پزشک متخصص و دانشآموخته طب سنتی میگوید:
«به جای ادکلن پر از الکل که بیماری تنفسی میآورد، بهتر است مردم از عطر طبیعی گلهای
بهارنارنج، یاسرازقی، مریمگلی و عطر گلنرگس سنتی استفاده کنند.»
میگویم: «آقای دکتر این عطرها که میفرمایید، لابد از گلهای ارگانیک تهیه شده
است، و نه از گلهای سمپاشیشده؟»
گیاهان دارویی ایران به لحاظ کاشت، داشت، برداشت، خشککردن، بستهبندی و تجویز، دچار چالشهای زیادی
است و فرهنگ استفاده از این داروها در میان مردم، بسیار اندک. هنوز مردم از وجود
داروهای گیاهی استاندارد در داروخانهها آگاهی ندارند و به گیاهان کهنه
چندینساله و بیهوده و بیفایده، رو میکنند. یکی از چالشهای چشمگیر، نبود تولید
گیاهان دارویی ارگانیک است و این که نباید بر پای گیاهان طبیعی و درمانگر، کود
شیمیایی ریخت و بر سرشان، سم آفت نباتی پاشید.
گیاهان خودرو نیز به سبب تنشهای محیطی، ارزش چندانی به لحاظ دارویی ندارند، ولی
همین داروها با کیفیت صفر در برخی مغازههای
گیاهدارویی شهر فروخته میشود و ممکن است آلوده به پِشکل جانوران
باشد. گیاهان دارویی نزد مردم، همان گیاهان سوخته زیر نورخورشید و میکربآلود و
خاکاندود پستوهای مغازههای گیاه دارویی است. گوشهچشم نداشتن چنددههای به
گیاهان دارویی ارگانیک، سبب مدرننشدن عطاریها و ناشناختگی این گیاهان، نزد مردم شده است.
ایرادهای وارد!
چرا «شیرینی
نارگیلی» قنادی، زیانبار است؟ به تهیه (رسهپی) آن توجه کنید: «3 تا سفیده
تخممرغ، 75گرم روغنمایع، ذرهای وانیل، چندچکه آبلیمو، 125 گرم پودرنارگیل
تازه»، تا اینجا هیچ ماده غذایی زیانآوری در این دستور دیده نمیشود؛ برخلاف
شیرینیهای دیگر حتی به روغن جامد ترانس و بیماریزای ویژه قنادی هم نیازی نیست و
حتی آرد سفید تصفیهشده یبسزا هم ندارد. خوردن متعادل نارگیل و آبش نیز تونیک مو،
اشتهاآور کودکان، درمانگر ناتواناییهای جنسی، پاد یبس، نیروبخش، هضمکننده، تأمینگر
آب بدن و ضدِ شکمروی است؛ اما ایراد شیرینی نارگیلی این است که باید با 250 گرم
(3برابر) شکرسفید پخته شود.
گذشته از این که طب سنتی محدودیت دارد و از زمان بوعلی (سده4 هجری شمسی) تا کنون
راهکارهایش پیشگیرانه بوده است، ایراد دیگرش کاربرد فراوان شکرسفید است؛ (چون عسل
در گرمای بالاسمی میشود.) برای نمونه هنگامی که برای سرماخوردگی کودک خود،
شیلان(عناب) میگیریم، بنا بر «تهیه شربت عناب» باید شکر سفید هم بگیریم تا بتوان
800 گرم عناب را در 3 کیلو گرم شکر سفید (3برابر!) بپزیم.
همه شربتهای گیاهی در «شیره شکرِ سفیدِ سفتشده(نگهدارنده)روانه بازار میشود؛ در
حالی که در زمانهای گذشته، شکر سیاه ملاسدار و سرشار از ویتامین وجود داشت و شکر
سفید سرطانزا نبود و این پدیده، برای دوران صنعتی و شیرینیسازینوین است.
ایراد دیگر، گرانی داروها است: جینسِنگ کیلوگرمی 180 هزار تومان، گلگاوزبان 120
هزارتومان، چایسفید 180 هزارتومان، آویشن 700 هزار تومان (برای فقط 100 گرم آن
باید 70 هزار تومان داد) و برای باریجه ایرانی(انگدان اوگاما)(داروی خردکن سنگ
مثانه) 5 میلیون تومان.
«طب سنتی» با پیام پزشکی ارزان و دمدست به میدان آمد، ولی به سبب حق ویزیت بالا
از سوی پزشکان متخصص، روش درمانی ویژه و گسترده و پاسخی که بیماران باید با
شکیبایی بسیار و خوردن میزان زیادی از داروها و در بازه زمانی چندین ماه بگیرند،
بسیار گران نمود کرده است. شاید برای همین مسئولان میکوشند نرخ ویزیتها و
داروهای طب سنتی و روشهای درمانی آن را مشمول بیمه درمانی کنند.
