اشاره: هشتم مردادماه روز
بزرگداشت شیخ اشراق، شهابالدین یحیی سهروردی (۵۴۹ـ۵۸۷ق/۱۱۵۴ـ۱۱۹۱م) مهمترین فیلسوف
مسلمان بین دوره ابنسینا و ابنرشد است. اغلب گفته میشود که هانری کربن
اولین محققی بوده که سهروردی را به متفکران غربی معرفی کرده است. مؤلف این مقاله
سعی دارد تا گزارشی تاریخی و نسبتا کامل از مطالعات و تحقیقاتی که پژوهشگران
غربی در مورد سهروردی قبل و بعد از کربن انجام دادهاند، به دست دهد و نحوه
ارزیابی آنها را از سهروردی بنمایاند. متن کامل این نوشتار پیشتر در ماهنامه
«اطلاعات حکمت و معرفت» به چاپ رسیده است.
مقدمه
شهابالدین
سهروردی بنیانگذار مکتب اشراق، مهمترین فیلسوف بین فلسفه مشائی متقدم ابنسینا و
فلسفه مشائی متأخر ابنرشد و کسی است که پیوند بین این دو دوره طلایی تفکر فلسفی
اسلامی محسوب میشود. او شخصیتی است که شالوده ظهور مکتب اصفهان را پایهریزی کرد که میرداماد و ملاصدرا [دو فیلسوف مشهور این مکتب] سخت
تحت تأثیر اهمیت فوقالعاده اش بودهاند. سهروردی هم متفکری خلاق و اصیل است و هم ترکیبکننده بزرگ
[آرای فلاسفه] به شمار میرود که نه تنها برای ما سبک فلسفی بینظیری به نام
«اشراق» و کاربرد ویژهای از زبان مشهور به «لسان الاشراق» را به یادگار گذاشته است،
بلکه صاحب آثار تحلیلیتر و نیز نوشتههای عرفانی هست. شاید
به خاطر ماهیت چندگانه آثار او باشد که در سالهای اخیر فیلسوفان فراوانی به او
علاقه بسیار نشان دادهاند. ما در این مقاله به بررسی اعتبار عقاید سهروردی نمیپردازیم و نیز در پی آن نیستیم که در باب سهم او در فلسفه اسلامی
بحث کنیم، بلکه به بررسی گسترش مطالعات و تحقیقات سهروردی در غرب طی سده اخیر و
همچنین جایگاه آن و چشم اندازهای آتی میپردازیم.
در
واقع سخت است بگوییم به طور قطع چه کسی در مطالعات سهروردی در غرب پیشقدم بوده
است؛ اما از نظر نگارنده، این مطالعات را آلمانیها در سالهای پایانی قرن اخیر
شروع کردند و سپس فرانسویها بعد از جنگ جهانی دوم و سرانجام آمریکاییها و تا
اندازهای انگلیسیها ادامه دادند. چند پژوهنده اسپانیایی و ایتالیایی
نیز هستند که در باره سهروردی کار کردهاند. در این مورد باید به تلاش محققان
ایرانی از جمله سیدحسین نصر اشاره کنیم. نیازی نیست که بگوییم مطالعات سهروردی
در جهان عرب و شبهقاره هند وسیع و بلکه فراتر از حد این نوشتار است.
اولین
ارجاعات به سهروردی در جهان غرب، در تاریخ فلسفههای گوناگون جهان و
دانشنامههایی از قبیل «دایرهالمعارف فلسفی جهان» صورت گرفته است که در آنجا به او با عنوان
یکی از منتقدان فلسفه مشایی اشاره میشود و در فرهنگ لغاتی مانند «فرهنگ اصطلاحات فلسفی عربی و فارسی»
سهیل افنان، ریشهشناسی برخی از اصطلاحات اشراقی مورد تحلیل قرار میگیرد. میرچاالیاده ـ اسطورهشناس مشهور و ویراستار دانشنامه دین
ـ نیز به اهمیت تفکر کلامی ـ عرفانی سهروردی در کتاب مهم «تاریخ عقاید و
اعتقادات دینی» اشاره کرده است. او سهروردی را در میان شخصیتهایی مثل فارابی، ابنسینا
و غزالی در شمار یکی از فلاسفه برجسته مسلمان قرار میدهد. اکنون سهم خاص
اروپاییان در مطالعات سهروردی در بخشهای مختلف جهان را مورد ملاحظه قرار میدهیم.
