کتاب وجود دارد؟
آیات متعددی از قرآن کریم در
مورد اخلاق و رفتار انسان است، اخلاقی مترقی که انسان را انسانیت بخشیده و بسیار
عالی هستند.
در
قرآن بیانشده که به پدر و مادر حتی نباید اف هم گفت [اسراء/۲۳]، نسبت به دیگران حتی نباید
فکر بد کرد [حجرات/ ۱۲]،
آنان را مسخره کرد [حجرات/ ۱۱]
در مقابل سفیهان و باید به آرامی گذشت کرد [فرقان/۶۳] و صدها دستور دیگر اخلاقی که
در قرآن بیانشده که در هیچ کتاب دیگری قبل از آن بیاننشده بود و اگر بعدها در
کتب اخلاقی بیان شد، از قرآن کریم اقتباسشده بود.
البته برخی معتقدند که سقراط
و افلاطون جزء انبیای الهی بودهاند و خداوند آنها را در یونان مبعوث کرده و
روایتی از پیامبر اکرم(ص) نیز بر این مدعا نقلشده است، لذا اگر در مطالب آنان
سخنان عالی و خوبی وجود دارد، این احتمال وجود دارد که آنان نیز از پیامبران الهی
بوده باشند.
درنتیجه جنگها و درگیریها
را انبیا ایجاد نکردهاند و آنان نیز با جنگ و درگیری مخالف بودهاند اما گاهی جنگ
اجتنابناپذیر و دفاعی است.
همچنین
بسیاری از جنگهای بین ادیان به خاطر قدرتطلبی انسانها و با بهانه دین و دیانت
بوده است و هیچ کتابی از حیث اخلاقی و معارف عالیه انسانی و هدایت انسان بهپای
قرآن کریم نمیرسد.
منبع: خبرگزاری ایرنا، چهارشنبه ۳۱ اردیبهشتماه ۱۳۹۹