ساسان سپنتا: مبحث بررسی گفتار و ردهبندی
واحدهای آن یکی از زمینههای مهم پژوهشهای جدید زبانشناسی به شمار میرود. این
بخش در دو دهه اخیر آنچنان گسترش یافته است که به جز زمینههای نظری و علمی محض،
کاربردهای مختلفی مانند امور آموزشی زبان یافته است.شک نیست زبانشناسان بسیار
مدیون توسعه رشته الکترونیک هستند. چون بدون یاری آن رشته و وسایل و ابزار
آزمایشگاهی نمیتوانستند به پیشرفتهای چشمگیر کنونی در رشته زبانشناسی تجربی و آزمایشگاهی
نایل گردند. در آزمایشگاههای کامل رشته فونتیک دستگاههای مختلف تجربه گفتار
مانند طیف نگار صوتی و دستگاه ایجاد گفتار به طریق مصنوعی و حتی تأسیس تحریر
فونتیک مورد استفاده پژوهشگران واقع میشود.
غالباً در کتابهای زبانشناسی هنگام
ذکر تاریخچه زبانشناسی بررسی اصوات گفتار را یکی از پدیدههای جدید تلقی میکنند
و برداشتن گامهای اولیه این زمینه را به پژوهشگران غرب نسبت میدهند و غالباً در
این تاریخچهها فقط سهمی برای یونان ورم قائل هستند و اگر بر اثری در شرق اشارت
کنند فقط به ذکری از پانینی دستور نویس زبان سانسکریت(قرن 4 ق.م) بسنده میکنند.
گو اینکه در سایر علوم مانند تاریخ،
جغرافیا، نجوم، ریاضیات، فلسفه و موسیقی آنطور که باید و شاید حق پژوهندگان و
دانشمندان ایران و دوران درخشان تمدن اسلامی ادا نشدهاست ولی از آنجا که موضوع
این مقاله درباره زبانشناسی و تتبعات ابنسینا در این رشته است، فقط به ذکر مسایل
موضوع اخیرالذکر آن هم باجمال اکتفا میکنم.همانگونه که اشاره رفت اهمیت بررسی
مختصات گفتار باعث شده است که بخصوص در سه دهه اخیر کتابها و انتشارات مربوط به
این رشته به طریق تصاعدی فزونی یابد و نویسندگان اروپائی و آمریکائی هنگامی که به
ذکر تاریخچه مطلب میپردازند. تلاشهای اولیه را با ارج بسیار یاد میکنند و در
کتابهای زبانشناسی پویندگان نخستین را بسی گرامی میدارند در روزنامه اخبار مصور
لندن شماره 15 مارس 1873 خبری خواندم که نقل آن جالب است. روزنامه مذکور در جزو
اخبار سخنرانیهای علمی خبری را با آب و تاب فراوان نقل کرده و مینویسد «پروفسور
روترفورد
Rutherford دکتر
درطب در نهمین سخنرانی خود، اعضاء گفتار انسان را شبیه به سازهای بادی(مانند
فلوت) کرده و میگوید که در یک نیساده صوت فقط از ارتعاش نی ایجاد نمیشود، بلکه
ستون هوا ارتعاش پیدا میکند تارهای صوتی انسان نیز به همان ترتیب در نای جریان
هوای مرتعش ایجاد میکند و دهان و بینی مانند محفظه تشدید کننده صوت در سازها نقش
تشدیددهندگی دارند و در نتیجه اصوات فرعی ایجاد میکنند».
اشاره دیگری که غالباً هنگام ذکر
تاریخچه بررسی علمی گفتار بمیان میآورند به فیزیکدان معروف آلمانی هرمان فون هلم
هولتسHelmholtz است. در کلیه تاریخنویسیها، حتی در
مواردی که رشتههای سنتی زبانشناسی مانند دستور نویسی مطرح میشود. از فلاسفه
یونان و کتابهای لاتین نام میبرند.