شگفتتر از بهای بسیار گران گیاه باریجه، این است که این دارو «خودرو» است و
رویشگاهاش در رشتهکوههای البرز ایران! به این گونه گیاهان اگر رسیدگی نشود، چون
به سبب ناآگاهی، ریشهکن میشود، در آینده از دست خواهند رفت.
گیاهانِ بدون
مواد دارویی!
اینک پزشکانی
با مدرک عمومی از دانشکدههای پزشکی مدرن، در دورههای Phd در دانشکده طب سنتی علوم پزشکی دانشگاه
تهران آموزش میبینند و برخی نیز اینک دانشگاه را به پایان برده و مطب باز کردهاند؛
آیا تجویز این پزشکان به بیماران، همین گیاهان آلوده و کهنه مغازههای گیاهدارویی(عطاری)است؟
همه گیاهانِ دارویی عطاریها نااستاندارد و برخی از آنها دارای پیامدهای ناگوار
است. داروگیاهی دستساز آنها نیز دوز استاندارد ندارد و دادن هرگونه داروی گیاهی
به بیمار باید از سوی پزشک متخصص و پس از ویزیت انجام گیرد.
مردم اینک چارهای مگر رفتن به عطاریها برای تهیه گیاهان دارویی ندارند. در حالی
که برای نمونه «بهارنارنج» باید محصول سال باشد؛ ولی گیاهان عطاریها، لیبلِ تاریخ مصرف ندارد. شکوفه
بهارنارنج حتی با مراقبت ویژه (جای خشک وخنک، دور از نور و در شیشه دودی) پس از 10
ماه کپک میزند و به جای درمان، به دستگاه گوارش آسیب میرساند. آیا مغازه گیاه
دارویی (عطاری) را سراغ دارید که روی شیشه بهارنارنج خود تاریخ خرید چسبانده باشد
و برابر دید مردم بگذارد؟
اینک همه سیگارها دارای بستهبندیهای بهداشتی است و در پاکتهای شیک، به دست مردم
میرسد؛ ولی گیاهان دارویی نه! گیاهان دارویی ما مانند بسیاری از دیگر مواد غذایی،
به شکل فله و سرباز در مغازهها و گاه بیرون مغازه قرار دارد؛ حتی در فروشگاههای
فراستاره (هایپر) وضع بهتر نیست!
به هر رو اگر هنوز خرما، فلهای و سرباز فروخته میشود و پنیر لیقوان آلوده به
میکروبهای دست فروشندهایست که با همان دست از مردم اسکناس میگیرد، ولی گیاهان
دارویی باید بستهبندی شده و دارای تاریخ مصرف و میزان مصرف و موارد کاربرد و
احتیاط و نشانی شرکت تولیدگر و پروانه بهداشت و بهرهبرداری و مُهر استاندارد
باشد. در خانه نیز، همه گیاهان دارویی باید در شیشههای استریل قرار گیرد و به دور
از نور خورشید و نم نگهداری شود. برای نمونه، عرقهای سنتی باید در بتری(بطری)شیشهای
دردار(نه پلیاتیلن) و در یخچال نگهداری شود. هنوز دیر نیست که داروهای سنتی در
نظام دارویی کشور قرار گیرد و ریختِ بستهبندیاستاندارد بر خود بگیرد و بر
پیشخوان قرارگرفتن آنها، دیدهبانی شود. بیگمان با گشایش فروشگاههای مدرن گیاهان دارویی و داروهای گیاهی
و با حضور داروسازان سنتی، مغازههای گیاهدارویی (عطاری) چارهای مگر سازگارکردن
خود با استاندارها نخواهند داشت.
صندلی ابوعلی!
برخی
فروشندگان گیاهان دارویی که میپندارند ابوعلی سینایند و نیز بیمارانی که میپندارند
اَبَرتوانایند و برخوردار از نیروی خوددرمان، چه بسا دست به قتل خود و دیگری بزنند!
گیاه خرزهره میتواند کچل را مودار، و وازدهها از بیماریهای پوستی را آسودهجان
کند، اما این گیاه سمی هم هست و گاه عسل تولیدی زنبوری که از گُل خرزهره نوشیده
است، برای انسان مسمومیت میآورد، حتی دود برآمده از سوزاندن این گیاه، مسمومگر
است. روغن گیاه کرچک، درمانگر یبوست است، اما فقط یک ذره کوچک از برگ آن، کشنده
است! نگهداری غیربهداشتی گیاهان دارویی را دگردیس به گیاهان سمی میکند، یا برخی
گیاهان دارویی، دارای الکالوئید (نیتروژن و مورفین) هستند و زیادهروی در آنها
خطرناک است. جوزهندی (از دیدگاه پزشکی سنتی، بسیار گرم/خشک) برای کاهش قند خون و
یبوست کاربرد دارد و مساش سیستم ایمنی را نیرو میبخشد و اندکی «پادسرطان» هم
هست؛ اما استفاده مدام از آن، تب، خشکی دهان، بیآبشدن بدن، تپشقلب و سرخشدن
پوست میآورد، (همین جوز که کیلوکیلو در سوسیس و کالباس و فرآوردههای گوشتی میریزند.)