آلمان
افزون
بر پارهای ارجاعات به سهروردی در اولین سالهای سده اخیر از قبیل ارجاعات
ای.فان. کرامر(1) در کتاب «تاریخ ایدههای مهم در اسلام» در
سال 1868 و اثر دایرهالمعارفگونه کارل بروکلمان (تاریخ ادبیات عرب) که در آن
نام سهروردی ذکر شده، اولین و مهمترین اثر درباره او را محقق آلمانی، ماکس
هورتن(2) در کتاب «فلسفه اشراق بعد از سهروردی» در 1911 نوشت. این اثر خلاصهای
از کتاب حکمهالاشراق سهروردی به زبان آلمانی و حواشی ملاصدرا بر آن است و کتاب
مرجع برای بسیاری از محققان سهروردیشناس آلمانی دیگر به شمار میآید. هورتن در
کتاب «الهیات نظری و ایجابی اسلامی بعد از رازی» فرهنگ لغتی از
اصطلاحات فلسفی بر اساس آثار برخی از فلاسفه از قبیل ملاصدرا و رازی ترتیب داده
که شامل اصطلاحات اشراقی سهروردی نیز میشود. وی به زبان خاص سهروردی (لسان
الاشراق) توجهی ویژه نشان میدهد.
محقق
آلمانی دیگری که در نخستین سالهای قرن اخیر به سهروردی توجه کرده، اوتو اسپیس(3)
است که در «سه رساله در عرفان از شهابالدین سهروردی مقتول» سه رساله صوفیانه
سهروردی را معرفی میکند: رسالهالطیر، لغت موران و صفیر سیمرغ. همچنین باید دو
مقاله جامع در کتاب «چهار مقاله از سهروردی» را ذکر کنیم که در آن هلموت ریتر
بحثی کلی درباره سهروردی کرده و به موضوعات محوری فلسفه وی اشاره میکند.
در
سالهای اخیر تناسخ موضوع مورد علاقه پژوهشگران آلمانی در باب سهروردی بوده است.
ما در وهله اول به اثر مهم راینر فریتاگ(4) با عنوان «سفر نفس بر اساس عقیده
اسلامی» برمیخوریم که در آن از دیدگاه سهروردی در باب تناسخ بحث میکند و سپس
به مقاله زابینه اشمیتگه(5) از دانشگاه بن با عنوان «آموزه تناسخ ارواح بر طبق
نظر شهابالدین سهروردی و پیروانش» اشاره مینماییم. اشمیتگه بحث میکند
که بر طبق نظر سهروردی، تناسخ یعنی موضوعی که در بین فلاسفه بحث و منازعه زیادی
ایجاد کرده، نه تنها امکانپذیر است، بلکه شیخ نسبت به آن نظر مساعد دارد. ارجاعات
دیگری نیز محققان کمتر شناختهشده در مورد سهروردی کردهاند؛ از قبیل «تاریخ
مختصری از فلسفه در ایران» اثر عبدالامیر جوهر دلواری که به زبان آلمانی با
عنوان «فلسفه ایرانی از زردشت تا سبزواری» نگاشته شده است. اثر میکلوس ماروث(6)
در منطق گزارهها که در قالب آن نویسنده اثر از منطق سهروردی بحث میکند و ماکوش
رودلف(7) در مقاله آموزنده «منابع یونانی و شرقی حکمت ابنسینا و سهروردی»
کوشیده است منابع عقلی این دو شخصیت را روشن سازد. به این فهرست باید نام محقق
دیگر آلمانی سیمون وان دن برگ(8) را نیز اضافه کنیم که در سال 1916 به طور جزئی
هیاکلالنور سهروردی را با یادداشتها و تفسیر مختصری ترجمه کرد.
فرانسه
اولین
اثر به زبان فرانسه را کارا دو وو(9) در سال 1902 با عنوان «فلسفه اشراق» نوشت
که در آن نویسنده از ساختار آموزه اشراقی سهروردی بحث میکند. در میان نسل بعدی محققان
فرانسوی، شخصیت والای هانری کربن را مییابیم. عده کمی از
محققان غربی سهم بیشتری از هانری کربن در معرفی فلسفه اسلامی در غرب ایفا کردهاند.