و چنین تصور میکنند که بین زمان پانینی(400
ق.م) و کتاب دستور زبان سانسکریت، و بررسیهای ویلیام جونز در آغاز دو قرن اخیر
مبنی بر یافتن خویشاوندی بین زبانهای سانسکریت و اوستا و لاتین، هیچ بررسی دیگری
بجز نوشتههای یونانی، راجع به دستور زبان انجام نگرفته است و ذکری از آثار
دانشمندان تمدن درخشان اسلامی مانند خلیلبن احمد و سیبویه والکتاب او به میان نمیآورند.
یکی از زبانشناسان به نام پیدرسن Holger Pedersen در کتاب علم زبانشناسی در قرن نوزدهم
و روشها و نتایج آن، مینویسد: «جهان باستان(یونان و رم) میراث غنی با ابهاماتی درباره زبان برای اروپا به جای نهاد.
گسترش مسیحیت یکی از مراحل علم زبانشناسی اروپائی را تحت تأثیر قرار داد و باعث
اولین گسترش افقهای زبان شد. همچنین زبانشناسی جدید بسیار مدیون بودائیت است».
یکی از زبانشناسان به نام پیدرسن Holger Pedersen در کتاب علم زبانشناسی در قرن نوزدهم
و روشها و نتایج آن، مینویسد: «جهان باستان(یونان و رم) میراث غنی با ابهاماتی
درباره زبان برای اروپا به جای نهاد. گسترش مسیحیت یکی از مراحل علم زبانشناسی
اروپائی را تحت تأثیر قرار داد و باعث اولین گسترش افقهای زبان شد. همچنین
زبانشناسی جدید بسیار مدیون بودائیت است».
البته منظورش از بودائیت اشاره به
پانینی دستور نویس سابق الذکر هندی است. نویسنده کتاب مذکور چنین ادامه میدهد: «ما چیزی در دست نداریم
که به مناسبت آن از مسلمانان شاکر باشیم»! عجیب است که نامبرده یکسره کوشش عظیم
دانشمندان جهان اسلام را در تدوین صرف و نحو عربی یا دقت نظر آنان را در علم تجوید
و اثر بسیار مهم ابنسینا را که مورد بحث ماست، کاملاً نادیده انگاشته یا اصولا
زحمت بررسی بخود نداده است.
یکی از آثار
بسیار مهم که در بررسی اصوات گفتار بجای مانده است رساله«
مخارج الحروف یا اسباب حدوث الحروف» تصنیف شیخالرئیس ابوعلی
سینا است.
گو اینکه شهرت ابنسینا بیشتر به
مناسبت تألیفات او در رشته طب و فلسفه است و رساله مخارج الحروف را جهت هدیه به
یکی از بزرگان ری یعنی ابو منصور محمدبن عمربن الجبان نوشته، ولی به هر حال این
مسئله لازم به ذکر است که رساله ابنسینا در حکم یک گنجینه بسیار پرارزش علمی در
زبانشناس به شمار میرود. مطلب جالب اینکه ابنسینا در تحقیق خود روشی کاملا علمی
به کار برده که با روش ردهبندی صامتها و مصوتها در امروز بسیار مشابه و نزدیک
است. این رساله درباره چگونگی پدید آمدن اصوات گفتار و توصیف آن در زبان عربی و
برخی اصوات خاص زبان فارسی و چند زبان دیگر نزدیک بدان است.
ابو عبید جوزجانی شاگرد ابنسینا
تألیف این کتاب را در اصفهان ذکر میکند و بدان مناسبت باید تألیف آن را بعد از
سال 414 هجری قمری تلقی نمود. این رساله در اصل به زبان عربی نوشته شده و اصل متن
و ترجمه فارسی آن توسط استاد محترم آقای دکتر پرویز ناتل خانلری و در 1333 هجری
شمسی جزو انتشارات دانشگاه تهران انتشار یافت.