در دوز بالا، مورفین خطرناکی است که آغازش نشئگی فراوان و سرانجامش(پس از 3 ساعت)
تهوع، اسپاسم شکم، استفراغ، شوک، روانپریشی، رفتارهای بیکنترل، دگردیسی در
بینایی، احساس هراس و سرانجام مرگ قلب و سلولهای مغزی است!
قانون طب
دیدهبانی
قانونی بر گیاهان دارویی، گریزناپذیر است؛ بیسبب نبود که ابوعلیسینا نام کتاب(نه
حقوق) بلکه پزشکی خود را «قانون» گذاشت؛ پیروی از پزشکی سنتی، بدون قانون ممکن
نیست.
گیاهان دارویی، دوز مصرفی دارند و خوردنشان دلبخواهی نیست. حتی خوردن غذا "قانون"
دارد، برای نمونه، انسان دارای طبیعت گرموخشک(صفراوی) باید غذای سرد وتر بخورد و از زیادهروی در
غذاهای سرد و خشک نیز بپرهیزد.
هنوز پنداشته میشود که مغازه گیاهدارویی (عطاری) مانند
خواربارفروشی(سوپرمارکت)است؛ در اینجا نیز کوتاهی دولت در آموزش شهروندان و نیز
عطارباشیها در مورد فرهنگ مصرف، به چشم میخورد؛ زیرا هیچیک از دو سو پس از هزار
سال، استاد نشدهاند؛ از اینسو(در عطاریها)رفتاری ناشیانه در نسخهپیچی به چشم میخورد
و از آنسو(مردم) در خوردن و مصرف داروهای گیاهی!
برخی از گیاهان دارویی حساس، بدان سبب دگردیس به «داروگیاهی» میشوند زیرا خوردنشان
دوز (اندازه) دقیق میطلبد. بسیاری از انسانها سبب رویکردشان به گیاهان دارویی،
پیامد نداشتن گیاه است، اما عرق نعنا که اکسیر آرامبخشیست، ممکن است در کودکان
ناآرامی پدید آورد! همزمانی خوردن گیاهان دارویی با داروهای شیمیایی نیز چهبسا
پیامدش بیماری بیشتر باشد.
تجویزهای
خودسرانه
مجید سیرودی ـ
کارشناس گیاههان دارویی میگوید: به سبب نبود دیدهبانی وزارت بهداشت و درمان و
سازمان غذا و دارو، ما گواه تبلیغات داروهای دروغین و قاچاق هستیم. شاید اینها
اثر داشته باشد، ولی پیامدهایش ناروشن است. در حالی که داروهای گیاهی را فقط باید
دکتر داروساز بسازد که دانشآموخته دانشگاه در رشته داروسازی سنتی است و دارای
پروانه بهداشتی و در آنها استانداردها لحاظ شده است؛ ولی در برخی مغازههای گیاهدارویی(عطاری)محصولات
و ترکیبات گوناگون با آسیابهای آلوده تهیه و بر پایه دانش تجربی و با دست
ناپاکیزه، درون کپسولهای آلوده ریخته میشود و به فروش میرسد. عطارباشیها باید
در مغازههای گیاهدارویی خود، از فروش داروهای گیاهی، داروهای مکمل و مکملهای
غذایی خودداری کنند. هنگامی که در داروخانهها، یک دکتر داروساز، سرخود به یک بیمار
دارو تجویز نمیکند و برای دادن دارو، نسخه پزشک را درخواست میکند، شاگرد مغازه
گیاهدارویی نیز - حالا که بازار داغ است- نباید به خود اجازه دهد برای معتادان و
بیماران سرطانی دارو بپیچد. سازمان بهداشت جهانی در گزارش خود رویکرد و پیشواز
مردم جهان در هزاره سوم و بهرهبردن آنان از پزشکی سنتی کشورهای باستانی را بسیار
زیاد میداند و سفارش میکند که بیش از پیش، دیدهبانی بر خدمات پزشکی سنتی و
داروهای گیاهی انجام گیرد و بر تبلیغات دروغین و بزرگنمایی در این زمینه، چشمپوشی
نشود.
