سید حسین نصر در پیامی به مناسبت
بزرگداشت هانری کربن نوشت: کتاب بدیعی راجع به تمثیلات عرفانی ابن سینا نگاشت و
آثار شیخ اشراق را احیا کرد و افکار او را در غرب اشاعه داد.
پیام کتبی سید حسین نصر به مناسبت
بزرگداشت هانری کربن که در روز دوشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ در مراسم بزرگداشت وی در انجمن آثار
و مفاخر فرهنگی خوانده شد در پی می آید؛
بیش از ۳۰ سال از درگذشت دانشمندی که وطن صوری
اش فرانسه بود و وطن معنوی اش ایران، یعنی هانری کربن می گذرد و همین که در مملکت
معنوی او بعد از چند دهه مجلس علمی به نام او تشکیل می شود حاکی از اصالت و اهمیت
تحقیقات فلسفی و عرفانی او طی نیم قرن بوده و هست. فضایل گوناگون در این دانشمند
بزرگ جمع بود و در این مجمل نمی توان از همه آنها نام برد. آنچه در اینجا ذکر می
شود حاصل ۲۰ سال همکاری نزدیک بنده با کربن و بیش از ۵۰ سال مطالعه آثار اوست.
اما کربن، او مردی بود نه تنها معتقد
به خداوند و عالم غیب بلکه عاشق جهان مینوی و حقیقت ازلی که همواره در طلب آن بود.
ظاهرا کاتولیکی بود که در جوانی پروتستان شده بود ولی در باطن خود را متعلق به
تشیع می دانست و برای تمام جوانب مذهب شیعه احترام قلبی قائل بود و بارها به زیارت
اماکن متبرکه در ایران رفته بود. در کربن استعدادهای مختلف جمع شده بود. گرچه
سنگینی گوش داشت و صحبت کردن به جز به زبان مادری اش فرانسه برایش مشکل بود، تسلط
خواندن متن به چند زبان برایش آسان بود مخصوصا متون فلسفی. علاوه بر یونانی و
لاتین، ایتالیایی و اسپانیولی و انگلیسی را به سهولت می خواند و مخصوصا به زبان
آلمانی تسلط کامل داشت تا حدی که برای اولین بار یکی از آثار مهم هایدگر را به
فرانسه ترجمه کرد.
کربن نه تنها با فلسفه و عرفان مسیحی
مِن جمله تئوزوفی پروتستان و متفکرانی مانند هامان و بوهمه آشنایی کامل داشت، بلکه
با فلسفه اروپایی از قدیم تا دوران جدید نیز انس داشت و با برخی از فلاسفه معروف
اروپا مانند گاستن باشلار و گابریل مارسل دوستی نزدیک برقرار کرده بود. او کتاب
بدیعی راجع به تمثیلات عرفانی ابن سینا نگاشت و آثار شیخ اشراق را احیا کرد و نه
تنها افکار او را در غرب اشاعه داد، بلکه در خود ایران باعث ترویج فلسفه اشراقی
بین طبقه دانشگاهی و علاقه مندان به حکمت خارج از حوزه های علمیه شد. او اولین
محقق غربی است که با همکاران بزرگ ایرانی اش ملاقات می کرد و مخصوصا با علامه
طباطبایی سالیان دراز جلسات بحث دینی و فلسفی داشت که نزد اهل معرفت در ایران
معروف است. او قدم های راسخ در زمینه فلسفه تطبیقی برداشت و علاقه مندان به فلسفه
خودشان و اهمیت آن بیشتر آشنا شدند. فرهنگ فلسفی و عرفانی ما ایرانیان سخت مرهون
زحمات ممتد این دانشند بزرگ و والاست. روانش شاد باد.
کریم مجتهدی: هانری کربن معتقد بود
بشر خود را فراموش کرده است
وی در ابتدای سخنان خود با اشاره به
نحوه آشنایی اش با کربن گفت: من تحصیل کرده غرب هستم ولی آن زمانی که حتی سنت
خودمان را نمی شناختم هیچ گاه غرب زده نبودم و نیستم. پس از گذران تحصیل در مقطع
ارشد بیشتر دکارت و لایب نیتز را می شناختم و از متفکران خودمان شناختی نداشتم.
وی ادامه داد: وقتی می خواستم موضوعی
برای دکتری انتخاب کنم به من گفتند که باید به خدمت هانری کربن بروم. او ابتدا از
حرف های من خوشش نمی آمد و نمی خواست قبول کند یک ایرانی وقت خود را برای خواندن
فلسفه غرب بگذارد. او انتظار داشت من ابن سینا را به جای کانت بشناسم. به مرور که
با درس ها و کتاب های او آشنا شدم دیدم او در دنیای دیگری است.
کریم مجتهدی گفت: احساس کردم این
وظیفه را کربن به من تلقین کرد که به عنوان یک ایرانی وظیفه دارم به ریشه های خود
و هویت روحی و باطن خود برگردم.
وی ادامه داد: ابعاد وسیعی در گفته
های کربن وجود دارد. می توانید با او موافق نباشید ولی نمی توانید منکر شود که او
عمیقاً بحث را می فهمد و کار کرده است.
وی افزود: کربن در یکی از مقالاتش
عنوان «از هایدگر تا سهروردی» را انتخاب کرده که عنوان عجیبی است. من که مترجم
هادیگر بودم احساس کردم که باید برگردم و سهروردی را بخوانم.
مجتهدی ادامه داد: کربن مستشرقی به
معنای متداول کلمه نیست. کربن عمیقاً غرب را می شناخت و چیزهایی را در فلسفه های
غربی می شناخت که دیگران نمی دانستند.
وی افزود: کربن نوعی پیام فراموش شده
را می دید که بشر خود را فراموش کرده است. او می دید که آنچه فراموش شده در سنت
های شرقی و به خصوص ایرانی هنوز کمی زنده است. او معتقد بود که انسان خود را
فراموش کرده و باید آن را در باطن خود جستجو کند.
وی ادامه داد: مخاطبان کربن غربی ها
بودند. او می گوید غربی ها به فلسفه های اسلامی توجه نکردند. ابن سینا در قرون
وسطی در غرب ترجمه شده ولی این ابن سینا مجعول است. به نظر کربن ابن سینای واقی و
سنت ابن سینا فقط در ایران پایدار مانده است.
مجتهدی گفت: غربی ها در قرن سیزدهم
میلادی ابن رشد زده شدند و با ابن رشد فلسفه معنوی تمام می شود، ولی در ایران با
تفسیرهایی که از اشارات ابن سینا توسط خواجه نصیر و قطب الدین شیرازی و... صورت
گرفته این سنت مرحله به مرحله جلو آمده است.
وی افزود: بگذریم که ما شاید
نتوانستیم این را حفظ کنیم ولی کربن فکر می کند که این سنت در ایران زنده است. او
در مورد اسامی ای حرف می زند که ما در ایران آنها را نمی شناسیم و یا کم می
شناسیم مثلا در مورد رجبعلی تبریزی صحبت می کند. او تفسیر می کند که بعد از سنت
صدرا اشخاصی گوشه هایی از شکل های دوره باستان خود را حفظ کرده و انعکاس می دهند و
نسبت به آن حساسیت دارند. کربن می گوید ما در غرب این سنت را از دست داده ایم.
منبع: روزنامه اطلاعات؛ یکشنبه ۲ مهر ۱۳۹۵