ابنسینا در
آغاز رساله سبب تألیف کتاب را شرح داده و فهرست مطالب کتاب را ارائه میدهد. بخش
نخست رساله در سبب پدید آمدن صورت نگاشته شده. نگارنده این سطور نظرات و توضیحات
ابنسینا را در مورد مشخصات واحدهای گفتار زبان عربی و فارسی با وسائل آزمایشگاه
فونتیک مورد بررسی قرار داده و این بررسی را به طور مختصر به شرح زیر ذکر میکنیم:
بخش نخست رساله ابنسینا درباره سبب
پدید آمدن صوت است. ابنسینا با دقت خاص سبب پدید آمدن صوت گفتار را چون موج زدن
ناگهانی هوا بتندی و نیرو میداند و برقراری ارتباط گفتار را به وسیله عامل صوت میداند
که در اعضاء گفتاری گوینده حاصل شده و پس از انتقال ارتعاشات بوسیله هوای واسطه
بین گوینده و شنونده به گوش دریافت کننده یا شنونده رسیده و اعصاب گوش پس از آنکه
موج مراحل مختلفی راه پیمود، ارتعاشات مذکور را دریافت میدارد.
آغاز رساله ابنسینا با آخرین روشی که
نویسندگان کتابهای فونتیک به کار میبندند کاملاً تطبیق میکند. چه اینها نیز بحث
را با توصیف مشخصات صوت به همان شیوهای که ابنسینا انتخاب کرده است آغاز میکنند.
بخش دوم رساله در علت ایجاد اصوات گفتار است. امروز با تجزیه واحدهای ملفوظ گفتار
توسط دستگاههای مختلف به خصوص دستگاه طیف نگار صوتی Sonagraph به این نتیجه میرسیم که کلیه اصوات
گفتار فقط از یک موج ساده تشکیل نشده است، بلکه هر کدام از واحدهای مذکور متشکل از
ردهای از امواج صوتی میباشند که فرکانش و نوع تلفیق و ترکیب امواج مذکور، نوع
واحد ملفوظ را معین میسازد.
ایجاد کننده امواج مختلف گفتار، گذشته
از تاراهای صوتی اعضاء دیگر فوق حنجرهای از قبیل حلق و دهان و زبان و کام و حفره
های بینی و لبها میباشد. بنابراین با تغییر شکل محفظههای مختلف و تنگ و منبسط
کردن گذرگاههای هوا در اندامهای گفتاری است که انسان میتواند در آن واحد چند
نوع موج مختلف ایجاد کند و با ترکیب آنها واحدهای ملفوظ گفتار یا واج را بسازد.
ابن سینا در بخش دوم رساله خود به این
مسئله اساسی توجه کرده و مینویسد:
«اما حال موج از جهت هیئتهایی که در
گذرگاه خود از محبسها و مخرجها میپذیرد، اصوات گفتار را به وجود میآورد».
این توضیح ابنسینا
نشان میدهد که او به مسأله فیزیکی تشدیدکنندههای صوتی که توسط اندامهای گفتاری
ایجاد میشود کاملاً واقف بوده، که گذرگاهها و محبسها و مخرجها را در تعیین
نوع صوت حاصله دخیل دانسته است.
او سپس چگونگی
ایجاد اصوات انسدادی را شرح میدهد که کاملاً با تعریفی که زبانشناسان امروزه از
این نوع واحدهای گفتاری میکنند مطابقت دارد.
لازم به ذکر است که اجرای صامتهای
انسدادی مانند ب ـ پ ـ ت ـ د غالباً محتاج سه مرحله است.
1ـ مرحله آمادگی
- که اندامهای صوتی خود را آماده میکنند و هوا را از ریه بیرون میآید.
2ـ مرحله گرفت- که در یک نقطهای از
اندامهای گفتاری انسداد حاصل میشود.
3ـ مرحله رها ـ که هوای حبس شده ناگهان
با برطرف شدن انسداد (در اثر انبساط عضو مربوطه) رها شده و صوت حاصل میشود.
ابنسینا پس از تقسیمبندی صامتهای
امتدادی و غیرانسدادی میگوید: «برخی حرفها در حقیقت سادهاند و پدید آمدن آنها
از بست کامل صورت یا هوای موجب صوت و رها کردن ناگهانی آن است» و میدانیم که صوت
حاصله از انسدادیها آنچنان روی کاغذ طیف نگار صوتی نقش میبندد که معلوم است در
اثر رها شدن صوت از عضو مسدودکننده حاصل شده است.