سهم او نه تنها در غرب، بلکه در ایران نیز مهم و بسیار است؛ چون او اهمیت
سهروردی را برای خود ایرانیان نیز روشن ساخت. فهرست ترجمهها و تفاسیر او از
آثار سهروردی چنان زیاد است که نمیتوان در اینجا همه آنها را ذکر کرد. کافی است
بگوییم کربن بیشتر آثار سهروردی (اگر نگوییم همه آثارش) را ترجمه، تفسیر و معرفی
کرده است. او آثار اصلی شیخ را هنگامیکه در غرب شخصیت فراموششدهای بود، در دو
مجلد چاپ کرد. ترجمههای او شامل ترجمهای آزاد از حکمهالاشراق و رساله «آواز
پر جبرئیل» است که در ترجمه این رساله، از همکاری پل کراوس برخوردار بود. میتوانیم
به فهرست بلند آثار کربن در مورد سهروردی، «کتاب اسلام ایرانی» را نیز بیفزاییم
که در مجلد دوم بحثی در مورد سهروردی و ارتباطش با مکتب افلاطونی و نوافلاطونی
دارد؛ همچنین است کتابهای «تاریخ فلسفه اسلامی» و «انسان نورانی در تصوف ایرانی»
که به انگلیسی،آلمانی و ایتالیایی ترجمه شده است. در اثر اخیر، کربن از مکاتب
«وحدت وجود» ابنعربی و «وحدت شهود» علاءالدوله سمنانی بحث کرده است. او از درونمایههای
اشراقی و سفر معنوی نفس از غربت غربی به شرق نور نیز در برخی آثارش بحث میکند
که از آن میان میتوانیم «ایران و فلسفه» (مجموعه مقالات چاپنشده کربن) و «درونمایههای زردشتی در فلسفه سهروردی» را نام ببریم. او در این کتاب ریشههای
فلسفی تفکر سهروردی در ایران باستان را ریشهیابی کرده و برای حکمت خالده
استدلال میکند. در حالی که مفهوم مشرب معنوی سهروردی موضوع مقاله کوتاهی از
هانری کربن با عنوان «عرفان و مشرب معنوی سهروردی، شیخ الاشراق» است، مفهوم فلسفی
آموزه اشراقی سهروردی برای اهداف تطبیقی در یک مقاله جداگانه و مجزا مورد بحث
قرار میگیرد. همچنین کربن تحلیل دقیق و کاملی از زندگی و اندیشه سهروردی
را در کتاب مهم «سهروردی، بنیانگذار آموزه اشراقی» عرضه میکند. در مجموعه کامل
آثار کربن میتوان ارجاعات مختلف دیگری نیز یافت که ذکر همه آنها فراتر از حد و
مجال این مقاله است.
مانند
دیگر استادان بزرگ، کربن نیز عدهای شاگرد پرورده که به سهروردی توجه کردهاند و از آن میان میتوان کریستین ژانبه(10) را نام برد. وی در کتاب «منطق مشرقیها» چیزی
را که خودش منطق مشرقی مینامد، بنا نهاده و توسعه میدهد. از همین حلقه میتوان امیر نفاکی را نام برد که اثرش با نام «روش و منطق سهروردی»
راجع به روششناسی و منطق سهروردی و شخصیتهای برجسته مکتب اشراق است. در اینجا
باید از کتاب «آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی» نوشته داریوش شایگان یاد کنیم
که تجلیلی از کربن و سهروردی است. او در این اثر مهم از شبکه پیچیدهای از روانشناسی،
اسطورهشناسی و موضوعات فلسفی معاصر اروپایی استفاده میکند تا بر موضوعات اساسی
فلسفه سهروردی تأمل نماید.
در
میان دیگر آثاری که به زبان فرانسه در تجلیل از سهم سهروردی [در فلسفه اسلامی]
نوشته شده، میتوان کتابی از ژرژ آناواتی به نام «ابنسینا: مابعدالطبیعه شفا» را
ذکر کرد که نویسنده در این باره بحث میکند که سهروردی چنان از ساختار شفای ابنسینا
متأثر شده که میتوان او را ذاتاً سینایی دانست. آناواتی در کتاب «مفهوم وجود در کتاب المشارع و
المطارحات سهروردی» درباره تصور سهروردی از وجود مینویسد و بار دیگر تشابهات آن
را با تصور ابنسینا در باب وجود بیان میکند.