او میافزاید: از دیرباز استفاده از داروهای گیاهی در زمینه دمنوشها و عرقها در
میان مردم همهگیر بود، ولی اینک با میانآمدن داروهای ترکیبی (بیشتر برای سودجویی و کمتر درمانی)،
رویکرد پزشکی سنتی در قلمرو مغازههای گیاه دارویی، پیچیده شده است و مردم نیز بیتوجه
به پیامدهای گاه ناگوار، از این گیاهان پیشواز میکنند. در آزمایشهایی که از
نمونههای برداشتهشده بازرسان از چند مغازه گیاهدارویی انجام گرفته است، برخی از
آنها که نام داروی ضداعتیاد دارند، آمیخته به داروهای شیمیایی بودهاند و با
اندکی پودرهای گیاهی آمیخته شدهاند. در حقیقت این داروهای نیرنگِ طبیعینما، بهتر
از داروهای شیمیایی نیست که قانونی و با هویت و نشان استاندارد در داروخانهها به
فروش میرسد. برای گردانندگان مغازههای گیاهدارویی، راهی مگر گذراندن دورههای
آموزشی نیست و گواهینامههایی که باید داشته باشند، و برای دولت نیز راهی نیست مگر
این که دیدهبانی بر عطاریها را بیشتر کند تا وزارت بهداشت و درمان و سازمان غذا
و دارو بتواند جلوی کژرویها را بگیرد. زیرا به سبب گرایش به داروهای گیاهی چاقی و
لاغری و ترک اعتیاد، گواه رویش قارچگونه مغازههای گیاهدارویی در تراز شهر
هستیم.
سلامتکده پزشکی سنتی
میپرسم:
سلامتکده چیست؟
مجید سیرودی میگوید:
سلامتکده پزشکی سنتی، مکانی است که در آن میزان سلامت بیماران ویزیت و یا روشهای
پیشگیری به آنان آموزش داده میشود یا بیماریهایی مانند گوارش، مفاصل، اعصاب و
زنانه مورد درمان قرار میگیرد. در این مکانها میتوان حجامت کرد و به همچنین
دانشجویان دوره دستیاری پزشکی سنتی را آموزش بینند، یا دانشآموختگان برای پایاننامههای خود یاری شوند و کسانی که
طرحهای پژوهشی در دست دارند، کمک شوند. افزون بر این، بیماران با راهنمایی
پزشکان، داروهای گیاهی خود را از مکانهای استاندارد و داروخانههایی که گیاه هم
دارند، تهیه کنند.
میگویم: اینک،
که سلامتکده کم است.
سیرودی میگوید:
به جایش برخی عطاریها نسخه میپیچند؛ ولی پیچیدن نسخه شفابخش کار یک فروشنده
گیاهدارویی نیست، برای همین پزشک عمومی، در دانشکده طب سنتی سالها آموزش میبیند.
اگر یک بیمار دچارشده به چنگار روده، هموروئید بگیرد و نزد یک فروشنده گیاهدارویی
برود که نمیداند هموروئید میتواند از تومور روده بزرگ هم باشد، مشکل بیمار را
سوداویبودن تشخیص میدهد و با دادن گیاهان دارویی کاهش سودا، زمان درمان بنیادی
او را به تاخیر میاندازد و بیمار درماننشده پس از مدتی با وضعیت بدتر و سرطانیریشهدوانده،
نزد پزشک متخصص میرود.
ـ و راهکار؟
ـ سیرودی: باید
کلینیکهای درمان سنتی به وجودآید و در «درونمجموعهاش» فروشگاه گیاه دارویی هم
باشد زیرا مردم هنوز داروهایی را که بادست در خانه خود میسازند، به داروهای گیاهی
آماده، برتری میدهند.
بنابراین راهکار این چالش، ایجاد کلینیکهای درمان سنتی و فروشگاههای گیاهان
دارویی با پروانه رسمی وزارت بهداشت و درمان است.
آوای مخالف
اما گلی ذاتپرور،
کارشناس درمان طبیعی از شرق دور مخالف است: وزارت بهداشت به جای طرح راهاندازی
داروخانههای گیاهی، باید همین مغازههای گیاههان دارویی (عطاریها) را
بهداشتی کند تا گیاهان سوخته و تاریخ مصرف گذشته، امکان فروش نیابد؛ زیرا هر
خوراکی، تاریخ مصرف دارد و همچنین گیاهان دارویی!
او به سخنانش میافزاید: عطارباشیها مانند دندانپزشکان تجربی، این پیشه را از
پدران خود آموختهاند.
آنانی که میگویند گیاهان سنتی و داروهای گیاهی با استانداردهای لازم، فقط باید در
داروخانههای سراسر کشور توزیع شود، توجه ندارند که پیشه هزاران تنی که به شکل
خانوادگی این کار را از قدیم و از پدران حکیم خود آموختهاند و دنبال کردهاند، از
میان میروند.