جالب آن است که ابنسینا هنگام شمردم
صامتهای انسدادی محل ایجاد انسداد و در حقیقت محل تشکیل موج صوتی را به دقت تعیین
کرده است. در بررسیهای علمی و پزشکی که برای ملاحظه عمل تارهای صوتی هنگام گفتار
در گروه زبانشناسی دانشگاه ادین برو انجام گرفت، صامت همزه توسط یکی از دانشجویان
ایجاد شد و با دستگاه مخصوص مشاهده حنجره سه مرحله آمادگی بست و رها در ادای این
صامت ملاحظه شد و از چگونگی آن فیلمبرداری گردید.
میدانیم که همزه از صامتهای زبان
عربی است (و همچنین فارسی) و محل ادای آن حنجره است. ابنسینا در مورد این صامت میگوید:
همزه از آن پدید میآید که هوای بسیار از حجاب و عضله سینه به قوت رانده شود (یعنی
مرحله آمادگی) و طرجهالی اندک زمانی با رانده شدن هوا مقاومت کند (مرحله انسداد)،
سپس به وسیله عضله گشاینده دفع از جا کنده شود (مرحله رها)».
شرح ابن سینا از چگونگی ادا و محل
اجرای همزه با دقت خاص او بسیار حائز اهمیت است. به خصوص که امروز پس از
فیلمبرداری از داخل حنجره به صحت رأی و دقت ابنسینا بیش از پیش واقف میشویم.
ادای h = هـ نیز از نظر
محل ادا و مخرج در همان منطقه همزه است و فقط از نظر شیوه ادا تفاوت دارد. در
حقیقت همزه انسدادی است، ولی
h سایشی میباشد
وگرنه محل هر دو همان «چاکنای» است.
ابنسینا با
دقت خاص این مطلب را دریافته و میگوید «هاء از رانده شدن هوا به همان مقدار و
چگونگی پدید میآید جز آنکه در اینجا حبس تام نیست، بلکه از کنارههای مخرج حاصل
میشود و گذرگاه هوا باز میماند». امروز در بررسی h روی کاغذ دستگاه سوناگراف ملاحظه میکنیم
که صدای خشه مانندی با آن همراه است که در حدود 2000 تا 2700 سیکل در ثانیه است.
در h گفتار عربی فصیح و زبان فارسی امواجی
بین 3000 تا 4000 سیکل شنیده میشود. ابنسینا با دقت عملی خاص وجود این رده امواج
را که جزو امواج زیر یعنی با فرکانس زیاد است با گوش تشخیص داده میگوید «در حاء
زبری شنیده میشود که از اصوات زیر (در مقابل بم) و ضعیف آمیخته با نغمه (تن)
ایجاد میشود.»
امروز در بررسی
صامتهای زبان عربی ملاحظه میکنیم که از نظر محل ادا و مخرج جای خ جلوتر از هـ
است. به عبارت دیگر محل اجرای هـ در حلق است، در حالی که محل ادای خ پشت میان کام
است. ولی از نظر شیوه تولید هر دو یکسان هستند و جزو اصوات سایش به شمار میروند.
ابنسینا مینویسد «اما خاء پدید آمدن
آن مانند حاء است (از نظر شیوه تولید) به جز آن که مخرج خ برونیتر است». ابن سینا
با نهایت دقت شیوه تولید را یکسان شمرده و تفاوت محل و مخرج را با عبارت برونیتر
تعیین نموده که صددرصد با نتایج بررسیهای علمی امروز مطابقت دارد.