عبدالرحمن
بدوی در تحقیق متفاوتی در خصوص وجودشناسی سهروردی در کتاب «نقاط برخورد عرفان
اسلامی و اگزیستانسیالیسم»، ساختار هستیشناسی سهروردی را با
ساختار هستیشناسی اگزیستانسیالیسم مقایسه میکند و به تشابهات و تمایزات این
دو مکتب فلسفی میپردازد. از میان مطالعات مقایسهای دیگر میتوان اثر شاهین عثمان با عنوان «هستیشناسی و الهیات ابنسینا»
را ذکر کرد که در آن تشابهات هستیشناسی سهروردی و ابنسینا از لحاظ فلسفی مورد
تحلیل قرار میگیرد. محمدرضا فشاهی در کتاب «ارسطوی بغداد» بخشی را به سهروردی
اختصاص داده و او را در جایگاه یک فیلسوف، سیاستمدار و شهید توصیف میکند.
در
این زمینه باید از سهم لوئیس گارده(11) نیز یاد کرد. این پژوهنده بنام فرانسوی
چندین مقاله در معرفی سهروردی برای مخاطبان اروپایی نوشته است. در میان آثار
ارزشمند او میتوان به مقالهاش در خصوص جنبههای اشراقی تفکر سهروردی (با تأکید
بر جنبههای معنوی و عقلانی شیخ) اشاره کرد و نیز آن مقاله که به بررسی موضوعات
محوری سهروردی و ماهیت تجربه عرفانی او میپردازد. همچنین است «سهروردی و فرهنگ
اسلامی» که در آن، فلسفه مشائی فارابی را با فلسفه [مشائی] سهروردی مقایسه میکند.
در
حالی که اهمیت سهروردی در تاریخ فلسفه اسلامی را گومز نوگال در کتاب «سهرودی و اهمیتش در
حوزه فلسفه» روشن میکند، ساختار فلسفی او را حسن حنفی در مقاله جالب و بیسابقه
«فلسفه اشراق و پدیدارشناسی» در همسخنی با مباحث فلسفی معاصر مطرح میسازد و
فلسفه اشراق را با پدیدارشناسی هوسرلی هم از جهت روششناسی و از جهت خود متعالی
میسنجد.
سهروردی در جهان انگلیسیزبان
در
میان کسانی که در سهروردیپژوهی در غرب پیشقدم بودهاند، پیش از همه باید نام دکتر سیدحسین
نصر را بیاوریم که در میانه دهه 1950 و 1960 شروع به معرفی سهروردی به غرب کرد.
آثار او در این موضوع چنان زیاد است که در این مجال نمیشود همه آنها را ذکر
کرد؛ اما در زیر به برخی از آنها اشاره میشود. اولین قسم از آثار او، مقدمهای
بر مجلدی از آثار فارسی شیخ اشراق است. همچنین در میان مقالات گوناگون او باید
از مقاله «آثار فارسی شیخ اشراق شهابالدین سهروردی» و مقاله «گسترش مکتب
اشراقی سهروردی» نام برد که در آن نصر در مورد گسترش تفکر صوفیانه در شبهقاره و
غرب بحث میکند. همچنین مقاله او در «تاریخ فلسفه اسلامی» م.م. شریف، یکی از
جامعترین و کاملترین مقالات در زبان انگلیسی است. فصلی از کتاب او با عنوان «سه
حکیم مسلمان» و مقاله «سهرودی، شیخ اشراق، عارف و شهید» که در دهه 1960 منتشر
شد، راه درازی را برای معرفی سهروردی برای مخاطبان غربی، طی کرد.
ماجد
فخری افزون بر چندین مقاله به زبان عربی در مورد سهروردی، به طور خلاصه در کتاب
«تاریخ فلسفه اسلامی» در مورد او بحث میکند و در «فلسفه، عقیده دینی و تأثیر
تفکر یونانی در اسلام» نیز بخشی را به نقد سهرودی از فلسفه مشّاء اختصاص میدهد.
ریچارد نتون(12)ـ فیلسوف بریتانیایی ـ در تعدادی از آثارش نه تنها به سهروردی
اشاره کرده، بلکه ساختار نوافلاطونی نظام مابعدالطبیعی شیخ را مورد ارزیابی قرار
میدهد و او را عارف فیلسوف به شمار میآورد. در این مورد باید نام اقبال لاهوری
را نیز ذکر کنیم که در کتاب «گسترش مابعدالطبیعه در ایران»، فصلی را به تصوف اختصاص داده و در
آنجا در مورد سهروردی و آموزه اشراقی بحث میکند.