به گمانم وزارت بهداشت و درمان باید مغازههای گیاههان دارویی را سامان بخشد و
حکیمان جوان را آموزش دهد و فروش فلهای گیاهان سنتی را یکبار و برای همیشه قدغن
کند، تیشه به ریشه عطاریها درست نیست.
همانگونه که گفتم این روش، بنیان زندگی
هزاران تن که این پیشه را به پیروی از پدران و نیاکان خود پی گرفتهاند، خواهد
لرزاند؛ بنابراین آموزش فرزندان حکیمان و مدرنسازی عطاریها و رفتن همه گیاهان
دارویی در بستهبندیهای بهداشتی، راهکار بهتری است.
رهبان فرزندان گیاهی شفابخش خود نبودهایم
، از اینرو آنها به فرزندخواندگی دیگر کشورها رفتهاند. جهان بر داشتههای ما
آگاه است و تنها خود نمیدانیم میهنمان، قلمرویی داروخیز است. کشورهای چین و
آلمان در شمار خریداران گیاههان دارویی ایرانند که با فرآوری و
داروگیاهکردن، آنها را به نام خود روانه دیگر کشورها
میکنند.
اینک رویکرد به داروهای گیاهی و کشت گیاهان دارویی در جهان (حتی کشورهای پیشرفته
غربی)، شکوفایی نوینی یافته است، اما در ایران، کشتوکار آن مانند دیگر کنشهای
اقتصادی، رونق چندانی ندارد؛ در حالی که ایران از دوران ابوعلیسینا (به گویش انگلیسیها Avicenna) پیشینه تولید گیاهان دارویی داشته است؛ و
اگر از نو ببالد، بخش بزرگی از مواد پایه داروسازی داخل را تامین خواهد کرد و با
کارآفرینی، به درمان بخشی کوچکی از بیکاری جوانان خواهد انجامید. ولی هنوز زمینه
برای کار بر روی گیاهان دارویی فراهم است؛ البته زمان آن رسیده که دست بشوییم از
این دست سخنان بزرگنما که «دنیا به طب سنتی ایران چشم دوخته است» یا «ایران
توانایی تبدیلشدن به قطب تولید داروهای گیاهی در
خاورمیانه را دارد (با کدام آب؟). به سبب نبود مدیریت آب و خشکسالیهای پیاپی،
مفهوم چهارفصلبودن ایرانزمین، سالهاست از دست شده است!
گرایش جهانی
در آغاز پیدایش
زمین، جلبکهایی بر تراز آب پدیدار شدند و از آنها لاروهایی پدید آمد که سپس
دوزیستان شدند و به خشکی آمدند و سرانجام میمون و سپس انسان پدیدار شد. پس انسان
از گیاه است و میتواند درمان خود را در گیاه بجوید. درمانهان گیاهی، روشی
باستانی در مبارزه با بیماریها است و نشانههای آن را در همه تمدنها میتوان
جست. امروز نیز گیاهان از ابزارهای مهم پزشکی مدرن به شما میرود.
اینک در همه سرزمینها وابستگی به گیاهان برای فرونشاندن درد و نیز درمان دردها،
گرایشی همهگیر در میان مردمان جهان است و فقط 20 درصد جمعیت دنیا، باوری و گرایشی
به «گیاهدارو» ندارند. آیا ما از این گرایش جهانی آگاهیم؟
برای گیاه جینسِنگ، پیامدهای بدی مانند تداخلهای دارویی، فشار خون، فشارهای
عصبی، بیخوابی، جوش (بثورات) پوستی، شکمروی، تنشِ هوشیاری و افسردگی گزارش شده
است، ولی کره و چین توانستهاند با آوازهگری(تبلیغات)گسترده، ریشه تازه جینسِنگ،
افشره، کپسول و قرص چای آن را روانه بازارهای جهانی کنند. اینک در جهان، کشوری
نیست که از «جینسنگ» استفاده نکند.
خارجیان گیاهان
ما را میشناسند
بازرگانی جهانی
گیاهان دارویی در هر سال، بیش از 60 میلیارد دلار است، اما ایران با هزاران گونه
گیاهدارو و با پیشینه 1000 ساله، سهمش از این بازار چقدر است؟
گیاهان دارویی از آن لحاظ دارای اهمیت در جهان است که هم به شکل خشک برای درمان
استفاده میشود (مانند گلگاوزبان) و هم با آنها داروهای شیمیایی (پایه گیاه) میسازند
و هم در غذاها کاربرد دارد و هم در صنعت. پژوهشگران جهانی مانند دکتر پیتر آدامو
(بیولوژیست)، به راز گیاه شیرین بیان در کنترل و حتی درمان سرطان پی بردهاند و از
آن در کتابهاشان نام میبرند. گیاهان ارزشمند ایرانی مانند بومادران و گلسرخ، در تهیه داروهای گیاهی و شیمیایی
زیادی کاربرد دارد و کشورهای زیادی در پی گیاه باریجه، آویشن، گلسرخ، استوتوخاس (اُسطوخُدوس)
و گل راعی ایران هستند. اهمیت گیاه باریجه برای جهان، به سبب کاربردش در تهیه
داروگیاهی، درمان سنگ مثانه، صنعت الماس و عطرسازی است.