امروز بیشتر برای تعیین دقیق محل ادای
واجها و مخرج آنها از دستگاه فیلمبرداری اشعه ایکس استفاده میشود. به هنگام
آزمایش روی زبان را با باریوم آغشته میکنند که حرکات آن به وضوح مشاهده شود و به
هنگام اجرای گفتار ملاحظه میشود هر صوتی با کدام یک از محلهای اندامهای گفتاری
ساخته میشود. ابنسینا در زمان خود برای یافتن محل اجرای اصوات و دهان، از آب
استفاده میکرده است و با تغییر محل آب و استفاده از حس لامسه، محل اجرای صامت را
در دهان یافته و با این تمهید مخارج صحیح آنها را یقین مینموده است. او در این
باره چنین مینویسد:
«اگر کسی آبی در دهان بگیرد و بکوشد
که آن را به نای گلو نزدیک کند و سپس هوا را در آن براند صوت عین شنیده میشود، و
اگر آب را اندکی جلو بیاورد چنانکه هوا نتواند راست بالا بیاید بلکه منعطف شود و
در راندن آب به هوا تکیه کند نخست حاء، پس خا (خ) و سپس غین (غ) شنیده میشود». در مورد ایجاد صامت «ک» گوید «کاف از
همانجا که غین پید میآید. و به همان سبب حادث میشود. جز آنکه حبس در آن تام است.
نسبت قاف به
خاء همچون نسبت کاف است به غین. در فارسی کنونی فقط در شیوه تلفظ اهالی کرمان و
برخی نقاط یزد تمایز بین غین و قاف ملاحظه میشود. ولی در زبان عربی غین غالباً
صامت سایشی آوایی ملازی است در حالی که قاف امتدادی بیآوای ملازی میباشد.
ابنسینا انسداد بودن کاف را با دقت
شرح داده و تناسبی را که ایجاد کرده است کاملاً صحیح است، یعنی خ و غ هر دو سایشی
هستند و در حالی که ک و ق هر دو انسدادی میباشند.
ایجاد صوت ش در ناحیه وسیعی از زبان و
کام انجام میگیرد. میدانیم محل ادای صامت ج و ش هر دو در قسمت جلوی کام است.
تفاوت مهم آن دو سایشی بودن ش و مرکب (انسدادی ـ سایشی) بودن ج است. چون اگر در
حقیقت با دستگاه عکسبرداری اشعه ایکس از اجزای ج فیلمبرداری کنیم ملاحظه میکنیم
که اجرای آن عبارتست از یک بست بسیار سریع که بلافاصله به سایشی منتهی میشود.
ابنسینا در این باره گوید: «پدید
آمدن ش از همانجاست که جیم حادث میشود.
اما البته در
آنجا حبس تام نیست، بلکه سرزبان نزدیک همانجا که عاده بدان میساید آماده میشود
تا قسمت بعد از سر زبان نزدیک شود که به آن بساید. اما سر زبان آزاد است و در معرض هوا نیست. در آنجا رطوبتهایی
هست که جریان هوا را در این تنگنا کند میکند و صفیری که با بانگ این رطوبتها
آمیخته است در پس جریان هوا میآید. پس شین جیمی است که در آن هوا حبس کرده نمیشود
و جیم شینی است که با حبس آغاز میگردد و سپس رها میشود.»
ابنسینا با
نظر بسیار دقیق طرز ایجاد واج مرکب ج را شرح داده که با نتایج عکسبرداری اشعه
ایکس از آن صامت کاملاً مطابقت میکند. از طرفی شدت ارتعاشات روی کاغذ طیف نگار
صوتی از نوع خشه است
(noise) و
پیشتر از 3000 سیکل در ثانیه شروع شده و تا 5000 سیکل نیز ادامه پیدا میکند. ابنسینا
با دقت خاص وجود این رده امواج بالا را با کلمه «صفیر» بیان میکند. در مورد مخرج
ت به طور دقیق مینویسد: «اما تاء در همه چیز مانند طاء است، به جز آن که حبس تنها
با سر زبان انجام میگیرد».
در جدول صامتهای زبان عربی ملاحظه میکنیم
که طاء عقبتر از ت ادا میشود ولی از نظر شیوه ادا هر دو انسدادی هستند و از طرفی
ت عربی سر زبانی و دندانی است و ابنسینا دقیقاً محل ادای آن دو را تعیین کرده است.
روزنامه اطلاعات، چهارشنبه 20
اسفندماه 1393