بیشتر
رسالههای عرفانی فارسی سهروردی را پیش از همه، محقق و استاد دانشگاه هاروارد،
ویلیام. ام. تاکستون(13) ترجمه و چاپ کرده است. شاید در نتیجه چنین ترجمههایی
باشد که اصطلاحات اشراقی به زبان برخی از شعرای آمریکایی از قبیل ویلیام بلیک و
ویلیام بی.یتس راه یافته و آنها در شعرشان به مفاهیم اشراقی اشاره کردهاند و
برخی از اصطلاحات تخصصی آن را بهکار بردهاند. صلاح سالم علی
تشابهات سهروردی با بلیک و یتس و تأثیر سهروردی بر آنها را مورد مطالعه و بررسی
قرار داده است.
در
یکی از برجستهترین آثار در فلسفه اسلامی به زبان انگلیسی، مهدی حائری یزدی، شرح
و تفسیری بر نظریه سهروردی درباره شناخت (علم) حضوری با عنوان «اصول معرفتشناسی در
فلسفه اسلامی: علم حضوری» نوشته است. در مورد آثار کمتر شناختهشده در مورد
سهروردی به زبان انگلیسی باید به مقاله ادوارد جورجیس اشاره کرد که درباره احیای
آموزه اشراق در عصر جدید بحث میکند.
بیلال
کوشپینار(14) در کتاب «نقد ملاصدرا بر ابنسینا و سهروردی در مسأله علم» نظریات
ملاصدرا، ابنسینا و سهروردی را در مورد علم الهی مقایسه میکند. آنتونی
توفت(15) کاربرد نماد و رمزپردازی توسط سهروردی و اینکه نحوه استفاده او از نماد
نور را میتوان با نحوه استفاده غزالی مقایسه کرد، مورد مطالعه و بررسی قرار
داده است. مقاله ضیاء صدیق با عنوان «فلسفه ابنطفیل» نیز شایان ذکر است که
درباره استفاده سهروردی از تمثیلها در رساله «حی بن یقظان» و رمزپردازی عرفانی
و فلسفی این داستان، بحث میکند. توسون بایراک الجراحی الحالوتی در کتاب
«سهروردی: شکل نور» تفسیر صوفیانهای از هیاکلالنور سهروردی عرضه میکند.
در
نتیجه اولین آثار کربن و نصر، چندین رساله دکتری درباره سهروردی در دهه 1970
نوشته
شده که از آن جمله است: مایکل بایلبلی(16) رسالهاش را درباره نثر و جنبههای ادبی داستانهای سهروردی نوشت. او در رساله «حکمت اشراق:
تحقیقی در داستانهای منثور سهروردی» بحث و تحلیل گستردهای درباره داستانهای
فارسی سهروردی میکند و ارزش ادبی آنها را روشن میسازد. کاظم تهرانی با تأمل و
تمرکز بر چهار رساله عرفانی سهروردی، تحلیل وسیعی از نمادپردازی در این رسالهها
را مطرح میکند. او همچنین مقالهای در مورد مفهوم «حکیم» در آثار سهروردی نوشته
است. حسین ضیایی در نوشتن رساله دکتری در مورد «منطق سهروردی» پیشگام شد و برای
نخستین بار مطرح کرد که سهروردی دارای ساختار منطقی خاصی است که او را از دیگران
متمایز میکند. وی چند مقاله و یک کتاب با عنوان «شناخت و اشراق» درباره منطق
سهروردی نوشته است. شاید مهمترین سهم ضیایی، ترجمه مشترک او و جان والبریج از حکمهالاشراق
و چاپ انتقادی شرح شهرزوری باشد. در میان دیگر رسالههای دکتری میتوان به اثر
ژسیلاوب(17) در مورد فرشتهشناسی سهروردی اشاره کرد که در آن، ارتباط بین ریشههای
زردتشتی فرشتهشناسی سهروردی و چارچوب اسلامی تفکر فلسفی او تحقیق و بررسی میشود.
رساله دکتری من نیز درباره معرفتشناسی سهروردی است که در آن، مفهوم حقیقت (صدق)
و علم حضوری را مورد ارزیابی قرار دادهام. در چند مقاله نیز جنبههای گوناگون
اندیشه سهروردی را بررسیدهام؛ همچون:« تأثیر سهروردی در فلسفه اسلامی»، «شرحی فلسفی
بر مابعدالطبیعه و هستیشناسی سهروردی»، «شعر عرفانی و فلسفی سهروردی». کتاب
«سهروردی و مکتب اشراق» نیز یک اثر مقدماتی و جامع است که برای مخاطبان غربی
نوشتهام.