ایران داروخیز
نادر فکری-دانشآموخته
داروسازی گیاهی میگوید: در ایران، گیاهان دارویی با حضور پزشکان سنتی از زمان
بوعلی سینا و جابرابن حیان، وجود داشته است. به سبب نرسیدگی، بنگاهها گیاهان دارویی ایران را در
کشتزارها، سبز میخرند و ارزش افزوده آن به جیب خارجیان میرود. در حالی که
کشورهای دیگر، گیاهان دارویی خود را خامفروشی نمیکنند وگرنه، نه برایشان ویژگی کارآفرینی خواهد داشت و نه
سودآوری. ما هزاران فرسنگ از تبلیغات جهانی عقبایم؛ با توجه به این که پایه ساخت
25 درصد داروهای شیمیایی جهان، گیاه است، ما برای شناساندن گیاهان دارویی خود،
کاری نکردهایم. تجارت گیاهان دارویی در جهان میگسترد و سبباش این است که مردم
به ویژه در کشورهای رو به پیشرفت (جهان سوم) از داروهای شیمیایی دور میشوند.
ایران به سبب اقلیمهای لازم، بستر
مناسب خاکی و هزاران گونه گیاه بومی، که بسیاری از آنها میتواند کاربرد دارویی
داشته باشد، جایگاه شایستهای میتواند در دنیا بیابد. اینک پیشواز کشورهای خارجی
از گیاهان دارویی ایران، به سبب گرایش کارخانههای داروسازی جهان به داروهایی با
پایه گیاه است. یک راهش این است که کشت را گسترش دهیم، زیرا بسیاری از گیاهان
دارویی، کم آببرند و امتیازی بر گیاهان غذایی پر آببر دارند. همچنین باید به فکر
گیاهان دارویی منابع طبیعی نیز بود که گونهای پوشش گیاهیاند و با ریشهکنی از
سوی ناآگاهان، چراگاهها آسیب خواهند دید.
نادر فکری در ادامه سخناناش میگوید: با همه گرایش مردم و پیشینه پزشکی سنتی ایران،
هنوز سرانه مصرف گیاهان دارویی در کشور ما زیاد نیست و میانگین آن کمتر از 30 گرم
در سال است، ولی در اروپا نزدیک به 1000گرم و در آمریکا بیش از 2000 گرم. کشور
سوئیس در جهان بیشترین استفاده را از گیاهان دارویی دارد و بیش دو سوم داروهایش را
از گیاهان بر میآورد.
بیرونقی کشت و
کار
نادر فکری میگوید:
اینک برای کشت گیاهان دارویی، پیشوازی انجام نمیگیرد. در بازه زمانی سالهای 1380
تا 1390، تراز زیر کشت گیاهان دارویی نصف شد، زیرا بسیاری دریافتهاند که ادامه
این کار اقتصادی نیست و خرید تضمینی هم در کار نیست، یا اگر هست، کارایی ندارد.
او میافزاید: یکی از راههای کاستن دامها از چراگاههای کچلشده، گرایشدادن دامداران به تولید گیاهان دارویی
در همان چراگاههاست، تا بازگردیم به زمانی که در ایران، هزاران تُن گیاهان دارویی
(سقز، کتیرا، سدر، میوه بادام و بلوط ) برداشت میشد؛ اما اینک خشکسالی از کشت و
برداشت کاسته است. راهکار دیگر این است که برخی از زمینهای کشاوزی اینک به سبب
بهرهبرداری بیش از اندازه، قابل کشاورزی نیست، ولی امکان کشت گیاهان دارویی کم آببر
در آنها هست و میتوان با پشتیبانیهای دولتی، در آنها گیاهان دارویی کاشت. از
میلیونها هکتار کشتزارهای دیم ایران، چند میلیون هکتار کمبازده وجود دارد که
مناسب کشت گیاهان دارویی است.
گرایش نابلدانه
ابراهیم گوهرکوهی- دستیار پزشک طب سنتی میگوید: گرایش مردم رویکردی نابلدانه به
گیاهان دارویی است. آنان داروهای گیاهی دارای پروانه تولید داروخانهها را نیز به
چشم همان داروهای شیمیایی میبینند و گرایشی به آنها ندارند و بیشتر خواهان
گیاهان دارویی دستنخورده هستند؛ اما حقیقت این است که این گیاهان بسیار دستمالی
شدهاند و آلودهاند. گیاهان دارویی پیش از سر از بازار درآوردن، باید در کارگاههای
ویژه و با دیدهبانی وزارت بهداشت و درمان، بستهبندی سلفونی و کاغذی و دارای
شناسامه شوند. گاهی شنیده میشود که فروشنده میگوید:"این «جوزِ» قدیم است و
از پدرم به یادگار مانده!» بسیاری از گیاهان دارویی موجود، مانند همان جوز یادگاریاند
و تاریخ مصرف گذشته و آلوده به سم و پیش از خشکاندن از سوی کشاورزان، شسته نشدهاند
و پس از سالها نگهداری فلهای و سرباز در پستوهای عطاریها،
هنگام مصرف از سوی بیمار هم شسته نمیشوند.
به سبب داشت بد دارو در برخی عطاریها، بیشتر گیاهان دارویی، آلودگی میکروبی مییابند
و نه اینکه فایده و خاصیت ندارند، بلکه فاسدند. بدتر از همه، گیاهان دارویی
گردآوریشده از چراگاهها است که آلوده به پِشک جانوران است و نیز آلوده به مواد
نفتی پراکنده در محیط.
گوهرکوهی میگوید: پیامدهای گیاهان دارویی به نسبت داروهای شیمیایی شاید کمتر
باشد، ولی بیپیامد نیست. بیشتر مردم بر این باورند که چای بابونه، بیپیامد است؛
اما اگر این چای با داروهای ویژه نوشیده شود، دردسرآفرین خواهد بود. بارها گزارش
شده است کسانی داروی «وارفارین» را با چای بابونه خوردهاند و دچار خونریزیهای
داخلی شدهاند. یا داروهایی مانند آسپرین با بابونه در تضاد است. داروهای ضد
افسردگی با آنزیمی در بدن متابولیزه میشود (میسوزد)، ولی این آنزیم از سوی دمنوش
بابونه، مهار و سبب غلظت داروی به سوختنرسیده در بدن میشود و ایجاد مسمومیت میکند.
او باور دارد: فرهنگ هنوز همهگیرنشده این است که مردم نخست باید نزد پزشکان سنتی
ویزیت شوند و سپس بروند داروهایشان را از داروخانهها یا مغازههای گیاهدارویی
تهیه کنند، زیرا گردانندگان مغازههای گیاهدارویی حکیم نیستند، آنان فقط آموزشهای
دستوپا شکستهای از پدران خود دارند.
ناکارایی کاشت
و داشت و برداشت
ابراهیم
گوهرکوهی میگوید: زیرساختهایی زیادی نیاز است که کاشت و داشت و برداشت گیاهان
دارویی و آمادهسازی آنها برای بازار، مکانیزه شود. نور خورشید و هر نور دارای
پرتو، روی گیاهان دارویی عطاریها تاثیر منفی دارد و آنها را پوسیده و یا دستکم
بیهوده (بیخاصیت) میکند؛ خشکاندن گیاهان دارویی از سوی کشاورزان نیز به همچنین و
باید در سایه آفتاب باشد، نه جلوی نور خورشید.
او میافزاید: از عطاری برویم به آغاز؛ آن زمانی که گیاهان دارویی بر روی زمین
جوانه میزنند. برخی از گیاهان دارویی، به سبب
زمین زیرِ کشت، آلوده به فلزات سنگین مانند سرب است. هنگامی که دستاورد کشاورزان
گیاهان دارویی، بیمه نیست، امید به پیشرفت در تولید کیفی گیاهان دارویی، بیهوده
است و کشتوکار ارگانیک و استفاده از خاک ارگانیک که گیاهان دارویی مفید میپرورد،
بیجا است!
او میگوید: کشت با فاصله برخی گیاهان، دیگر نیازی به سم برای کنترل آفتها به وجود نمیآورد. با توجه به این
که برخی گیاهان از ویژگی طبیعی برای سرکوب آفتها برخوردارند، همجواری دوگونه گیاه
در کنار هم افزون بر رشد بهتر، از آفتها نیز میکاهد؛ زیرا گیاهان همراه، با
بوهای خود، سبب گیجی آفتها میشوند. برای نمونه اگر گل همیشه بهار در سراسر باغ
کاشته شود، به جلوگیری از رشد کرمهای حلقوی کمک میکند. گلهای آفتابگردان نیز به
سبب مقاومت و دوام، یک تله برای شتهها است. همچنین کشتکاران میتوانند با افشانه
چای، به دور کردن سوسکهای ژاپنی و شتهها بپردازند. اسپری سیر و فلفل قرمز تند
نیز بسیاری از حشرههای باغ را دور میکند. چای بادرنگبویه نیز شتهها را فراری
میدهد. آمیزهای از چند قاشق چایخوری جوششیرین و آب میتواند جلوگیر «کپک پودری»
باشد. پودر خاک دیاتومه نیز از میان برنده آفتها است.