از
کسان دیگری که در زمینه مطالعات سهروردیپژوهی سهیم بودهاند، باید نام جان
والبریج را ذکر کنم. اثر او درباره قطبالدین شیرازی با عنوان «فقهالانوار
العرفانی» است که شارح حکمهالاشراق است. همچنین مقاله «سهروردی، فیلسوف
مسلمان نورواقی قرن دوازدهم» و کتاب اخیر او با نام «خمیرمایه پیشینیان»
قابل ذکر است. اثر آتی والبریج (حکمت شرق عرفانی: سهروردی و شرقگرایی
افلاطونی) به یک معنا ادامه همان کتاب است که در خصوص منابع عقلانی مکتب اشراق
سهروردی تحقیق میکند.
فلاسفه اسپانیایی، ژاپنی و ایتالیایی
فیلسوف
اسپانیایی آراگه خوان مانوئل(18) در نوشتار «تفکر غیرعقلانی در اسلام: تصوف سهروردی» بر
جنبههای صوفیانه سهروردی یا آنچه او آن را تفکر غیرعقلانی در اسلام
مینامد، متمرکز میشود. فیلسوف دیگر اسپانیایی و محقق مشهور اندیشه اسلامی،
میگوئل کروز هرناندز(19) نمادپردازی روحانی تفکر سهروردی را در «نمادپردازی و
باطنگرایی در فلسفه اسلامی: ابنسینا و سهروردی» مورد ارزیابی قرار میدهد و
نمادپردازی آن دو را در مفهوم تصور از پرواز پرندگان مقایسه میکند. هرناندز در
اثر دیگرش، ساختار عرفانی و فلسفی حکمهالاشراق و ارتباط میان این دو حالت بحث
را مورد سنجش قرار میدهد.
در
ژاپن، چند پژوهنده به تفکر سهروردی توجه کردهاند. توشیهیکو ایزوتسو در میان
چنین محققانی است که در دهه 1970 با کربن و نصر کار کرده و دانشجویانی را تعلیم
داده که به سهروردی علاقهمند بودهاند؛ مانند آکیروماتسومو که با سید جلالالدین
آشتیانی کار میکرده و «رسالهالوجود» جلالالدین دوانی را ترجمه کرده است. هائوروکو بایاشی نیز در
مقاله «برخی ملاحظات مقایسهای در باب دیدگاه ابنسینا و سهروردی در مورد
خودآگاهی»، به مقوله معرفتشناسی و نظریه شناخت حضوری پرداخته و دیدگاه آن دو را با هم
سنجیده است.
فیلسوف ایتالیایی،
پیوفیلیپان رونکونی(20) اثر مهمی در مورد مابعدالطبیعه سهروردی نوشته که در آن
از ساختار تفکر سهروردی با ارجاع به جنبههای صوفیانه آموزه
اشراقیاش بحث میکند.
تحقیق
حاضر خلاصهای بود از اکثر آثاری که در مورد سهروردی به زبانهای غربی و اروپایی
نوشته شده؛ ولی به هیچ وجه در بر گیرنده همه آنها نیست. بجاست که بررسی کاملی
در مورد آثاری که درباره سهروردی به همه زبانها نوشته شده، صورت گیرد که این
کار برای دانشجویان این شیخ بزرگ ارزشمند خواهد بود تا پیام او را که با مرگ
نابهنگامش قطع شد، درک کنند. شاید این شعر که بر بالای قبر او نوشته شده است،
خلاصه تمام آن چیزی باشد که گفته شد: صاحب این قبر جواهر بود/ جواهری که خداوند
آن را از شرافت تراشید/ روزگار ارزش او را نفهمید/ بنابراین خداوند از روی علاقه عاشقانه
او را به صدفش برگرداند.
یادداشتهای مترجم:
* دکتر مهدی امینرضوی استاد ایرانی دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا و از
دوستان و همکاران نزدیک دکتر سیدحسین نصر است. وی مطالعات و تحقیقات زیادی در
حوزه فلسفه اسلامی انجام داده که بیشترشان به انگلیسی است.
1- A.Von. Kramer // 2- Max Horten// 3- Otto Spies// 4- Rainer Freitag// 5-
Sablin schmidtke //
6-
Miklos Maroth // 7- Macuch Rudolf// 8- Simon Von Den Bergh// 9- Carra de
Vaux// 10- Christian Jumbet//
11- Louis Gardet// 12- Richard Netton// 13-
William M.Thackston// 14- Bilal Kuspinar// 15- Antony Tuft//
16-
Michael Bylebly// 17- Gesila Webb// 18- Aragues Juan Manuel// 19- Miguel
Cruze Hernandez//
20-
Pio Filippan-Ronconi
|