گوهر کوهی میگوید: کوددهی طبیعی برای بارورشدن خاک، با افشانهکردن چای کتانجک (جلبک) بر روی برگها
ممکن است، چای گزنه را نیز میتوان به کمپوست افزود. با پاشاندن گلهای بومادران در باغ، هم زمین را کود
بدهید و هم آفتها را فراری!
او با دلسوزی میافزاید: واشهای هرز خودرو، چندان بد نیست که خیلی زود سیل سم را
به سرشان سرازیر کنیم و با این کار، هم آنها را میان برداریم و هم گیاهان دارویی
خود را آلوده به سم آفت نباتی کنیم. برخی از آنها حتی خوردنیاند و مواد پایه
داروسازی. برگهای جوان و سبز قاصدک(کاسنی) را میتوان در سالاد خوراکی ریخت.
مبارزه در طبیعت باید توام با رفتارهای خوددارانه و آمیخته به عشق باشد تا کمترین
درد را در طبیعت بجا بگذارد و هدف نیک ما را که همانا کار و زندگی در طبیعت است،
پایدار کند.
بیگمان خاکپوشکردن گیاهان خودرو با پاکتهای کاغذی ساده یا به ناچار با روزنامه،
یا افشانهکردن نمک و سرکه سفید و مایع صابون (که از جنسطبیعتاند) بهتر از مواد شیمیایی واشکش است. همان گونه که
گفته شد، خاک ارگانیک، در دامن خود گیاهان دارویی سلامتتری میپرورد. آبیاری در روز سبب خشکماندن گیاه خواهد شد و
حشرات به سراغ شان نخواهد رفت.
اینک حشرات مفید مانند برخی گونههای
زنبور، کفشدوزک، شتهخوار و آخوندک، دستیار کشتکارانند. روشن است که کشاورز گیاهدارو نمیتواند گیاه را استاندارد خشک کند (برای همین در آفتاب میسوزد)
و به دور از کپک زدگی، بستهبندی بهداشتی کند یا برای ایجاد ارزشافزوده، با
دستگاههای فرآوری، دگردیس به داروگیاهی کند و کار صادرات را هم انجام دهد، پس همه
این کارها نیازمند یاری دولت است.
این دستیار پزشک سنتی میگوید: گرایشدادن مردم به سوی داروهای گیاهی به جای
شیمیایی، نیازمند افزایش برداشت از زمینهای زیرکشت با کودهای طبیعی است. شُوندِ
کاشت و داشت و برداشت بر کیفیت گیاهان دارویی، ناپوشیدنی است. رهبانی از گیاه ترش
(چای ترش) دارای ویتامین C
و آنتیاکسیدانهایش و این که بر چربی خون اثر کند و از فشارخون بکاهد و ضدسرطان
ودیابت نیز باشد، بسته به کاشت و داشت و برداشت است.
برای خشککردن چای ترش به روش دستی، کاسبرگهای آن پس از جداسازی از کپسولها بر
روی توری و در سایه و یا زیر نور خورشید قرار میگیرد. در روش خشککردن با دستگاه
برق در اتاق نیز از جریان هوای گرم 40 درجه سانتیگراد استفاده میشود. برآیندها
نشان داده است که خشککردن «سایهآفتاب»، نسبت به زیر نور مستقیم خورشید بهتر است
و ماده دارویی گیاه، حفظ میشود. البته زمان برداشت نیز مهم است.
گیاه چای ترش برداشتشده پس از ساعت 9 صبح، قیمتاش افت میکند، زیرا دمای آفتاب،
سبب کاهش ماده دارویی میشود؛ گلمحمدی نیز به همچنین.
گوهرکوی میافزاید: آیا چشمداشت معجزه از گیاهانی که کشتِ بدون سَم ندارند و زمین
زیر کشت آنها آلوده به سرب است و زیر نور مستقیم خورشید (نه خشک) بلکه زغال میشوند
و در گونیهای آلوده جابهجا و حمل میشوند، درست است؟ نانوک (نعنا) ایرانی، یکی
از بهترین گونههای نعنا در جهان است. ارزش گیاههان دارویی
به «ماده دارویی» موجود در آنها است. بسیاری از نعناهای خشک مغازههای گیاهدارویی
(عطاری)، به سبب کشت نااستاندارد و«خشکِ آفتاب» (مادهِ دارویی از دستداده) هستند، در حالی
که نعنای کوهستانهای ایران که «خشکِ سایهآفتاب» است،
دارای مواد دارویی بالایی استت.
ع. درویشی
منبع: روزنامه اطلاعات؛ یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